مرد تمام دوسالانههای ایران
18 مدیر در عرض 29سال ركوردی است كه موزه هنرهای معاصر تهران به آن دست یافته است.
یعنی عمر هر مدیر در مهمترین مركز مرتبط با هنرهای تجسمی كشور حتی از یك سال و نیم هم كمتر است. مدیر این موزه در طول سالیان گذشته، مدیریت مركز هنرهای تجسمی وزارت ارشاد را نیز برعهده داشت. مردانی كه در سالهای گذشته بر صندلی اتاق مدیریت موزه در راهرو حلزونی شكل آن تكیه زدهاند، خطوط اصلی و سیاستهای كلان هنرهای تجسمی كشور ر ا نیز تعیین كردهاند.
این روزها بازهم در مدیریت موزه تغییراتی ایجاد شده است. تغییراتی كه كمتر كسی انتظار آن را داشت چرا كه حبیبالله صادقی، آخرین مدیر موزه و مركز هنرهای تجسمی، سیاستهای این دو مركز را كاملا تغییر داده بود و آنها را در مسیری پیش میبرد كه با مجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هماهنگی داشت. او حتی در آخرین صحبتهای خود پیش از استعفا از این سمت از طرحهای بلند پروازانهای گفته بود كه قصد اجرای آنها را در سال 87 داشت اما گویا او هم مانند مدیر پیش از خود نتوانست در موزه دوام بیاورد و از زیرزمینی بیرون آمد كه گرانترین تابلوهای موجود در ایران در آن نگهداری میشوند.
پیش از صادقی، عبدالمجید حسینیراد از نیمه دوم سال 84 مدیریت موزه و مركز هنرهای تجسمی را برعهده گرفته بود اما دوران ریاست او فقط 8ماه دوام آورد.
حسینیراد مرد كم حرفی بود كه هنوز هم این خصلت را دارد و در زمان مدیریتش تلاش میكرد در مسیری گام بردارد كه نه چندان دور از فضای تجسمی در دولت گذشته باشد كه به شكوفایی رسیده بود و نه چندان دور از سیاستگذاریهای كلان دولت جدید؛ اما او در خردادماه سال 85 استعفا داد و رفت تا به كار خود در دانشگاه ادامه دهد.
حسینیراد در دوره كوتاه مدیریت خود نمایشگاهی از گنجینه آثار داخلی موزه هنرهای معاصر تهران، نمایشگاه عكس به نام «پنجرههای نقرهای» و چند نمایشگاه دیگر برگزار كرد و در تلاش بود تا این موزه، مجموعه آثاری از هنر چین را میزبانی كند. هرچند نمایشگاه گنجینه داخلی آثار موزه به هیچ وجه با آخرین نمایشگاه دوره مدیریت علیرضا سمیعآذر قابل مقایسه نبود اما در هر حال جایگاه ویژهای داشت و تعداد زیادی از آثار معروفترین هنرمندان ایرانی را به نمایش میگذاشت.
حبیبالله صادقی حضور خود در مركز هنرهای تجسمی و موزه هنرهای معاصر را با فعالیتهای عمرانی آغاز كرد و در صدد تغییر هنرستان هنرهای تجسمی پسران و سالن سینماتك موزه هنرهای معاصر تهران برآمد. صادقی سالها پیش در همان هنرستان درس خوانده بود و پس از آن قدم در راه نقاش شدن گذاشت. او به نسلی تعلق دارد كه با انقلاب اسلامی به نخستین تجربههای هنری جدی خود دست زدند و به عنوان نقاشان انقلاب و دفاع مقدس شناخته شدند.
صادقی در بدو ورود خود به موزه هنرهای معاصر تهران نمایشگاه «شرق خیال» را برگزار كرد. نمایشگاهی كه نمونه آن را در سالهای گذشته در فرهنگسرای نیاوران، مجموعه فرهنگستان هنر و خود موزه هنرهای معاصر تهران دیده بودیم. بزرگترین دستاورد صادقی در طول 2سالی كه در موزه هنرهای معاصر حضور داشت به برپایی دوسالانههای عقب افتاده هنری باز میگردد كه البته درباره كیفیت آنها اما و اگر زیاد است. صادقی را میتوان به راحتی مرد دوسالانههای هنری ایران نامید چون هیچكس در مدت زمانی كه او بر مسند ریاست تكیه زده بود این همه دوسالانه برگزار نكرد.
