شماره مقاله:3492
اِسْماعيليّه، استان، شهر و كانالى در مصر:
استان اسماعيليه: اين استان در شمال شرقى مصر واقع است و از 1960م جزو
تقسيمات كشوري مصر گرديد (رمزي، 2(1)/6؛ عمّون، 230؛ كشف...، 9، 133، 134؛
بستانى ). استان كه در منطقهاي مربع شكل قرار گرفته، از شرق به كانال
سوئز، از جنوب در امتداد كانال به حوزة «البحيرة المرة الكبري» و از شمال به
پُرت سعيد منتهى مىشود و شامل شهر اسماعيليه و حومة آن در مركز، شهر قنطره
در شمال و صحراي التل الكبير در غرب است (همانجا؛ بريتانيكا، ؛ VI/415 2 EI؛
نيز نك: فاعور، 60).
وسعت استان 416 ،14كم2 است ( بررسى اجمالى...، 35؛ قس: بروكهاوس ). بر
اساسسرشماري1966مجمعيتآنبالغبر 800 ،344نفر بود كه در 1970م به 395 هزار
نفر و در 1983م به 447 هزار نفر رسيده است ( بريتانيكا، همانجا). وجود پايگاه
نظامى در ناحية غربى شهر اسماعيليه كه در جنگ جهانى اول توسط انگليسيها
تأسيس گرديد، به اين استان اهميت سوق الجيشى بخشيده است. اين پايگاه
اكنون در دست ارتش مصر است. اراضى استان عمدتاً از بيابانها و صحراها تشكيل
شده است و شنزارهاي وسيع در ساحل كانال سوئز كه از شمال به جنوب امتداد
مىيابد، مجموعاً مانع از توسعة كشاورزي در اين ناحيه گرديده است؛ تنها در
نواحى شمالى استان به سبب بارندگيهاي زمستانى، ميوه، سبزي و مركبات، به
صورت ديم كشت مىشود. يكى ديگر از فعاليتهاي اقتصادي آن دامداري و پرورش
ماهى است (همانجا).
چنانكه رمزي مىنويسد (2(2)/80، 300)، ناحيهاي به نام اسماعيليه از نظر
اداري ابتدا در 1936م شكل گرفت و در 1937م بر مبناي تصميم وزارت دارايى از
نظر اداري و مالى ناحية مستقلى شد. اين ناحيه از مناطق خالد مرعى، ادفينا و
فزاره جدا شده بود. در 1943م نيز بر اساس مصوبة مديريت غربى، 10 منطقه از
نواحى كفر سعد، كفر سليمان بحري و كفر بطيخ جدا شد و نام اسماعيليه، منسوب
به خديو اسماعيل پاشا، يافت. اما از آنجا كه نقاط تحت پوشش اسماعيلية مزبور
با تقسيمات جغرافيايى - اداري استان اسماعيليه تفاوت دارد، اين تشابه فقط
اسمى است (نك: مونس، 314- 315، 320؛ فاعور، 59).
شهر اسماعيليه: اين شهر با 30 و 35 عرض شمالى و 32 و 16 طول شرقى در ساحل
غربى كانال سوئز و در شمال درياچة تمساح واقع است ( بريتانيكا، .(V/453 از
همين رو، در آغاز با نام روستاي تمساح شناخته مىشد (رمزي، 2(1)/6؛ بستانى؛
بريتانيكا، .(VI/415
تاريخچة بنيانگذاري: اسماعيليه در محل پيشين جزيرة عبيط (مبارك، 1/201) واقع
بر تپههايى با ارتفاع بالغ بر 16 متر كه به تلال الجسر (تپههاي پُل)
شناخته مىشد (بروكلمان، 577؛ رمزي، همانجا)، توسط بازرس كل شركت احداث
كانال سوئز، فردينان دولسپس بنياد نهاده شد و ابتدا اردوگاههايى در آن ساخته
شد و به عنوان محل استقرار كارگران و مهندسانى كه براي تأسيس كانال سوئز
مشغول به كار بودند، مورد بهرهبرداري قرار گرفت ( بستانى؛ 2 EI؛ بريتانيكا،
همانجا). دولسپس آن را شهر ميان چند دريا ناميد (يانگ، 311، 312؛ .(EUE
خديو اسماعيل پاشا ( حك 1863-1879م) به اين شهر كه از موقعيت استراتژيكى
برخوردار بود، توجه خاصى مبذول داشت و دستور نقشه پردازي و نوسازي شهر را
صادر كرد و آن را اسماعيليه ناميد (عمون، 219؛ رمضان، 21؛ المقتطف، 3/58).
