موج تهدید برای دختران
گزارش ندادن وضعیت آسیبهای اجتماعی جامعه را دچار مشکل میکند چرا که آسیبها سیال بوده و جلوتر از جامعه حرکت میکنند؛ همانطور که برای سرانههای جسمی و درمانی دغدغه داریم باید برای سلامت روان هم دغدغه داشته باشیم چرا که آمار میزان اختلالات روانی در جامعه قابل تأمل است و میتواند در آینده خود را در حوزههای دیگر نشان دهد.
حسن موسوی چلک رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران سالهاست که در زمینه آسیبهای اجتماعی در کشور فعالیت میکند و در این زمینه صاحب نظر است. وی معتقد است که متأسفانه هنوز آسیبهای اجتماعی دغدغه جدی در جامعه بشمار نمیرود و برخوردها با این آسیبها به صورت ضربتی صورت میگیرد در حالی که آسیبهای موجود ضربتی به وجود نیامده است که بخواهیم با رویکرد ضربتی به آنها بپردازیم و باید در سیاستگذاری اجتماعی، آسیبها را به عنوان یک واقعیت اجتماعی پذیرفت. گزارش ندادن وضعیت آسیبهای اجتماعی جامعه را دچار مشکل میکند چرا که آسیبها سیال بوده و جلوتر از جامعه حرکت میکنند؛ همانطور که برای سرانههای جسمی و درمانی دغدغه داریم باید برای سلامت روان هم دغدغه داشته باشیم چرا که آمار میزان اختلالات روانی در جامعه قابل تأمل است و میتواند در آینده خود را در حوزههای دیگر نشان دهد.
گفتوگو با موسوی را در این زمینه میخوانید:
به نظر شما برای کاهش آسیبهای اجتماعی جامعه نیازمند قانون گذاری هستیم یا اینکه قوانین کافی است و باید فرهنگ سازی کرد؟
در جامعه ما سلامت جسم مورد توجه قرار گرفته و همه امکانات بسیج مدیریت و کنترل سلامت جسم میباشد یا برای آن یارانه اختصاص یافته در حالی که باید رویکرد ما به سوی رویکرد سلامت فکری باشد زیرا جامعه ای که مردم از سلامت اجتماعی و روانی برخوردار نباشد، آن جامعه، جامعه سالمی نخواهد بود. به نظر من تنوع پذیری آسیبها به گونه ای است که باید رویکردی آینده نگر در سیاستگذاری اجتماعی به موضوع آسیبها داشته باشیم. اگر رویکرد پیشگیری از جرم را تقویت کنیم و مداخلات روانی و اجتماعی قبل از مداخلات قضایی صورت پذیرد، دیگر نیازی به مداخلات قضایی نخواهد بود. از طرفی در سیاستگذاری اجتماعی باید به سمت تقویت هویت فرهنگی، قومی، ملی و دینی حرکت کرد. در بحث ناتوی فرهنگی نمیتوان با جمع کردن دستگاه های گیرنده امواج ماهواره پیشگیری از جرم کرد، به اندازه کافی با این مسایل رویکرد قضایی صورت گرفته اما جوابگو نبودهاند. باید به فکر کنترل این آسیبها باشیم، چرا که کاهش آن در شرایط کنونی ممکن نیست و برای مدیریت و کنترل آن باید شفاف سازی صورت پذیرد.
اینترنت و ماهواره آسیبهای اجتماعی دختران را بیشتر و خطرناکتر کرده است و خانوادهها باید بیشتر مراقب آسیبهای نو پدید دختران باشند. آسیبهای اجتماعی نو پدیده ناشی از فضاهای سایبری، موبایل و ماهواره در حال حاضر جوانان و نوجوانان را تهدید میکند. در بخش آسیبهای اجتماعی نوپدید و نوظهور نوجوانان و جوانان و به خصوص دختران در سنین پایین مورد تهدید قرار دارند
البته نمیتوان نقش این دستگاهها را بیاهمیت شمرد اما باید مشکلات اجتماعی را به دستگاههای اجتماعی سپرد.
آقای موسوی خشونت خانگی و کودک آزاری یکی از آسیبهایی است که به ویژه امسال گزارشهای فراوانی از آن داشتیم. چرا در این زمینه قانون درستی تصویب نمیشود؟
آمار ما نشان میدهد که کودکان دارای بیماریهای صعبالعلاج، معلول، دارای ظاهر زشت و بیش فعال بیش از دیگر کودکان در معرض کودک آزاری قرار دارند. والدینی که در دوران کودکی کتک خوردهاند در بزرگسالی نیز همان الگو را پیاده میکنند. برخی باورهای غلط مانند «کودک تا کتک نخورد آدم نمیشود» یا «زن ملک شخصی است» و همچنین مسائل اخلاقی و ناموسی هم به خشونت خانگی دامن میزند. بنابراین اگر قرار است در این حوزه اقدامی صورت گیرد، باید در هر سه بخش فرد، خانواده و جامعه باشد، لذا لازم است آموزش مهارتهای زندگی در جامعه گسترش یابد و به این مساله نگاهی همه جانبه داشت. باید تمام تلاشها در جامعه برای پیشگیری از خشونت باشد و در گام بعد حمایتهای اجتماعی از افراد آزار دیده را تقویت کرد.