او از یك نظر دیگر هم ركورددار است كه به حضور در هیات داوری یا شوراهای سیاستگذاری نمایشگاهها مربوط میشود. حضور او در این هیاتها و شوراها در حالی روی میداد كه براساس سیاستگذاری وزارت ارشاد، برپایی تمام نمایشگاهها دوسالانههای مركز هنرهای تجسمی میبایست از اختیار انجمنهای صنفی هنرمندان رشتههای مختلف خارج شود وزیر نظر مستقیم وزارتخانه برگزار شود. تمام تلاشهای مركز هنرهای تجسمی در طول سالهای پایانی دهه 1370 و نیمه اول دهه 1380 بر این امر استوار بود كه انجمنهای صنفی هنرمندان فعال شوند و خودشان سكان برپایی دوسالانهها را بر عهده بگیرند.
البته در آن دوران نیز وزارت ارشاد وظیفه تامین هزینهها و بسیاری مسائل دیگر هر دوسالانه را انجام میداد اما كارهای اجرایی برعهده انجمنها بود. این تغییر رویه در وزارت ارشاد موجب برپایی چند دوسالانه در زمان ریاست صادقی شد. دوسالانه گرافیك و نقاشی از جمله این رشتهها بودند كه نمیپذیرفتند به طور كامل زیر سایه وزارت ارشاد بروند. البته انجمن گرافیستها با مركز هنرهای تجسمی بالاخره به توافق رسید و دوسالانهاش را برگزار كرد اما این مركز با انجمن هنرمندان نقاش به توافقی دست پیدا نكرد و به ناچار آخرین دوسالانه نقشی ایران به شكل كاملا دولتی برگزار شد.
صادقی اقدام دیگری نیز در دروان مدیریت خود انجام داد كه كاملا برخلاف رویه چند سال قبل موزه بود. علیرضا سمیعآذر، مدیر موزه هنرهای معاصر تهران در دولت قبلی برای حفظشأن این موزه در عرصه بینالمللی، تمام دوسالانهها را به محلهایی خارج از آن منتقل كرد و این سیاست را در پیش گرفت كه موزه هنرهای معاصر فقط به فعالیت موزهای بپردازد و نمایشگاهی هم اندازه با شأن و منزلت خود برگزار كند.
خاطرهای كه از این تصمیم برای جامعه هنرهای تجسمی برجا مانده دو نمایشگاه شاهكارهای نگارگری و گنجینه آثار خارجی موزه است.در نمایشگاه اول معروفترین آثار نگارگری موجود در كشور از قرنهای گذشته تا امروز به نمایش گذاشته شد و در نمایشگاه دوم نیز تابلوهایی از پابلوپیكاسو، ادوارد مونش، سالوادر دالی،مارسل دوشان و بسیاری از دیگر نامهای معروف جهان هنر برای اولینبار در طول سه دهه گذشته در مقابل چشمان دوستداران هنر قرار گرفت.
صادقی اما هدف دیگری داشت و علاقهمند بود به هر ترتیبی شده دوسالانهها را برگزار كند. البته موج دوسالانهها در سال دوم مدیریتی او آغاز شد.
در سال نخست مدیریت صادقی به غیر از نمایشگاه مشرق خیال چند نمایشگاه دیگر نیز در موزه برپا شد كه عبارت بودند از نمایشگاه «هنرمقاومت»،«هنر جوان» و «فجر نود» از سوی حوزه هنری برگزار شد و احتمالا حتی برپاكنندگان آن هم فكرش را نمیكردند برای آثار جوانان بتوانند فضایی مانند موزه هنرهای معاصر را در اختیار بگیرند. 2نمونه دیگر از این نمایشگاهها نیز در پرونده فعالیتهای صادقی به چشم میخورد:«بهار ایرانی» و «طراحی پارچه و لباس».