اسماعيليه در 1864م با ويژگيهاي سبك معماري سدة 19م و ساختاري شبيه به شهر
ريويرا در فرانسه، با خيابانهاي عريض و ميدانگاههاي مشجر، باغها و مزرعههايى
كه شهر را از 3 طرف در برگرفتهاند و نيز مدارس و حمامهاي زيبا، هتلهاي مدرن
و كاخ باشكوه حكومتى با هزينه و وامهاي كلان، ساخته شد (رمضان، 21-22؛
خانجى، 1/266؛ افريقا، ؛ IV/265 بستانى؛ بستانى، 3/627)، چندانكه تنها هزينة
ديوارهاي كاخ حكومتى (سرايه) اسماعيليه 820 ،38ليره و هزينة ساختمان كامل
آن بالغ بر 286 ،201ليرة مصري گرديد (مبارك، 1/213؛ رمضان، 79-80). شهر
اسماعيليه به دو بخش تقسيم مىشد: بخشى از آن عرب نشين و بخش ديگر
اروپايى نشين بود كه اين بخش پيوسته روي در ترقى داشت (خانجى، همانجا؛
بنّا، 71).
موقعيت تاريخى و سياسى: شهر اسماعيليه در مدت حفاري كانال سوئز از اهميت
بسيار برخوردار بود، اما پس از پايان پذيرفتن عمليات حفر كانال، تا مدتى از
اهميت آن كاسته شد و جمعيت آن رو به كاهش نهاد، چندان كه بخش عمدة
كاركنان مستقر در آنجا به پرت سعيد كوچيدند و اين شهر كه طبق برآورد اولية
مهندسى شهر ظرفيت 15 هزار نفر سكنه داشت، در 1870م تنها 3 هزار نفر در آن
مىزيستند و تا حدود 20 سال افزايش چندانى نيافت و جمعيت آن بين 4 هزار تا 6
هزار نفر در نوسان بود ( بستانى )، ولى پس از آنكه كمپانى كانال سوئز
اسماعيليه را دفتر مركزي ستاد عمليات خود قرار داد، قسمت اروپايى نشين شهر
توسعه يافت و اين شركت نفوذ خود را بر سراسر شهر گسترش داد، تا جايى كه
راههاي منتهى به اسماعيليه را در كنترل خود گرفت و ورود و خروج به شهر تنها
با اجازة اين شركت ميسر بود. در طول اين مدت جمعيت آن به طور چشمگيري رو
به افزايش نهاد (رمزي، همانجا؛ 2 ؛ EIنيز نك: بنا، همانجا).
انگلستان كه پس از انعقاد قرارداد 1904م با فرانسه، در استعمار مصر ديگر
منازعى نداشت، در خلال جنگ جهانى اول در قسمت غربى شهر اسماعيليه
استحكامات نظامى خود را مستقر كرد و اسماعيليه در 1916م به شهري نظامى بدل
گرديد و پايگاه استقرار نيروهاي نظامى متفقين شد. تا پس از جنگ جهانى دوم
اين پايگاه همچنان رو به گسترش بود، چندان كه تا 1950م بزرگ ترين مركز
نظامى انگلستان و يكى از بزرگ ترين مراكز نظامى جهان به شمار مىرفت.
