تبیان، دستیار زندگی
كلمات و جملاتی كه نویسنده انتخاب می‌كند به همان اندازه كه بیانگر جنبه‌های تصویری و استدلالی هستند ممكن است بازگوكننده ی حسی یا حالتی یا حال و هوایی خاص باشد كه بر اساس آن باید قطعه یا جمله‌ای خوانده شود، یعنی حالت خشم، التماس، تكبر، ملال و دیگر جنبه‌های ر
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : زهره سمیعی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

لحن ، فضا و رنگ در داستان

عناصر داستان یک، عناصر داستان دو ، عناصر داستان سه ، عناصر داستان چهار ، عناصر داستان پنج ، عناصر داستان شش ،عناصر داستان هفت، عناصر داستان هشت.

عناصر داستان (9)، (10 ) (قسمت پایانی)


كلمات و جملاتی كه نویسنده انتخاب می‌كند به همان اندازه كه بیانگر جنبه‌های تصویری و استدلالی هستند ممكن است بازگوكننده ی حسی یا حالتی یا حال و هوایی خاص باشد كه بر اساس آن باید قطعه یا جمله‌ای خوانده شود، یعنی حالت خشم، التماس، تكبر، ملال و دیگر جنبه‌های رفتاری.

نویسندگی

درآمد

لحن آهنگ نویسنده است و می‌تواند صورتهای گوناگون به خود بگیرد و خنده‌دار، گریه‌آور، جدی یا طنزآمیز باشد. منظور از لحن، بیان بینش‌هاست، در زبان محاوره‌ای، در درجه ی اول تكیه و طرز صدا لحن را آشكار می‌سازد و بدین وسیله بینش را القا می‌كند. در حالی كه در زبان نوشتاری، از جمله زبان داستان، لحن آن خصیصه‌ای است كه از بینش نویسنده نسبت به موضوع و خوانندگان حكایت دارد.

لحن بیان داستان باید ثابت بماند و نویسنده باید آهنگ بیان خود را در طول داستان حفظ كند مگر آن كه موضوعش تغییر یابد. لحن هم چنین باید با زمان و عصری كه نویسنده در آن زندگی می‌كند، هماهنگی و مطابقت داشته باشد.

تعریف لحن

لحن شیوه ی پرداخت نویسنده نسبت به موضوع داستانش است. لحن در داستان همانند صدای گوینده‌ای است كه نماینده ی حالات گوناگون در بیان است.

كلمات و جملاتی كه نویسنده انتخاب می‌كند به همان اندازه كه بیانگر جنبه‌های تصویری و استدلالی هستند ممكن است بازگوكننده ی حسی یا حالتی یا حال و هوایی خاص باشد كه بر اساس آن باید قطعه یا جمله‌ای خوانده شود، یعنی حالت خشم، التماس، تكبر، ملال و دیگر جنبه‌های رفتاری. بنابراین لحن، مفهومی موشكافانه است كه معنای تلویحیش این است كه آثار ادبی نیز مانند گفتار به گوینده و شنونده‌ای نیاز دارد. لحن طرز تلقی و نگرشی است كه نویسنده به خواننده می‌دهد. از این رو برای درك كامل اثری تشخیص لحن آن و مسائل پیرامون آن ضروری است. لحن با همه ی عناصر سبك یعنی (واژگان، نحو) معنی‌شناسی و موسیقی سروكار دارد. نویسنده از همه آنها برای ایجاد لحن در داستان استفاده می‌كند.

گاهی نویسنده لحن داستان را بر عناصر دیگر آن مسلط می‌كند و به همین جهت صحنه و پیرنگ تحت‌الشعاع لحن قرار می‌گیرد. لحن با عوامل متعددی از جمله كم‌گویی، طنز، طعنه، اغراق و احساساتی‌گری ارتباط تنگاتنگ دارد.

فضا و رنگ

فضا و رنگ داستان بسته به خواست و تمایل نویسنده است و این كه چطور آن را به كار گیرد. هر داستان فضای خود را می‌طلبد و هر شخصیت نیز فضای خاص خود را می‌خواهد. هر شخصیت، طبیعت خود را در فضای مناسب یا موقعیت خود آشكار می‌كند. هنگامی كه رمان یا داستان موفقی می‌خوانیم احساس خاصی به ما دست می‌دهد كه معلول دنیای داستان و فضا و رنگ آن است. این امر ناشی از هماهنگی و سازگاری موضوع با فضا و رنگ داستان است. از این دیدگاه فضا و رنگ باید در خور و مناسب موضوع باشد.

فضا و رنگ ارتباط تنگاتنگی با عنصر توصیف دارد. چرا كه توصیف در داستان به ایجاد حال و هوای خاص توجه دارد و داستانی را كه از این حال و هوا برخوردار باشد داستان فضا و رنگ می‌گویند.

تعریف فضا و رنگ

«احساس، حالت و كیفیتی ملموس كه به ادراك فوق حسی و هم‌چنین حسی متوسل می‌شود و اثر هنری آن را ایجاد می‌كند.» (كادن، 1386: 42)

با خواندن داستان ما به ذهنیت نویسنده پی می‌بریم به آن عادت می‌كنیم و در آن فضا نفس می‌كشیم و نگرش نویسنده را جذب می‌كنیم.

در فرهنگ اصطلاحات ادبی سیل ون بارنت فضا و رنگ چنین تعریف شده است:

«هوایی را كه خواننده به محض ورود به دنیای مخلوق اثر ادبی استنشاق می‌كند، فضا و رنگ می‌گویند.» (میرصادقی، 1385: 532) فضا و رنگ ارتباط تنگاتنگی با عنصر توصیف دارد. چرا كه توصیف در داستان به ایجاد حال و هوای خاص توجه دارد و داستانی را كه از این حال و هوا برخوردار باشد داستان فضا و رنگ می‌گویند. فضا و رنگ اصطلاحی است مبهم كه همیشه در اذهان ابهام و پیچیدگی برانگیخته است و استعاره‌ای است برای احساس و ادراكی كه ما غالباً نمی‌توانیم به سهولت آن را بیان كنیم یا به آن دست یابیم.

البته این عنصر نمی‌تواند به مانند عناصر دیگر داستان مستقل به كار رود. بلكه باید به همراه یكی دیگر از عناصر در داستان به كار رود. از این نظر سازگاری لحن و فضا و رنگ بی‌هیچ تردید یكی از پایه‌‌های ضروری داستان خوب و موفق محسوب می‌شود.

اکرم نعمت اللهی – محمد قاسملو

بخش ادبیات تبیان


منابع :

اسکولز ، رابرت ، عناصر داستان ، فرزانه طاهری ، اول ، تهران ، مرکز ، 1377

بیشاب ، لئونارد ، درسهایی درباره داستان نویسی ، محسن سلیمانی ، سوم ، تهران ، سوره ،1382

براهنی ، رضا ، قصه نویسی ، چهارم، تهران ، البرز، 1368

روزبه ، محمد رضا ، ادبیات معاصر ایران ، سوم ، تهران ، روزگار ، 1387

میرصادقی  ، جمال ، عناصر داستان  ، اول ، تهران ، سخن ،1385

_____ ، ____ ، ادبیات داستانی ، پنجم ، تهران ، سخن ، 1386