نمایشگاه بهار ایرانی از سوی مركزی پیشنهاد شده بود كه ارتباط چندانی با هنرهای تجسمی نداشت و در حوزه ادبیات متمركز بود اما در نهایت موزه، میزبان آن شد. البته در نشست مطبوعاتی آن گفتند كه در بهار هر سال این رویداد تكرار خواهد شد كه هنوز شاهد تكرار آن نبودیم. نمایشگاه طراحی پارچه و لباس نیز در ابتدای عنوان خود كلمه «دوسالانه» را یدك میكشید اما به هر چیزی شبیه بود غیر از دوسالانهای هنری. صادقی و دیگر مسئولان دوسالانه پیش از هرچیز تاكید میكردند كه این نماشیگاه هیچ ارتباطی با طرح «امنیت اجتماعی» نیروی انتظامی ندارد. در روزهای برگزاری این نمایشگاه گالریهای موزه هنرهای معاصر در چند بخش،دیوارهای خود را به دست آثاری سپرده بودند كه بیشتر به كارهایی دانشجویی شباهت داشت و در بخشهای دیگر نیز عكس یا ماكت مانكنهای زن ومرد روی دیوارها به چشم میخورد.
صادقی نمایشگاه دیگری نیز در موزه برگزار كرد كه باتوجه به علاقه او به دوسالانهها، عنوان دوسالانه را در ابتدای خود یدك میكشید اما شباهتی به دوسالانهها نداشت. دوسالانه چاپ به دبیری احمد وكیلی از پایان سال 84 تا اوایل سال 85 در موزه برگزار شد. البته هیچ فراخوان، دعوتنامه یا درخواستی برای حضور هنرمندان در این رویداد منتشر نشد و همان آثار موجود در گنجینه موزه یكبار دیگر به نمایش گذاشته شد.
برپایی چنین نمایشگاههایی در دوران حضور صادقی در موزه هنرهای معاصر تهران در حالی رویداد كه او در اولین نشست مطبوعاتی خود دلیل منتفی شدن نمایشگاه «هنر چین» را كیفیت ضعیف آن و انجام نشدن كارشناسی دقیق درباره آنها عنوان كرده بود. البته صادقی از ابتدای حضور خود در مركز هنرهای تجسمی از هنرمندانی مانند ژازه طباطبایی، آیدین آغداشلو، ابوالقاسم سعیدی، یسراك ملكوتیان و ماركو گریگوریان نام میبرد كه آثار آنها در موزه به نمایش گذاشته خواهد شد اما نمایشگاهی از آثار هیچكدام از این بزرگان برپا نشد.
یكی دیگر از مسائل مورد توجه حبیبالله صادقی برگزاری آرت اكسپو بود. تنها آرت اكسپو ایران در زمان سمیعآذر برگزار شد كه البته مشكلات بسیاری داشت و تعدادی از سازمانهای خریدار آثار هنری پول هنرمندان را پرداخت نكردند و آثار را به خالقانش بازگرداندند. با این حال هم حسینیراد و هم صادقی همیشه از برپایی اكسپو خبر میدادند. اما هیچكدام از آنها موفقیتی در این راه كسب نكردند در حالی كه در مدت مدیریت صادقی، 7گالری خصوصی توانستند 2 نمایشگاه موفق برگزار كنند و در آنها آثار هنرمندان را در معرض فروش قرار دهند.
ناگفته نماند كه صادقی هم در این نمایشگاهها حضور داشت اما حضور او به عنوان یك خریدار بود، نه برگزار كننده. حبیبالله صادقی در یكی از آخرین گفتو گوهای خود به عنوان مدیر مركز هنرهای تجسمی وزارت ارشاد، همچنان صحبتهای امیدواركننده داشت. او در روزهای پایانی فروردین به خبرگزاری فارس گفت:«با افزایش بودجهای كه در نظر گرفته شده است، امسال فشاری كه در بخش برگزاری دوسالانههای مختلف داشتیم مرتفع خواهد شد.»كمتر از3هفته از این صحبتهای صادقی گذشته بود كه او همراه با خبر استعفای خود گفت:« اگر بودجه مورد نیاز، اختصاص داده نشود یا حمایت بعدی صورت نگیرد، فكر نمیكنم كمك ویژهای بتوان به این جامعه كرد.»
منبع : همشهری