تبیان، دستیار زندگی
آنان که هنگام مرگ ظالم و ستمگر بمیرند، فرشتگان از آن‌ها پرسند: «در چکار بودید؟» پاسخ دهند: «ما روی زمین مردم مستضعف و ناتوانی بودیم.» گویند: «آیا زمین خدا پهناور نبود که در آن سفر کنید؟» پس بازگشت ایشان جهنم و بسیار بد منزلگاهی است ه
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

حل مشکلات سخت با هجرت


هجرت در اسلام هم پذیرفته و بلکه گاهی واجب است .اسلام، دینی است که برای اداره جهان و هدایت همگان طراحی شده و جنبه مکانی ندارد و هیچ‌گونه محدودیت جغرافیایی را تحمل نمی‌کند؛ بنابراین علاقه‌های ناسیونالیستی در اندیشه اسلامی بی‌معناست و عذری برای هجرت نکردن در مواقع لزوم محسوب نمی‌شود.


هجرت

«و من یهاجر فی سبیل الله یجد فی الارض مراغما کثیرا وسعـه »؛ «هر کس در راه خدا مهاجرت کند، در زمین جاهای بسیاری را که [بینیِ موانع و مشکلات] در آنجا به خاک مالیده شود، خواهد یافت و گشایش و وسعت زمین را خواهد دید.» (ترجمه المیزان)

حل مشکلات سخت با هجرت

هجرت در معجم اللغه به معنای خروج از سرزمینی و سکونت در سرزمین دیگر است. و در دهخدا به معنای دوری، جدایی و ترک وطن نیز آمده است.

هجرت، عامل پایه گذار تمدن و موجب ادغام تمدن‌ها و پیشرفت فرهنگی جوامع است. جامعه‌شناسان معتقدند: در پس هر مدنیتی، مهاجرتی خوابیده است. مهاجرت، تمدن، پویایی و تحرک را به جوامع بخشیده است. مکتب، اندیشه و مذهبی که در آن هجرت نباشد، هر چند با قابلیت‌های فراوان، به رکود و انجماد دچار می‌شود یا آنکه در دیگر مکاتب و اندیشه‌ها هضم می‌شود. اروپای قرون وسطی یک هزار سال درون خود محبوس بود. در طول این هزار سال کمترین تحرک و پیشرفتی در آن به وجود نیامد. کارشناسان تاریخی به جِد معتقدند که مدنیت اروپا و غرب، رنسانس و اصلاحاتی که در جامعه غرب صورت گرفته در زمان جنگ‌های صلیبی و ارمغان هجرت‌های متأثر از آن بوده است .

آمریکا نیز که امروز به لحاظ علم و تکنولوژی پیشرفته‌ترین کشور دنیاست، محصول مهاجرت عده‌ای از اروپاییان است. اگر آن زمان اروپاییان مهاجرت نمی‌کردند، تمدن امروز آمریکا به وجود نمی‌آمد. (سایت پایگاه حوزه ،با تلخیص مطلب)

هجرت در اسلام هم پذیرفته و بلکه گاهی واجب است. اسلام، دینی است که برای اداره جهان و هدایت همگان طراحی شده و جنبه مکانی ندارد و هیچ‌گونه محدودیت جغرافیایی را تحمل نمی‌کند؛ بنابراین علاقه‌های ناسیونالیستی در اندیشه اسلامی بی‌معناست و عذری برای هجرت نکردن در مواقع لزوم محسوب نمی‌شود.

ما به تجربه دیده‌ایم که اسلام بیشتر به وسیله مبلغان، علما و [حتی] بازرگانانی که برای معرفی اسلام و قانع کردن آن‌ها دست به مهاجرت زده‌اند، گسترش یافته است

اسلام از هجرت در جهت توسعه‌ی خود و جلوگیری از اهرم فشار استفاده می‌کند. هرگاه مسلمانان در منطقه‌ای زیر فشار و ستم ستمگران قرار گرفتند تا از دین، اعتقاد و تکالیف الهی خویش دست بردارند، موظفند با مهاجرت کردن موقعیت خود را تغییر دهند؛ زیرا همواره جاهای دیگری برای آزادی عمل وجود دارد؛ پس می‌توان اسلام را در آنجا در افق‌های تازه و حتی با ابعادی بزرگ‌تر به حرکت واداشت.

