حقیقت نماز (3) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

حقیقت نماز (3) - نسخه متنی

محمد انجوی نژاد

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حقيقت نماز - قسمت سوم

حجت الاسلام سيد محمد انجوي نژاد

موضوع سخنراني : حقيقت نماز - قسمت سوم

در قسمت سوم بحث حقيقت نماز هستيم ، جلسات قبل نكاتي راجع به نماز و حقيقت نماز گفته شد . و حالا ادامه بحث :

نماز با چند كلمة خوب رابطه مستقيم داره ، يكي كلمة عبادت هست ، نماز و عبادت با هم يه رابطة خيلي نزديك دارند . اگرچه بعضي وقتها ما فكر مي كنيم نماز عبادته ، ولي اين طور نيست . نماز مي تونه عبادت باشه . ممكنه يه كسي نماز بخونه ولي عبادت نكنه . شايد فكر كنيد كه منظور من اين هست كه توي نماز حواسش نباشه و يا در نماز گناه كنه ، نه ، منظور من اين هست كه ممكنه كسي نماز بخونه اما عبادت واجب تري رو به خاطر اين نماز ترك كنه . لذا عبادت نكرده ، حالا چه اين نماز از نمازهاي نافله باشه و چه واجب ، فرقي نمي كنه . مثلاً شما داريد نماز مي خونيد و بغل دستتون بچه اي داره با آتيش بازي مي كنه و دامن بچه آتيش مي گيره ، اگر اين جا نمازتون رو ادامه بديد ، نماز نخونديد . عبادت نكرديد . ممكنه اين نمازي كه شما داريد مي خونيد باطل باشه ، اين جا عبادت نيست .

يك سؤال و شبهه اي هست كه مي گن : آقا در قصص تاريخي اومده كه حضرت علي (ع) در نماز بودند و تير رو از پاي ايشون بيرون كشيدند ، و حضرت نفهميدند . اما در جاي ديگه مي بينيم كسي اومده از علي (ع) چيزي خواسته و علي (ع) مي فهمه !  و در ركوع نماز ، انگشتريش رو در مي ياره و به گدا مي ده . اينها با هم منافات داره ؟!

در جواب بايد بگيم : نه ، اون تيري كه از پاي علي (ع) مي خوان بيرون بكشن ، اين دنياست ، علي (ع) با دنيا خداحافظي كرده ، اما سائلي كه مي ياد سراغ علي (ع) و درخواست كمك مي كنه ، اين كمك كردن خودش يه عبادته ديگه است . علي (ع) در نماز يه عبادت ديگه رو به عبادتش اضافه كرده ، علي (ع) هم ركوع رفته هم صدقه داده ، مثل اينكه در نماز هم ركوع بري و هم اشك بريزي . هم ركوع بري و هم بجنگي ، مثل نمازهاي زمان جنگ . اينها عبادته . علي (ع) به بهانه نماز حواسش از عبادت پرت نمي شه . اين مهمه ! اين نماز باعث نمي شه از يه عبادت ديگه بمونه . هيچ وقت علي (ع) حواسش از عبادت پرت نمي شه .

علي (ع) با اين كار مي خواد بگه : اگر يه وقت يه موقعيتي براي شما پيش اومد كه با نماز تلاقي داشت و اون موقعيت واجب بود عبادت اين هست كه نمازت رو كنار بذاري و اون رو انجام بدي . خوب دقت كنيد ، برداشت بد نكنيد ! واجبه ، يعني عبادت بالاتره . نه اين كه بگه آقا دنبال روزي بودن براي زن و بچه واجبه ، ظهرها هم كه مشتري مون زياده پس نماز نخونيم ، نه ، اين رو نگفتم ، عبادت واجب !! نمي گم نماز رو كلاً بذاريم كنار ، نخير ! مي توني نمازت رو وقفه بدي يك ساعت بعد بخوني ، و يا مي توني نماز مستحبت رو نخوني . يا مثلاً وقت نماز غفيله است و مي خواي نماز غفيله بخوني ، يه كار واجب پيش اومده ، مثلاً بايد يه عيادتي بري ، يه سركشي كني ، يه عبادت ديگه انجام بدي ، اگر بخواي بگي : نه ، نه  ! من غفيله ام ترك نمي شه . شما اينجا عبادت نمي كني ، براي نفست داري كار مي كني ، مراقب باش ! مي گه ! اگر نماز داري مي خوني ، طلبكار اومد پولش رو خواست ، نمازت رو مي توني بشكني پولش رو بدي ، اينهايي كه دارم مي گم از رساله هست ، خداوند تبارك و تعالي براي اونهايي كه نماز را دكون كردند تا از بقيه عبادتها فرار كنند يك تحزيرها و انذارهايي آورده ، مي گه : يعني چي آقا ؟ عبادتت رو انجام بده . چرا به بهونه نماز اين كارها رو انجام نمي دي ؟

