«طلبة شهيد: اسماعيل اكبري» «الحمد الله الذي امرنا بالتوصيه و صلي الله علي محمد و آله خير البرره.» فبعد الحمد و التحيه و اقرار به وحدانيت حضرت احديت جلت عظمته و اعتراف به رسالت سيد المرسلين و امامت ائمه اثني عشر(صلوات الله عليهم اجمعين) و شهادت به حقانيت جميع ما جاء به النبي (صل الله عليه و آله) اين جانب اسماعيل اكبري فرزند علي به شماره 22 مقيم مرند وصيت خودم را به نام خدا و رسول خدا آغاز مي نمايم و با سلام به امام امت، خميني كبير شروع مي كنم. پدر بزرگوارم جناب آقاي مشهدي علي آقا اكبري را با معيت زوجة داييم زيور بايرامي به عنوان قيّم صغار وصي شرعي به امورات مندرجه معين كردم و فرزند ارشد خود محمد صادق اكبري را ناظر قرار دادم. اولا تمامي قروضاتم از جمله مهرية زوجة دائمي به موجب اسناد عادي پرداخت نمايند و مبلغي در بانك مسكن سپرده دارم بستانند، بعداً از بابت ثلث ما ترك خودم، كتابهاي بنده را تحويل دهند به آن فرزندم كه حاضر شده تحصيل علوم دينيه كند و اگر هيچ كدام از پسرانم به تحصيل علوم دينيه اشتغال نداشتهاند همه كتابهايم را به كتابخانة مدرسة «صاحب الزمان»(عجل الله تعالي فرجه) مرند تحويل دهند و انتقال نمايند. بعداً علي المتعارف مبلغي براي مخارج دفن و كفن و مجالس تعزيه خرج و مصرف كنيد و ياد آور ميشوم كه در قريه دوگيجان چند رأس گوسفند و بره و گاو به انضمام يك طاقه گليم و جاجيم و يك دست رخت خواب و يك عدد سماور نفتي كه مجموعاً به همسرم زيور خانم تعلق دارد و جهيزيه مشاراليها محسوب است به خودش مسترد نمايند. بقية ماترك از منقول و غيره حتي قطعات املاك قرية دوگيجان و خانة باغچه مرند و اثاثالبيت در بين وراثم «علي ما فرض الله مثل حظ الانثيين» تقسيم نمايند اگر همسرم مايل باشد در خانه بماند، اطاق كوچك من را در اختيار او بگذارند استفاده كند... اين وصيت نامه را موقع عزيمت به مكه معظمه نوشتم... استان: آذربايجانشرقيشهرستان: مرند تولد:1/1/1337 شهادت:8/10/1363-جادةخرمآباد- انديمشك