سید محمدحسین فضل‌الله مرجع عالی‌قدر شیعی می‌گوید: «هجرت یک قاعده اسلامی است، برای حالت‌هایی که به انسان فشار می‌آورند تا در عقیده، احکام و پویایی خویش از دین خود دست بردارد. خداوند متعال از کسانی برای ما سخن می‌گوید که به بهانه مستضعف بودن در زمین به خودشان ستم کرده‌اند. می‌فرماید: «إِنَّ الَّذِینَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلآئِکَiُ ظَالِمِی أَنْفُسِهِمْ قَالُواْ فِیمَ کُنتُمْ قَالُواْ کُنَّا مُسْتَضْعَفِینَ فِی الأَرْضِ قَالْوَاْ أَلَمْ تَکُنْ أَرْضُ اللّهِ وَاسِعَـهً فَتُهَاجِرُواْ فِیهَا فَأُوْلَـئِکَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَاءتْ مَصِیرًا»؛ «آنان که هنگام مرگ ظالم و ستمگر بمیرند، فرشتگان از آن‌ها پرسند: «در چکار بودید؟» پاسخ دهند: «ما روی زمین مردم مستضعف و ناتوانی بودیم.» گویند: «آیا زمین خدا پهناور نبود که در آن سفر کنید؟» پس بازگشت ایشان جهنم و بسیار بد منزلگاهی است.»» (آیه 97، سوره نساء) ضعف در اسلام عذر به‌ حساب نمی‌آید. انسان وظیفه دارد که ضعف را به قوت تبدیل کند و از جایی که ضعیف است، به جای قوی برود تا آزادی خود را به ‌دست آورد و برای تثبیت ایمان خود  دعوت دیگران تلاش کند.

«ما به تجربه دیده‌ایم که اسلام بیشتر به وسیله مبلغان، علما و [حتی] بازرگانانی که برای معرفی اسلام و قانع کردن آن‌ها دست به مهاجرت زده‌اند، گسترش یافته است.» (خطبه جمعه 27/8/88، سایت پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر سید محمد حسین فضل‌الله)

هر چند هجرت برای حل مشکلات و گشایش در کارها پیشنهاد شده است اما وقتی ارزش اسلامی پیدا می‌کند که در جهت دین‌داری مهاجر کمک کننده باشد .مهاجرتی که صرف آسایش و رفاه صورت گیرد،تنها در صورتی ارزش هجرت اسلامی دارد که این آسایش و رفاه موجب دین‌داری بهتر افراد باشد

دو هجرت نجات دهنده در اسلام

در اسلام هجرت‌های زیادی اتفاق افتاده و هجرت پیامبر نیز یکی از آن‌هاست؛ اما از لحاظ ارزش و منزلت، هیچ هجرتی به پای آن نمی‌رسد. شاید به علت همین اهمیت فوق‌العاده است که با وجود مناسبت‌هایی چون میلاد و بعثت پیامبر باز هم این هجرت است که مبدأ تاریخ جهان اسلام شده است.

پیامبر اکرم در شرایطی هجرت نمود که اگر این هجرت انجام نمی‌شد، اسلام تحت فشار و شکنجه‌ی کفار از بین می‌رفت .

کار اسلام در محیط مکه به تنگنا کشیده شده بود و پیشرفت و توسعه دیگر امکان نداشت. اگر پیامبر و یارانش به مدینه هجرت نمی‌کردند، نه فقط اسلام از مکه فراتر نمی‌رفت، بلکه زیر فشار بت‌پرستان در همان جا به نابودی می‌گرایید. این هجرت، مسلمانان را مقتدر کرد و موجب رشد و توسعه‌ی اسلام شد.

مکمل این هجرت، هجرت امام حسین علیه‌السلام بود. هجرت پیامبر و امام حسین از این لحاظ که هر دو موجب نجات کل اسلام بودند، برای همیشه ممتاز از سایر مهاجرت‌ها هستند که نظیر و تکمیل‌کننده آن فقط هجرت موعود حضرت صاحب‌الزمان خواهد بود.

اما یک تفاوت در این دو هجرت وجود دارد که تأمل در آن ملاک هجرت در اسلام را مشخص می‌سازد. پیامبر از محیط نا امن مکه به سوی امنیت مدینه هجرت کرد اما امام حسین از مأوای امن مدینه به سوی سرزمین بلاخیز کربلا هجرت نمود. وجه مشترک این دو هجرت نجات کل اسلام از انهدام قطعی بود. از این رو می‌توان نتیجه گرفت که هر چند هجرت برای حل مشکلات و گشایش در کارها پیشنهاد شده است اما وقتی ارزش اسلامی پیدا می‌کند که در جهت دین‌داری مهاجر کمک کننده باشد. مهاجرتی که صرف آسایش و رفاه صورت گیرد، تنها در صورتی ارزش هجرت اسلامی دارد که این آسایش و رفاه موجب دین‌داری بهتر افراد باشد .

انسیه نوش آبادی

بخش قرآن تبیان