امام صادق (ع) مي فرمايند : پيغمبر اكرم (ص) وقتي كه هوا باراني بود ، (( خُب مي دونيد ديگه اون زمان كه سقفها ايزوگام نبوده ، وقتي بارون مي اومد سقف چكه مي كرد آب مي داد بعضي وقتها اصلاً سقف نبود . توي حياط مي خوندن )) يا هوا گرم بود پيغمبر (ص) خيلي سريع نماز رو مي خوندن و بين نمازها هم وقفه  نمي انداختند . متصل به هم مي خوندن . (چون بين نماز ظهر و عصر و نماز مغرب و عشاء مستحبه كه يه يك ساعتي وقفه داشته باشيم .) گفتند آقا اينطوري كه تند مي خونيد مستحبات نماز رعايت نمي شه . فرمودند . كسي كه نماز مي خونه مي خواد خداوند بهش رحم كنه و كسي كه مي خواد خدا بهش رحم كنه ، بايد به مردم رحم كنه .

يكي از دلايلي كه نمازهاي مساجد ما با استقبال عموم مواجه نمي شه اين هست كه  نمازها خيلي طول مي كشه . اول يه بار راديو اذون مي گه ، بعد از راديو ، يه بار هم مكبر اذون مي گه ، بعد از اون هم خود امام جماعت يه بار ديگه مي ياد اذون مي گه . بعضي از مسجدها براي نماز دوم هم اذون مي گن . بعضي وقتها ما ايرادهاي خودمون رو به زور داريم به مردم تحميل مي كنيم . آقا براي چي بين دو تا نماز صحبت مي كني ؟ بعد از دو تا نماز صحبت كن .

مي گه نمي شينن . خُب اين ايراد تو هست . اينجوري داري از نماز استفاده مي كني . مي گي حالا به هواي نماز بشينيم دو تا كلمه بهشون بگم .

در مشهد چند تا مسجد هست كه وقت نماز پر از جمعيت مي شه . از همين بازاريهايي كه قبلاً با هر كلكي بود براي نماز جماعت نمي اومدن . اما حالا امام جماعتش تا راديو مي گه : الله اكبر ، اين هم مي گه :   الله اكبر ، نمازش رو مي خونه تعقيبات نماز هم زياد نمي خونه ، سريع نماز ظهر و عصر رو ده دقيقه اي مي خونه . طرف هم مي گه : خُب ده دقيقه كه بيشتر نيست . بريم نماز رو بخونيم . مادي هست ديگه ، چرا فكر مي كنيم  همه عارف بالله اند ؟ ماديه نمي تونه بيشتر از ده دقيقه مغازه اش رو ول كنه . احساس ضرر مي كنه ، بازم مشكل تو هست ، كه نتونستي بهش حالي كني . خُب با اين وضعيت شما بايد نمازت رو تندتر بخوني . پيغمبر (ص) هم در مواقعي كه بازار مدينه گرفته بود يا موقع گرما و سرما بود نمازشون رو سريع مي خوندن . 

