حسی که زندگی تان را متحول می کند
وقتی به كسی اعتماد میكنید میتوانید مسوولیتهایی را به او واگذار كنید، در فعالیتهایی كه برایتان اهمیت دارد سهیمش كنید و به عنوان دوست بپذیریدش. مهمترین انسانی كه در این دنیا باید به او اعتماد كنید كیست؛ پدر؟ مادر؟ همسر؟ فرزند؟ نه! پیش از همه اینها باید یاد بگیرید به خودتان اعتماد كنید.
بدون اعتماد به نفس فرصت های مهم زندگی از دست می رود و حركت تان در مسیر پیشرفت كند میشود و موقعیتی برای اثبات توانمندیهایتان پیدا نمیكنید و مسلما از كیفیت زندگیتان احساس خشنودی نخواهید كرد. راههایی كه برای تقویت اعتماد به نفس به شما پیشنهاد میكنیم، چكیدهای از روشهای مختلفی است كه در متون فارسی و انگلیسی برای افزایش خودباوری توصیه شده است.
ما هم میدانیم كه آدمها مثل كیك میوهای نیستند كه بشود برای ساختنشان نسخهای یكسان پیچید اما به هرحال اصول مشتركی وجود دارد كه شمار زیادی از انسانها در سراسر جهان تجربهشان كردهاند و از آنها نتیجه گرفتهاند و روشهایی كه به آنها اشاره میكنیم از همان دست تجربههای مشترك است.
خوشپوشی، خودباوری میآورد
هرچند لباس آدم نمیسازد، كسی هم نمیتواند منكر این واقعیت شود كه نوع پوشش هر فرد تا حد زیادی بر باور او نسبت به خودش اثر دارد. منظورمان از درست لباس پوشیدن، گران پوشیدن نیست اما این كه تشخیص بدهید چطور لباسها را با هم جور كنید یا برای هر مجلسی چگونه بپوشید در اعتماد به نفستان تاثیر دارد. كسی كه با كت و شلوار به پارك میرود و حتی وقت بدمینتون بازی كردن حاضر نیست كتش را دربیاورد، آن كه با تیشرت در جشن عروسی حاضر میشود یا در كنفرانسی علمی با شلوار جین شركت میكند یا آن كه در نخستین دیدارش با شریك احتمالی زندگیاش میفهمد درز لباسش شكافته است، به احتمال زیاد احساس غریبگی میكند و در این شرایط شاید تپق بزند؛ دستپاچه شود؛ رنگ رخسارش تغییر كند؛ حرفهایش را از یاد ببرد و خلاصه اعتمادش را نسبت به تواناییهایش از دست بدهد. چطور لباس پوشیدن تا حد زیادی به سلیقه آدمها و درك درستشان از عرف اجتماعی بستگی دارد، اما اگر احساس میكنید هنوز هم انتخابهای صحیحی ندارید و معمولا بدرستی تشخیص نمیدهید كجا چطور بپوشید، 2 راه برای آموزش به خودتان دارید؛ اول این كه در مجامع عمومی به سر و وضع دیگران دقت كنید تا یاد بگیرید هر لباسی برای چه مراسمی مناسب است و دوم این كه به تلویزیون و طرز لباس پوشیدن شخصیتهایش بیشتر نگاه كنید؛ البته حتما میدانید كه منظورمان شبكههای وطنی است!
قبراق باش تا كامروا باشی
میدانید آسانترین راه برای با خبر شدن از باور هر كس نسبت به خودش چیست؟ باید به راه رفتنش نگاه كنید. بعضیها خسته و بیحوصله راه میروند، بعضیها با اندوه پاها را روی زمین میكشند، بعضیها سریع و پرانرژی و محكم، بعضیها نامنظم و بیقید، بعضیها تقریبا تلوتلو میخورند و بعضیها هم....
خودباورها همان گروهی هستند كه سریع راه میروند. اگر میخواهید اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید باید رفتارتان را به خودباورها نزدیك كنید و این یعنی باید سرحال و پرانرژی راه بروید. فقط راه رفتن خودباورها شبیه به هم نیست، آنها چالاك هستند و این چالاكی در همه حركتهایشان، طرز نشستنشان و حتی شیوه صحبت كردنشان نمود دارد.
شانههای خمیده را صاف كنید، راست بایستید، سر را عقب بدهید، تماس چشمی برقرار كنید، كرختی را كنار بگذارید و گاهی دستها را هنگام صحبت كردن حركت دهید؛ اینها عادتهای همیشگی خودباورهاست.
صحبت كردن هم برای تقویت اعتماد به نفس باید تابع قوانینی باشد؛ شما هم آدمهایی را دیدهاید كه حوصله ندارند هنگام حرف زدن لبها را حتی كمی از هم باز كنند و به نظر میرسد فقط چیزی گنگ را زمزمه میكنند یا كسانی كه آنقدر آهسته حرف میزنند كه به نظر میرسد لالایی میخوانند یا.... این نوع آدمها از اعتماد به نفس كمتری نسبت به كسانی كه شمرده و فصیح حرف میزنند،برخوردارند.
برای بهبود شیوه صحبت كردن، بد نیست گاهی به سخنرانیها گوش كنید و حتی چند دقیقهای در روز مقابل آیینه بایستید و درباره هر موضوعی كه دلتان میخواهد سخنرانی كنید .
صندلیها منتظرشماست
آنها كه اعتماد به نفس كافی ندارند معمولا چه در كلاس درس، چه در سالن اجتماعات، چه در اداره و خلاصه در هر مكان عمومی دیگر ردیفهای آخر را برای نشستن انتخاب میكنند و خلاصه طوری در جمع حاضر میشوند كه كمتر به چشم دیگران بیایند چون از مورد توجه قرار گرفتن میترسند و نمیخواهند زیر ذرهبین بقیه باشند.
یكی از راههای افزایش خودباوری، غلبه بر همین ترس است. اگر واقعا میخواهید اعتماد به نفستان را قوی كنید از امروز همه صندلیهای ردیفهای جلوی مكانهای عمومی كه بقیه از ترس خالیشان گذاشتهاند، انتظارتان را میكشند.
زبانتان را نخورید
شما هم با آنهایی كه در جلسات و مهمانیها هیچكس صدایشان را نمیشنود برخورد كردهاید؟ همانهایی كه نظرشان را نمیگویند، با جمع صمیمی نمیشوند، در رایگیریها اعلام میكنند بیطرفند، وقتی چیزی از آنها میپرسند این كه درباره مساله اطلاع دارند ، میگویند نمیدانند و.... نكند خودتان هم از این دست آدمها هستید؟ اگر اعتماد به نفستان ضعیف باشد پاسختان مثبت است. چرا اینطور رفتار میكنید؟
شاید از بیم این كه نظرتان را اعلام كنید و كسانی با عقیدهتان مخالفت كنند، شاید جرات به چالش كشیده شدن و دفاع از باورهایتان را ندارید، شاید از بیان ایدهتان خجالت میكشید یا فكر میكنید اگر نظرتان را ابراز كنید به چشم خیلیها احمقی تمامعیار میآیید، شاید هم..... به هر حال عذرتان هر چه باشد همه یك معنی میدهد، ضعف شما در بیان عقیدهتان در جمع، از بیاعتمادی به خودتان سرچشمه میگیرد و برای درمانش باید خودتان را ملزم به ابراز عقیده و دفاع از باورهایتان در مجامع عمومی كنید.
منبع : جام جم