رسیدگی به مشکلات کودکان و آزارهایی که از سوی والدین و یا هر گروه دیگر به آنان وارد میشود از جمله اهداف و برنامه های بهزیستی است و در صورتی که پس از بررسی مشخص شد که والدین صلاحیت نگهداری کودک را ندارند با حکم دادگاه کودک برای نگهداری کوتاه مدت و یا طولانی مدت به بهزیستی سپرده میشود.
جامعهشناسان معتقدند که کمبود شادی در جامعه یکی از علل افزایش خشونت و آسیبهای اجتماعی است. نظر شما در این باره چیست؟
ما هماکنون در کشور مدیریت شادی نداریم و مطابق آخرین آمار وزارت بهداشت 34 درصد مردم تهران به یکی از انواع اختلالات روانی دچارند و کسی که مشکل روان داشته باشد نمیتواند عملکرد موفقی داشته باشد. همان طور که گفتم هویت فرهنگی دارای سه مؤلفه قومی، ملی و دینی است که باید در چارچوب هویت دینی باشد و هر ایرانی باید این سه مؤلفه را به یاد داشته باشد. نتیجه غفلت از هویت فرهنگی گسست نسلی است که در نهایت شرایطی را به وجود میآورد که این گسست نسلی به شکاف نسلی تبدیل شود و جامعهای که دچار شکاف نسلی شود، هیچ هویتی نخواهد داشت.
و در این صورت علاوه بر خطر آسیبهایی که از گذشته وجود داشت خطر آسیبهای نو هم وجود دارد؟
بله. آسیبهایی که در حال حاضر در کشور وجود دارند بسیار خطرناکتر از گذشته جامعه را تهدید میکنند به طوری که برنامه های ما نیز بر این اساس تدوین شده است. اینترنت و ماهواره آسیبهای اجتماعی دختران را بیشتر و خطرناکتر کرده است و خانوادهها باید بیشتر مراقب آسیبهای نو پدید دختران باشند. آسیبهای اجتماعی نو پدیده ناشی از فضاهای سایبری، موبایل و ماهواره در حال حاضر جوانان و نوجوانان را تهدید میکند. در بخش آسیبهای اجتماعی نوپدید و نوظهور نوجوانان و جوانان و به خصوص دختران در سنین پایین مورد تهدید قرار دارند.
یکی از مسایلی که در ایران با آن مواجه هستیم، عدم ارتباط منطقی بین جوانان و نسل قدیم است. هنوز به مرحله تضاد و شکاف بین نسلی نرسیدهایم، جوانان با والدین خود در مرحله کشمکشهای بین نسلی قرار دارند، به این معنی که هنوز جوانان برخی مسایل گذشته را میپذیرند، برخی را رد میکنند و حتی برخی از مسایل به صورت تحریف شده و اشتباه به جوان منتقل میشود. اگر این کشمکشها درست مدیریت نشود، قطعاً به شکاف و تضاد بین نسلی خواهیم رسید. برای این کار باید هویت فرهنگی را تقویت کنیم.
هویت فرهنگی دارای سه مؤلفه قومی، ملی و دینی است که باید در چارچوب هویت دینی باشد و هر ایرانی باید این سه مؤلفه را به یاد داشته باشد. نتیجه غفلت از هویت فرهنگی گسست نسلی است که در نهایت شرایطی را به وجود میآورد که این گسست نسلی به شکاف نسلی تبدیل شود و جامعهای که دچار شکاف نسلی شود، هیچ هویتی نخواهد داشت
تقویت هویت فرهنگی با 3 مؤلفه هویت قومی، هویت ملی و هویت دینی باید صورت گیرد. با این اقدام میتوانیم ارزشها، هنجارها و آیینهای درستی که نسل قدیم داشتند را به نسل جدید منتقل کنیم. بنابراین با توجه به اینکه نسلهای قدیم جایگاه خود را در جامعه از دست دادهاند، باید برای تقویت هویت فرهنگی، ارتباط بین نسلی را در نظر گرفت.
چون بی توجهی به تعاملات بین نسلی ضربه بزرگی است که متوجه جامعه شده و با فراموش شدن آیینها و اعتقادات گذشته، جوان رو به خرافه پرستی و عرفانهای نوپدید میآورند. متأسفانه زندگی صنعتی، توسعه شهرنشینی و فشارهای اقتصادی ساختار خانواده را تغییر داده و باعث شده که مادر بزرگ و پدر بزرگها جایگاهی در خانه نداشته باشند.
این عدم تعامل بین نسلی چه آسیبی به جامعه وارد میکند؟
جامعه ای که هویت فرهنگی آن تضعیف شود مانند درختی است که از داخل پوسیده و در مقابل هر باد آسیب میبیند و همچنین انسجام اجتماعی در جامعه، احساس مسوولیت پذیری و نشاط اجتماعی کاهش پیدا میکند. علاوه بر تغییر زبان انتقال، باید فرهنگ اقوام و مؤلفه های ملی، باورها و ارزشهای دینی و ایجاد نشاط در جامعه تقویت پیدا کند.
منبع : خبر آنلاین- مریم صدر الا دبایی/ زهرا تالانی