آقا ! ما يه روز براي افطاري يه جا دعوت بوديم ، ما هم كه الحمدلله ، كلكسيون مرضيم !! به قول مادربزرگم ، مي گه بچه ام رفته جبهه ، چيني بند زده برگشته ، چيني بند زده رو ديديد ؟ اين چيني هايي كه خورد مي شه ، با بند به همديگه مي چسبونند . يكي از مرض هاي من هم معده است ، كه بعضي وقتها اذيت مي كنه و به زور روزه مي گيرم ، براي افطار رفته بوديم اونجا ، نمازمون رو خونديم ، نشستيم ، ديديم غذا رو نياوردن ، مرده شوره غذا رو ببرن ، چايي ! رو نياوردن !  ديگه داشتم منفجر مي شدم ، برنامه هم كه بعدش داشتيم ، خلاصه ، گفتيم ، آقا ! چايي نمي ياريد ؟! گفتن : هنوز آقا تشريف نياوردن ! يكي از مثلاً بزرگ ترها . خُب كجان ؟! گفت : نماز مي خونن ، گفتيم خُب نماز كه ما هم خونديم ، گفت : نه مستحبات نماز و نوافل و دعاهاي قبل از افطار و فلان و فلان و فلان . من بدبخت نشستم همين طوري مثل مار به خودم پيچيدم ، 45 دقيقه بعد از اذون اومد ! ده نفر سر سفره نشسته بودند . حضرت آقا ! دستت رو هم مي بوسيم ، ولي نمازت بخوره به كمرت !! بابا تو اگه مقلدي ، تو رساله نوشته ، اگه كسي براي افطار منتظرت هست ، نمازت رو نخون ، افطار كن ، خُب اين بدبخت گرسنشه ! اين چه بساطيه ؟! واقعاً مي فرمايند اگر كه به مردم رحم نكنيد ، خدا بهتون رحم نمي كنه .

حالا اين رو گفتم براي اين تيكه ، حتماً همه تون فيلمش رو ديديد ، خدا رحمت كنه حضرت امام (ره) رو ، ما هميشه به ياد اماميم ، دهه فجر و غير فجر نداره . اصلاً فجر هميشگي ما مال امام (ره) هست . هر كدوم از ما يه دونه ذكر مي گيم ، فجر پيدا مي كنيم ، شكوفا مي شيم ، ثوابش به امام (ره) مي رسه . فيلمش رو همه تون يادتونه ، وقتي امام (ره) در منزلشون افطاري دادند و مقام معظم رهبري (حفظه الله ) كه اون زمان رئيس جمهور بودن و بقيه آقايون حضور داشتند ،  تا الله اكبر اذون رو گفتند ، امام (ره) هم گفتن : الله اكبر ، نماز خوندن ، به چه تندي و سريعي ؟! حتي سلام نماز  رو يه دونه دادن . براي تعقيبات هم ننشستند ، ببينيد ، حضرت امام (ره) براي تعقيبات ننشستند ! سريع بلند شدند و رفتند سر سفره ، خُب اين يعني چي ؟ نماز مي خونيم مردم رو اذيت كنيم ؟ آقا چرا اينقدر يواش مي خوني ؟ مي گه : بابا ! ما اگر تند بخونيم  مردم چي مي گن ؟ بابا ! تو اينجا هم گير خودتي . مي خواي دكون باز كني .

اما اگه يه وقتي جايي بودي كه همه خواستند طولاني تر بخوني اشكالي نداره . زمان جنگ روحاني گردان ما ، كه بعد هم به شهادت رسيد ، به من مي گفت : مي دوني من از بچه هاي اين گردان خيلي خوشم مي ياد گفتم چرا ؟ گفت : هر جا مي ريم ، مي گن آقا نمازتون رو تندتر بخونيد ،  اين جا همه اومدن مي گن آقا يه كم طولاني تر ! اگر مستمعين كلاً راضي هستند مسئله اي نداره ، اما اگر غير از اينه ، مراقب باشيد ! دكون باز نكنيد !

نماز و روح :

روح نماز يعني چي ؟ نمي دونم تا حالا براتون اتفاق افتاده يا نه كه دلتون براي نماز تنگ بشه ؟ تا حالا براتون اتفاق افتاده كه يه شب تصميم بگيري نماز شب بخوني ، دلت براي نماز شب بتپه ؟ ( اين كه مي گم نماز شب براي اينه كه پيغمبر (ص) فرمود اثرش از همه چيز بيشتره ، ولو يك ركعت باشه ، ولو ساعت 8 شب بخوني ، خسته اي ؟ امشب مي خواي زود بخوابي ؟ ساعت 10 شب يه ركعت بخون )  تا حالا  دلت گرفته ؟ يا اينكه مثلاً اگر صبح بيدار شدي و توفيق نبود نماز شب بخوني ، تا  حالا دلت گرفته براي نماز ؟ اگر گرفته ، همون رو قدر بدون . اين نشون مي ده نمازت روح داره  ، نماز داراي روح هست .