جمعيت اسماعيليه كه پس از پايان جنگ جهانى اول به 15 هزار نفر رسيده بود،
پس از جنگ جهانى دوم از مرز 50 هزار نفر گذشت ( بريتانيكا، ؛ V/453 بستانى؛ 2
.(EI
اسماعيليه مركز شكل گيري هستة اوليه، و تا مدتها قرارگاه جمعيت اخوان
المسلمين - كه در مارس 1928 به رهبري حسن البنّا بنياد نهاده شد - بود و در
خلال فعاليت جنبش ملى مصر براي لغو قرارداد استعماري 1936م - كه بر اساس
مفاد آن، كل منطقة كانال به اشغال انگلستان در آمده بود - اين شهر به
كانون مبارزات ضد استعماري بدل شد (نك: بشري، 43، 554 -562؛ بنا، 59 - 69، 71،
79؛ ميشل، 92؛ آقايى، 62، 79-82)، اما پس از اعتراضات دامنهدار مردم بر اين
قرارداد، سرانجام دولت مصر در 8 اكتبر 1951 به لغو يك جانبة آن ناگزير گرديد و
در پى آن اسماعيليه كانون درگيري و برخوردهاي مداوم ميان نيروهاي انگليس
و پليس مصر شد (نك: همو، 101-102؛ بشري، 24- 25، 33، 335-336، 354- 355، 565؛
جهان معاصر، 339) و آنگاه كه ارتش انگليس تلاش كرد تا پليس شهر اسماعيليه
را خلع سلاح كند، آنان مقاومت كرده، حاضر به ترك پاسگاه خود نشدند. اين
حادثه در 25 ژانوية 1952 منجر به جنگى نابرابر و 6 ساعته ميان نيروهاي مصر
به پشتيبانى و رهبري جمعيت اخوان المسلمين از يك طرف و نيروهاي انگليس از
طرف ديگر گرديد كه طى آن 43 نفر مصري كشته، و 72 تن زخمى شدند (متولى، 10،
14، 77، 96-97، 180؛ ناتينگ، 35-36) و سرانجام، نيروهاي مصري پس از اتمام
مهماتشان، ناچار به تسليم شدند. اين حادثه كه خشم مردم را برانگيخت،
زمينه ساز تظاهرات خونينى در سراسر قاهره گرديد كه به شنبة سياه شهرت يافت
( بستانى؛ متولى، ناتينگ، همانجاها؛ قس: هيكل، 46).
اسماعيليه كه تا اوايل 1956م مقر نظامى و پايگاه نيروي هوايى و مركز
نيروهاي مسلح مستعمراتى انگلستان به شمار مىرفت ( جهان معاصر، 338- 339)،
سرانجام، پس از ملى شدن كانال سوئز در ژوئية 1956 نيروهاي نظامى انگليس، بر
اساس مفاد قرارداد 1954م از اسماعيليه بيرون رانده شدند،اما متعاقب آن در
اكتبر همان سال انگليس و فرانسه و اسرائيل، اقدام به تجاوزي مسلحانه به
مصر نمودند و طى اين جنگ بندر اسماعيليه به اشغال نيروهاي متجاوز درآمد
(اون، 137- 139؛ الموسوعة...، 5/521 -523، 526؛ صالح، 73؛ هلد، .(342
پس از جنگ 6 روزة ژوئن 1967 اعراب و اسرائيل و بسته شدن كانال سوئز، بنياد
اقتصادي شهر اسماعيليه تا مدتها متزلزل شد و بر اثر بمباران و حملات بى وقفة
شهر توسط نيروهاي اسرائيلى در سپتامبر 1968، دولت مصر رسماً اقدام به تخلية
شهرهاي ساحلى كانال ازجمله اسماعيليه كرد ( الموسوعة، 5/584؛ هلد، همانجا).
