اندر فواید نماز شب نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اندر فواید نماز شب - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

چرا خداوند با ابراهيم (ع) دوست شد؟

اندر فوايد نماز شب

رسول خدا (صلي الله عليه و آله) فرمود:

بر شما باد به برپايي نماز شب؛ زيرا اين عمل، شيوه بندگاني است كه با آن به پروردگارشان نزديك مي شوند و از گناهان پاك مي گردند.[1] حاملان قرآن و شب زنده داران، بزرگواران و آبرومندان امتم هستند.[2] بهترين شما كسي است كه سخنان پاكيزه گويد و ميهمان پذير باشد و طعام دهد و شب هنگام در حالي كه مردم خوابند، برخيزد و نماز بگزارد.[3]

از امام صادق(عليه السلام) روايت شده كه هر كس در پايان نماز وتر، هفتاد مرتبه «استغفر الله ربي و اتوب اليه» بگويد و تا يك سال بر آن مداومت كند نام او در زمره «المستغفرين بالاسحار»[4] نگاشته مي شود.[5]

و نيز روايت است كه خداي تعالي به حضرت داوود وحي فرمود: اي داود، همواره در تاريكي شب استغفار كن، كه هر كس وقتي مردم خوابند، تنها براي من به نماز بايستد، فرشتگانم را فرمان دهم تا براي او استغفار كنند و بهشت ويژه من او را آرزو كند و هر تر و خشكي براي او دعا خواند.[6]

اي داود! همانا من بندگاني دارم كه از ميان ديگران مرا دوست مي دارند و من هم آنان را دوست دارم. آن ها مشتاق من اند و من نيز مشتاق آنانم؛ آنان مرا ياد مي كنند، من هم آن ها را ياد مي كنم، آنان به من مي نگرند، من نيز به آنان مي نگرم (اي داود!) اگر تو نيز به طريقت آنان گام نهي تو را هم دوست خواهم داشت و چنانچه از راه آنان بازگردي تو را دشمن مي دارم.

(داود) گفت: پروردگارا! نشانه اينان چيست؟

خداوند فرمود: چشم به سايه روز دوخته اند؛ چنان كه چوپان به رمه خود چشم دوخته است، اينان غروب آفتاب را آرزو دارند، چونان كه پرنده بازگشت به سوي لانه اش را آرزو مي كند و چون شب همه جا را بپوشاند و با تاريكي درآميزد و بسترها پهن گردند و تخت خواب ها برپا شوند و هر دوستداري با دوستدارش خلوت كند، اينان قدم هايشان را به سوي من مي گمارند و گونه هايشان را (بر زمين) مي گسترانند و با سخنان من مرا مي خوانند و به خاطر نعمت هايم نشسته، ايستاده، در حال ركوع و سجده لابه كرده، ضجه مي زنند و گاه گريه كنان آه مي كشند و شكوه مي كنند، من آنان را مي بينم كه به خاطر من چه تحملي مي كنند و مي شنوم كه از دوستي (دوري) ام گلايه دارند.

(اي داود) نخستين چيزهايي كه به آنان مي دهم سه چيز است؟

1ـ از نور خويش در دل هايشان مي افكنم (در نتيجه) آنان از من آگاه مي شوند؛ چونان كه من از آنان آگاهم.

بر او علم يك ذره پوشيده نيست كه پيدا و پنهان به نزدش يكي است

2ـ اگر آسمان ها و زمين و هر آنچه در آن هاست، در ترازوي عملشان قرار گيرد، من همه اين ها را اندك مي شمارم.

3ـ رويكردم به سوي آنان است،

(اي داوود) از نگاه تو، آنكه را من به سويش رو كنم (آيا) كسي مي داند كه مي خواهم چه به او عطا كنم؟[7]

پيامبر(صلي الله عليه و آله) مي فرمايد:

خداوند ابراهيم(عليه السلام) را به دوستي بر نگزيد؛ جز به اين خاطر كه ميهمان نواز بود و در حالي كه مردم به خواب بودن او به نماز شب مي ايستاد.[8]

به نيمه شب كه همه مستِ خوابِ خوش باشند من و خيال تو و ناله هاي دردآلود

امام خميني(ره) ذيل همين روايت مي فرمايد:

«در فضيلت نماز شب تنها همين روايت براي اهل آن بسنده است، ما نمي دانيم خلعت خلت (دوست شدن با خداوند) چه خلعتي است و اين كه حق تعالي بنده اي را به دوستي برگزيند، چه مقامي است؟ تمام عقل ها از تصور آن درمانده اند؛ اگر همه بهشت ها را به خليل (دوست خدا) بدهند، او به آن ها نگاه هم نكند؛ براي مثال، اگر كسي را دوست بداري و او نزد تو عزيز باشد و برتو وارد شود، تو با وصال جمال و ديدار او از هر ناز و نعمتي باز ماني و بي نياز گردي، و اين مثل با دوستي حق تعالي بسيار بي تناسب و فرق بين مشرقين است.[9]

چنانچه بيداري شب انسان را به حقيقت و سرّ نماز آگاه كند و با ذكر و فكر حق انس بگيرد و شب ها، مطيه[10] معراج قرب او شود، كه ديگر جز جمال جميل حق براي او چيزي نتواند بود.»[11]

از پيامبر گرامي اسلام(صلي الله عليه و آله) روايت است كه: هرگاه خداوند نماز شب را روزي مرد و زني مي فرمايد و او از خواب برخيزد و با اخلاص تنها براي خدا وضوي كاملي بسازد و با نيتي راستين و دلي درست و دور از بدي ها و با خشوع و ديده اي گريان به نماز بايستد، خداوند نه صف از ملائكه را پشت سر او قرار مي دهد؛ چونان كه عدد هر صف را جز خداوند كسي نتواند بشمارد؛ به گونه اي كه يك سر صف در مشرق و طرف ديگر آن در مغرب باشد و چون از نماز فارغ شود، به عدد ملائكه بر او درجات بنويسند.[12]

[1]- رموز نماز، ص 189. برگرفته از، كتاب دعوات ابن راوندي.

[2]- نك: صدوق، خصال.

[3]- بحارالانوار.

[4]- سوره آل عمران: آيه 17.

[5]- محاسن برقي: ص 54 ـ مجمع البيان و تفسير نورالثقلين، ذيل آيه ياد شده ـ خصال صدوق، ح 1184 ـ وسائل الشيعه: باب 10.

[6]- نك: ميرزا جواد ملكي تبريزي، رساله لقاء الله: ص 129.

[7]اسرار الصلوة: ص 454ـ456.

[8]- ميزان الحكمة: ج 5، ص 417، ح 10438.

[9]- نك: اربعين حديث، حضرت امام خميني: ج 1، ص 203.

[10]- چهارپايي كه بر آن سوار شوند. فرهنگ عميد

[11]- ر.ك: اربعين حديث: ص 204.

[12]- وسائل الشيعه: ج 5، ح 29 ـ بحارالانوار: ج 84، ص 136 ـ امالي صدوق: ص 24 ـ ميزان الحكمة: ج 5، ص 419، ح 10452.

مؤسسه جهاني سبطين عليهما السلام

/ 1