اما اگر پونصد ركعت نماز شب خوندي اما اون حالت دلگرفتگي برات پيش نيومده ، بدون فقط خم و راست شدي ، ورزش كردي ، كار خاصي نكردي ، نماز بايد روح داشته باشه .

عشق و دلتنگي براي نماز :

اميرالمؤمنين (ع) فرمودند : من به سه چيز دنيا دلم خوشه : دومين چيز رو فرمودند كه نمازه ، اگر نماز نبود علي (ع) مي مرد . دلش مي گرفت ، همين نمازي كه خيلي ها مي گن آقا يعني چي ؟ تا كِي هر روز 5 بار نماز بخونيم ؟ غافل از اينكه اين صحبتي كه با دوست مي كني دلت رو باز مي كنه ، و ثانياً نماز نردبان هست . نه تذكر تكراري ، هر يه نمازي كه مي خوني يه پله است . اشكال از نماز تو هست . اگه نماز عشاي تو از نماز مغربت يه پله بالاتر نيست ، اشكال از نماز تو هست . مراقب باش ! به تند خوندن و كند خوندن و تعداد ركعات هم كاري نداره . موضوع اينه كه در كل نماز يك ثانيه ، يك لحظه هم كه شده سيم اتصالت به خداوند وصل بشه . يعني دلت بلرزه ، اصل اينه . نماز بايد روح داشته باشه .

حالا چند نكته راجع به روح نماز خدمتتون عرض كنم :

1 ـ روح نماز يك روح عبادي ، تكليفي و اجتماعيست . يعني شما وظيفه داري به وسيله نماز ارزشها و فرهنگ الهي رو تبليغ كني . حضرت امام (ره) در خاطراتشون مي نويسند : در زمان رضاشاه از ائمه جماعتي پرسيدم كه اگر احياناً رضا شاه بگه كه شما حق نداريد با لباس روحانيت ( كه قانون شد يه مدتي ) بيرون بيايد شما چي كار مي كنيد ؟ گفته بودند تو خونه مون مي نشينيم ، بيرون نمي يايم . امام (ره) فرمودند : اما من كت شلوار مي پوشم مي يام نمازم رو مي خونم ! من به لباس وابسته نيستم ، كلاه شاپو مي ذارم ، ( كلاهي كه اون زمان مُد بود ) مي يام نمازم رو مي خونم ، امام (ره) از نمازشون استفاده بهينه مي كردند . بعد فرموده بودند : نبايد رابطه امام و مردم به هيچ قيمتي قطع بشود . به هيچ قيمتي !

2 ـ  بيخودي و خروج از دنيا : اين جزء روحهاي نمازه . يعني اگر شما در نماز به درجه بيخودي و به درجه وصال مطلوب برسيد ، در دنياي شما هم اثرات مثبت داره . در كتاب عده الداعي اومده : يكي از بزرگان به نماز ايستاده بود ، دزدي وارد منزل او شد ، اونقدر متوجه و ملتفت نماز بود كه متوجه ورود دزد به خونه نشد ،  ( دنيايي هست ديگه ، عبادي كه نيست ) تا جايي كه دزد همه وسائل رو جمع كرد ، كوله بارش رو بست اومد از در بره بيرون ، در به روش بسته شد ، برگشت جنسها رو گذاشت در باز شد ، باز دوباره برگشت جنسها رو برداره ، در بسته شد .  در عده الداعي مي نويسه ندايي بين زمين و آسمان پيچيد كه اين گونه مي گفت : اي فلاني ! اگر يك دوست از خود بيخود است ، دوست ديگر براي او بيدار و هوشيار است

اين يعني چي ؟ يعني اگر مي خواي كارهاي دنيايي تو راه بيفته ، بايد توي نماز اصلاً بي خيال دنيا باشي ، به درجه بيخودي از دنيا برسي . اگر مي خواي دوستت برات كارسازي كنه ، توقع دوست اينه كه در نماز از دنيا مفارقت كني . توقعه دوست اينه كه وقتي نماز مي خونيم اين نماز رو فقط براي دوست بخونيم . اگه شده  هفته اي دو ركعت ، يك ركعت نمازي بخون كه فقط براي دوست باشه . توقع دوست اينه كه هميشه و هميشه تو رو با قيافه طلبكار و حاجتمند نبينه . توقع دوست اينه كه بعضي وقتها كه در خونه اش مي ري واقعاً براي دوست بري و اگر اين گونه باشه ، بدون خدا كارت رو راه مي ندازه .