سپس جمعيت اسماعيليه تدريجاً رو به افزايش نهاد، چندانكه، تا پيش از 1970م
به 300 ،116نفررسيد(نك: لاروسبزرگ )و در1971مبالغبر 800 ،172نفر گرديد. در
جنگ 1973م ميان اعراب و اسرائيل، شهر اسماعيليه به سبب موقعيت سوق
الجيشى شاهد حوادث بسياري از جمله بسته شدن مجدد كانال سوئز شد و به
مهاجرت مردم اسماعيليه به شهرهاي ديگر منجر گرديد ( الموسوعة، 5/599، 601، 604
- 608؛ ديبيلى، 307-311؛ نجاتى، 80 -84، 126- 128). پس از گشوده شدن كانال
در 1975م، مهاجران دوباره به اسماعيليه بازگشتند و در 1976م جمعيت شهر به
930 ،145نفر رسيد و اسماعيليه تدريجاً روي در ترقى و پيشرفت نهاد. ساختمانهاي
جديدي در آن ساخته شد و جمعيتش همچنان در افزايش بود، تا جايى كه در 1988م
به حدود 200 ،236نفر رسيد ( بريتانيكا؛ ؛ VI/415 «سالنامه...1»، .(753
موقعيتاقتصادي - فرهنگى: اسماعيليهپس از بازگشايىكانالسوئز در 1975م،
تدريجاً مسير رشد و ترقى در پيش گرفت و ويژگيهاي يك منطقة صنعتى تجاري را
پيدا كرد و مراكزي در زمينة صنايع غذايى، كارخانههاي تراكتورسازي، موتورسازي
و كارگاههاي كشتى سازي در آنجا تأسيس شد. دانشگاه كانال سوئز نيز در همين
سال گشايش يافت. در اوايل دهة 1980م نيروگاه برق در شهر احداث گرديد (
بريتانيكا، همانجا).
شهر و بندر اسماعيليه ترمينال كشتيرانى و چهارراه ارتباطات محسوب مىشود و از
اين رو، در رونق تجارت مصر نقش مهمى ايفا مىكند. از اسكلة اين بندر در ساحل
شمالى درياچة تمساح براي صدور نفت بهرهبرداري مىشود. در بخشى از ساحل آن
نيز معادن سنگ اييناس استخراج مىگردد. همچنين شهر اسماعيليه داراي شبكة
آبرسانى است كه بخشى از آن از طريق آبهاي زيرزمينى تأمين مىگردد ( لاروس
بزرگ؛ .(EUE
در 1868م شهر اسماعيليه به شبكة ارتباطى راه آهن مصر پيوست ( 2 .(EIخط آهن
اسماعيليه و اسماعيليهسوئز توسط اسماعيل پاشا احداث شد (رمضان، 36، 37).
اسماعيليه همچنين به عنوان مركز تلاقى خطوط آهن به شمار مىرود ( بريتانيكا،
همانجا؛ 1 .(EI
در طول حفر كانال سوئز بر اساس نيازهاي شركت كانال، خطوط تلگرافى در
اسماعيليه احداث گرديد. سپس در 1867م به علت ازدياد جمعيت، دولت در صدد
احداث خطوط تلگرافى جديدي برآمد. در 1869م ارتباط پستى ميان اسماعيليه و
پرت سعيد برقرار گرديد و دولت دفتر پست و تلگراف را بنياد نهاد و خدمات آن را
در اختيار شركت ادارة كانال سوئز قرار داد (وجدي، 9/204، 214- 215). همچنين
خطوط تلفن تا 1883م در دست شركت كانال بود تا آنكه دفتر شركت تلفن ملى مصر
در 1912م در اسماعيليه افتتاح شد (همو، 9/216).
كانال اسماعيليه: اين كانال از درياچة تمساح در كانال سوئز، در جنوب شهر
اسماعيليه تا رود نيل در بولاق قاهره، در جهت يكى از مسيرهاي پيشين رود
نيل - در ناحية وادي طميلات فعلى - از شرق به غرب،امتداد مىيابد (ايوبى،
1/91؛ فاعور،60؛ ؛ WNGD قس: بستانى، 13/335).
اين كانال كه در گذشته، كانال آب شيرين ناميده مىشد، طى سالهاي
1856-1863م براي تأمين آب نوشيدنى منطقة سوئز كه هزاران كارگر در آن مشغول
كار بودند، ساخته شد ( وصف مصر، 160-161؛ بريتانيكا، همانجا؛ بروكهاوس ).
