استخفاف و سبک شمردن نماز نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

استخفاف و سبک شمردن نماز - نسخه متنی

مصطفی خلیلی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید



فصل دوّم : علل كم توجّهى يا بىتوجّهى برخى از جوانانبه نماز راستى چرا در ميان نوجوانان و جوانان برخى آنچنان كه بايد، به نماز اهميت نمىدهند و يا اينكه چرا بعضى از آنان ارتباط چندانى با نماز ندارند و يا عدهاى از نوجوانان و جوانان در حاليكه از خانواده مذهبى و مسلمان هستند نماز نمىخوانند؟ اين سئوالى است كه ما بدنبال علل و عوامل و پاسخ صحيح آن بوده نخست سعى داريم كه عوامل آن را شناسايى نموده سپس راه حلها را ارائه دهيم. موضوع مزبور بعنوان يك سئوال و موضوع تحقيق در ميان عده كثيرى از دانش آموزان دبيرستانى، دانش پژوهان مراكز پيش دانشگاهى و دانشجويان مطرح گرديد تا بدون هيچ حدس و گمانى از طرف نگارنده علل را از بيان خودشان جويا شويم كه در اين صورت قضيه از ظن و گمان خارج و به واقعيت عينى نزديكتر گردد. آنان در اين نظر سنجى علل و عواملى را برشمردهاند كه بسيار جالب توجه است. لازم به ذكر است كه برخى از اين علل از درصد بالايى برخوردار بوده كه اكثريت آن را بيان داشتهاند و بعضى ديگر در حدّ متوسط و ضعيف مطرح شدهاند. ما به ترتيب اهميت، آن عوامل و علل را بر مىشماريم سپس نحوه از بين بردن آنها و يا راه حلها را با استمداد از آيات و روايات با بضاعت اندك علمى ارائه خواهيم داد.

محيط خانواده و بىتوجهى والدين بىتوجه بودن يا كم توجهى پدر و مادر يا مربى خانواده نسبت به فرزندان در محيط خانه و سطحى نگرى آنان در ابتداى نوجوانى فرزندان و يا احياناً بىمبالاتى اعضاى خانواده نسبت به مسائل دينى خصوصاً فريضه نماز تأثير بسزائى در تربيت فرزندان بجاى مىگذارد. بعنوان مثال فرزند اگر در خانهاى رشد نمايد كه در آن خانه كسى به نماز اهميت ندهد و يا در قبال مسائل دينى خود را مسئول ندانند و يا خود اهل نماز باشند ولى فرزند خانواده را تحريض و تشويق به نماز ننمايند قطعاً فرزند آن خانواده اهل نماز و عبادت نخواهد شد البته شايد در آينده بر اثر عوامل ديگر به نماز روى آورد كه اين احتمال ضعيفى است.

نوجوانى نوشته بود كه چگونه از من انتظار نماز خواندن برود در حاليكه در خانه ما هيچ يك اهل نماز نيستند و ديگرى بيان كرد كه توقع نماز خواندن از كسى كه هيچ يك از اعضاى خانوادهاش اهل نماز نباشند. توقع بىجايى است. اينگونه از خانوادهها كه فرزندانشان تمايل و گرايش چندانى به مسائل عبادى از خود نشان نمىدهند بر دو قسمند: يك گروه خانوادههايى هستند كه والدين و مربيان آنان به نماز اهميت نمىدهند و طبعاً فرزندانشان از آنان تقليد مىكنند. اين دسته از خانوادهها اگر چه محدودند ولى وجودشان قابل انكار نيست. فردى نقل مىكرد ما چند نفر براى مهمانى به منزل كسى رفتيم بيشتر يا همه دوستان وضو ساختيم كه نماز بخوانيم سراغ مهر نماز از صاحب خانه گرفتيم در جواب به ما گفت يك مُهر در خانه داريم كه گاهى من با آن نماز مىخوانم و گاهى خانمم. دسته ديگر خانوادههايى مىباشند كه خود ديندار و اهل عبادتند و ليكن نسبت به فرزندان خود در اين امر هيچ وقعى نمىنهند. نماز خود را مىخوانند و روزهشان را مىگيرند امّا از اينكه فرزندان به مسائل دينى پاى بند باشند يا نه براى آنها يكسان است. هرگز از فرزندان بعنوان پدر و مادر نمىخواهند كه نمازش را بخواند و يا روزهاش را بگيرد. هيچ مسئوليتى را در قبال آنان احساس نمىكنند.

گويا او همه چيز را مىفهمد و بايد با همان فهم خود عمل كند و يا همه اعمال او را حتى بعد از سن تكليف با بچه بودن توجيه مىكنند. بسيار روشن و مسلّم است كه چنين فرزندى بزودى به عبادت تن در نخواهد داد. كانون خانواده مهمترين عامل دراين زمينه محسوب مىشود چون كانونى كه جوان در آن رشد يافته كانون بىتفاوتى بوده است و هرگز كسى از طريق محبت و تشويق و يا از راه قهر و تهديد او را به امور عبادى و ادار نكرده و يا از او نخواسته است.


/ 4