در احوالات رابعه ، عارفة مشهور ، نقل شده كه شب دراز كشيده بود و تقريباً خواب بود ، دزدي وارد شد و يه مشت گشت چيزي پيدا نكرد ، اومد بره صداش زد گفت : فلاني كجا مي ري ؟ ترسيد ! گفت : نترس ! در خونه من رو نصف شبي زدي اما چيزي گيرت نيومد ، مي خواي يه خونه اي رو نشونت بدم كه اگر در زدي چيزي گيرت بياد ؟ تعجب كرد ، چي مي خواد بگه ؟ نكنه  خودش دزده ؟ گفت كدوم خونه ؟ گفت : وضو بگير دو ركعت نماز براي خدا بخون !  اين كار رو كرد ، حال خوشي هم پيدا كرد ، مي گفت در قنوت نمازش گفت  : همه درها رو به رويم بستي تا آخر به اين در آمدم اگر اين در رو ببندي ديگه در ديگه اي ندارم بزنم . با نَفَس رابعه ، يه دزد با خدا مناجات كرد ! و از اون لحظه به بعد همه چيزش آباد شد ، چرا ؟ چون واقعاً بيخود در خانه خدا آمد . خوديت رو كنار گذاشت . اگر در طول 30 ، 40 سال  و يا هرچي مي خوايم زندگي كنيم ،  2 ركعت نماز اين طوري بخونيم ، حتماً نتيجه اش رو مي بينيم . خُب چرا امتحان نمي كني ؟ با همين مقدمات . آقا ! 2 ركعت نمازه ، فوقش نيم ساعت هم بشه ، خيلي زياده ؟! اگه با ماشين حساب بشينيم حساب كنيم ، نيم ساعت وقت ، توي اين  30 ، 40 سالي كه ما عمر مي كنيم خيلي درصد پائيني هست .

روح نماز در بيخوديست . روح نماز در اينه كه واقعاً اين طوري بخوني ، ولو اين نماز ، نمازي باشه كه آداب رو نداشته باشه . ولو اين نماز ، نمازي باشه كه تو سفر باشه ، تو بيابون ، تو ماشين ، تو اتوبوس نشستي  ، تنها هستي ، اين بهترين فرصته . دور و ورت گناهي انجام نمي شه بهترين فضا هست ، فضاي مورد نظر خداونده ، عرش رو داري احساس مي كني ، آسمون رو داري مي بيني ، چرا بيكار مي شيني ؟! 2 ركعت نماز همين جوري نشسته ، تو ماشين بخون . چقدر دردها درمان مي شه ، چقدر اين نمازها مي چسبه ؟

شهيد مهدي زين الدين (رحمه الله عليه ) فرمانده لشكر علي بن ابيطالب قم ، به نماز خيلي مقيد بود . دوستانش ، بچه هاي لشكر خاطرات عجيبي از نماز ايشون تعريف مي كردند ، از نمازهايي كه تو خط مقدم خوند ، نمازهايي كه وسط جنگ خوند ، بعد از شهادتش يكي از دوستانش ايشون رو در خواب مي بينه كه در يه قسمتي از خانه خدا ، فرمانده زائرين هست . عند ربهم يرزقون   به زائرين مي گه كه مثلاً از اين ور بريد ، از اون ور بريد ، اين كار روبكنيد و .. . ( خيلي از اين زائرين هم شهيد بودند ) بعد از ايشون مي پرسه : اين درجه رو از كجا آوردي ؟ گفته بود خداوند در بين شهدا من رو ممتاز كرده و به فرماندهي اينجا منتسب كرده چون من اهل نماز بودم . ( نه اينكه بقيه اهل نماز اول وقت نبودند ، و يا اصلاً نمي خوندند ، نه ) ايشون اهل نمازي بود كه كارسازي مي كنه . اين نماز مدنظره .