تاريخچة طرح اين كانال به دوران فراعنه باز مىگردد كه آرزوي پيوند دو
درياي سفيد و سرخ را به وسيلة رود نيل در سر مىپروراندند. چندان كه در
دوران باستان، فرعون نخاو2 دوم (حك 610 - 595 قم) تصميم داشت كانال آبى
در امتداد درياي سرخ به رود نيل بكشد (يانگ، 207، حاشيه؛ هرودت، 176؛
دريوتون، 583 )؛ اما از آنجا كه داريوش و نخاو گمان مىكردند كه ارتفاع
درياي سرخ بيش از رود نيل است، از ارتباط اين كانال با رود نيل واهمه
داشتند. از اين رو، اقدام به حفر كانال از درياي سرخ تا شهر هيروپوليس
كردند. برخى محققان گمان مىكنند كه هيروپوليس همان شهر فيتوم (بيتوم) است
كه در تورات از آن ياد شده است. برخى ديگر آن را شهر افاريس يا اواريس
واقع در تل المسخوطه، در نزديكى درياي سرخ دانستهاند (زيدان، 9/633 -634؛
وصف مصر، 168- 169، 179، نيز حاشية 1، 2).
آبراه نخاو از نقطهاي تقريباً در اسماعيلية امروزي عبور مىكرد و سپس به
موازات وادي طميلات به سمت جنوب امتداد مىيافت و پس از عبور از «البحيرة
المرّة» به درياي سرخ مىپيوست (يانگ، 207).
فرعوننخاو دوم كهاز خدمتبه داريوشاحتراز مىجست، عمليات احداث كانال را
كه به فرمان وي آغاز كرده بود، متوقف نمود (در يوتون، 584 -583 ؛ هرودت،
176، 266-267)، اما داريوش پس از اشغال مصر، فرمان حفر مجدد كانال را صادر
كرد. به گفتة هرودت در راه ساختن آن 210 هزار مصري قربانى شدند (ص 176).
سرانجام، در 520 ق م كانال مزبور احداث گرديد. طول آن را 4 روز راه دريايى
معادل 10 ميل گفتهاند و عرض آن نيز به اندازهاي بوده است كه دو كشتى
بزرگ پارويى آن دوران به آسانى مىتوانستند از كنار هم بگذرند (هرودت،
زيدان، همانجاها).
بنيانگذاري كانال اسماعيلية فعلى به اسماعيل پاشا نسبت داده شده است
(ايوبى، 1/91؛ عمون، 219؛ وجدي، 9/159). وي براي جشنهاي افتتاح كانال
متجاوز از يك ميليون ليرة مصري هزينه كرد (رمضان، 89 -91؛ نيز نك: ايوبى،
1/420).
امروزه كانال اسماعيليه با طول 136 كم، به 2 شاخة شمالى و جنوبى تقسيم
مىشود. از شهر اسماعيليه انشعابى به سمت پرت سعيد در شمال و انشعاب ديگري
به سمت كانال سوئز در جنوب، ايجاد شده است كه از هر دو شاخه براي تأمين
آب آشاميدنى و آبياري مناطق بين پرت سعيد و سوئز بهرهبرداري مىشود، چندان
كه زمينهاي كشاوزري را به مساحت 500 ،333فدان (هرفدان معادل 200 ،4م 2
است) مشروب مىسازد (فارس، 274؛ بستانى ). وسعت اين كانال در حدي است كه
كشتيهاي 400 تنى مىتوانند در آن رفت و آمد كنند (ايوبى، 1/91).
صهيونيستها از ديرباز انديشة دستيابى به آبهاي نيل را در سر مىپروراندند، به
طوري كه هرتسل در 1903م از مشروب كردن صحراي سينا از طريق رود نيل سخن
رانده بود. در 1974م مهندس صهيونيست اليشع كالى طرح انتقال آب رود نيل
به اسرائيل را از طريق توسعة كانال اسماعيليه و افزايش گنجايش آن تا 30 م3
در ثانيه تحت عنوان «مياه السلام» مطرح كرد. سرانجام، در 1979م اين طرح
مورد موافقت انور ساداتقرارگرفتو ويدستورحفر «ترعةالسلام»راصادركرد.محافل
صهيونيست نيز از اين خبر استقبال كردند و در مطبوعات به شرح و تفصيل آن
پرداختند (فارس،271-274؛ الموسوعة، 1/262،266).
مآخذ: آقايى، بهمن و خسرو صفوي، اخوان المسلمين، تهران، 1365ش؛ اون،
مردخاي بار، حرب سينا 1956، ترجمة بدر عقيلى، عمان، 1988م؛ ايوبى، الياس،
تاريخ مصر، قاهره، 1410ق/1990م؛ بررسى اجمالى جمهوري مصر، وزارت امور
خارجه، تهران، 1353ش؛ بروكلمان، كارل، تاريخ الشعوب الاسلامية، ترجمة منير
بعلبكى و نبيه امين فارس، بيروت، 1984م؛ بستانى؛ بستانى، بطرس، دائرة
المعارف، بيروت، 1956م به بعد؛ بشري، طارق، الحركة السياسية فى مصر، بيروت،
1403ق/ 1983م؛ بنّا، حسن، مذكرت الدعوة و الداعية، بيروت، 1403ق/ 1983م؛
جهان معاصر، گروهى از دانشمندان شوروي، ترجمة غلامحسين متين، تهران، 1361ش؛
خانجى، محمد امين، منجم العمران، مصر، 1325ق/1907م؛ ديبيلى، سيدنى،
الحروب العربية الاسرائيلية و عملية السلام، ترجمة الياس فرحات، بيروت،
1412ق/ 1992م؛ رمزي، محمد، القاموس الجغرافى، قاهره، 1955م؛ رمضان، صالح،
الحياة الاجتماعية فى مصر فى عصر الاسماعيل، مصر، 1977م؛ زيدان، جرجى،
مؤلفات جرجى زيدان الكاملة، به كوشش نظير عبود، بيروت، 1401ق/1981م؛ صالح،
نجيب، العصر الاسرائيلى من قناة السويس الى باب المندب، بيروت، 1403ق/
1983م؛ عمّون، هند اسكندر، تاريخ مصر، قاهره، 1341ق/1923م؛ فارس، نبيل،
حرب المياه، قاهره، 1993م؛ فاعور، على و ديگران، اطلس الجديد للعالم،
بيروت، 1986م؛ كشف اسماء المدن، قاهره، 1955م؛ مبارك، على باشا، الخطط
التوفيقية الجديدة، قاهره، 1980م؛ متولى، محمود، دراسات فى تاريخ مصر،
قاهره، 1985م؛ المقتطف، بيروت، س 4؛ الموسوعة الفلسطينية، خاص، بيروت،
1990م؛ مونس، حسين، اطلس تاريخ الاسلام، قاهره، 1407ق/1987م؛ ميشل،
ريشارد ب.، الاخوان المسلمون، ترجمة عبدالسلام رضوان، به كوشش صلاح عيسى،
بيروت، 1978م؛ ناتينگ، آنتونى، ناصر، ترجمة عبدالله گلهداري، تهران،
1353ش؛ نجاتى، غلامرضا، جنگ چهارم اعراب و اسرائيل، تهران، 1352ش؛ وجدي،
محمد فريد، دائرة المعارف القرن العشرين، بيروت، 1971م؛ وصف مصر، تأليف
گروهى از دانشمندان فرانسوي، ترجمة زهير شايب، قاهره، 1978م؛ هرودت،
تواريخ، ترجمه و حواشى ع. وحيد مازندرانى، تهران، 1368ش؛ هيكل، حسنين،
بريدن دم شير، ترجمة حسين ابوترابيان، تهران، 1367ش؛ يانگ، جرج، تاريخ
مصر، ترجمة احمد شكري، قاهره، 1410ق/ 1990م؛ نيز:
Afrika, ed. H. Schiffers, M O nchen etc., 1962; Britannica, vol. V, 1976, vol.
VI, 1986; Britannica Book of the Year (1988), London; Brockhaus; Drioton , E. &
J. Vandier , L'Egypte des origines H la con- qu A te d' Alexandre, Paris, 1938;
EI 1 ; EI 2 ; EUE; Grand Larousse; Held, C. C., Middle East Patterns, Places,
Peoples and Politics, London, 1989; WNGD.
ناهده فوزي