3 ـ  نماز همراه با ظهور و تظاهر باشه . امام رضا (ع) فرمودند : وقتي مي خواي براي نماز به مسجد بري ، طوري برو كه همه بفهمند داري براي نماز مي ري . تا اونهايي كه تارك الصلاه هستند و براي نماز نمي يان ، خجالت بكشند .  ( حالا تارك الصلاه در معناي سخن آقا امام رضا (ع) يعني تارك المسجد ، اونهايي كه نمازشون رو در مسجد نمي خونند )

بيايد در جامعه مون خجالتي كه متأسفانه از نماز خوندن هست رو تبديل كنيم به خجالت از نماز نخوندن . الان توي دبيرستانها و دانشگاهها يواشكي مي رن نماز مي خونند . اين كه ديگه جزء مسائل بعد انقلاب كه نيست . اينها كه ديگه همه شهادتين گفته اند و مسلمون و شيعه هستند ، اين خجالت كشيدن از نماز خوندن براي چيه ؟ غير از اينه كه من و تو مدام كوتاه اومديم ؟ فكر كرديم نماز خجالت داره ، نه ، سرت رو بالا بگير ، وقت نماز دست دو سه نفر ديگه رو بگير ، بگو بيا بريم نماز بخونيم . چرا خجالت مي كشي نماز بخوني !؟ ولو همين نماز الكي رو بخون .

چرا الان نماز قبح پيدا كرده ؟ من خيلي شرمنده ام اين كلمه رو دارم بكار مي برم . ولي خودتون اذعان داريد كه در مدارس و دانشگاههاي ما الان نماز قبح پيدا كرده . يعني محصل و دانشجوي ما خجالت مي كشه بره نماز بخونه . اگه مي خواد نماز بخونه يواشكي مي خونه ، و اگر بدونه كسي مي بيندش ، تند تند مي خونه ، كه يه وقت فكر نكنند من براي نماز اهميت قائلم ! برعكس گذشته كه نماز رو طول مي داد . چرا اين طوريه ؟ امام رضا (ع) داره بِهت مي گه ، مي گه : شماها كه اينقدر عاشق من هستيد ، من دارم دستور مي دم ، بيائيد با تظاهر به نماز ، تارك الصلوه ها رو خجل كنيد . نه اينكه خودت هم خجالت بكشي .

مادرش مي گفت : دوستش زنگ زده خونه ، گفتم : داره نماز مي خونه ، گوشي خدمتتون نمازش تموم بشه ، مي گفت اين قدر گريه كرده و به من فحش داده كه چرا گفتي نماز مي خونه ؟! چي شده !؟ تو كه نماز خوني چرا ؟! آخه مگه خدا هم انقلابه ؟ مگه خدا ، آقاي فلانيه كه مي ترسي بهش منتسبت كنند ؟ اين ترس داره ؟! اين رو تو بحث غربت خدا من بيست و سوم گفتم ، ديگه نمي گم .

امام رضا (ع) مي فرمايند : يكي از مسائلي كه به نماز روح مي ده ، اينه كه نماز رو با تظاهر و اظهار و ظهور بخونيد . كاري كنيد كه خجالت ، سهم تاركين صلاه بشه . اونها خجالت بكشند . مثل بعضي شهرهاي ديگه كه  اين طوريه ، شهرهايي كه مؤمن تر و ريشه دارتر از اين جا هستند ، من ديدم تو مدارس و جاهاي ديگه اونهايي كه نماز نمي خونند خجالت مي كشند . الكي مي ياد وضو مي گيره ، مي ايسته نماز مي خونه . اون بايد خجالت بكشه ، چرا اين جا اين طوري شده ؟ اين كه ديگه قابل دفاعه . اين كه ديگه حرف بي منطق نيست ، ما كه ديگه همه مون مسلمون هستيم . هنوز كسي از اسلام استعفاء نداده .

4 ـ  روح نماز و گناهان : نمازي پر از روح ، طراوت و زيبائيست كه باعث بشه انسان گناهانش بريزه . يك حديث بسيار بسيار زيبا از آقا اميرالمؤمنين (ع) خدمتتون بگم . واقعاً اين حديث اميدبخشه . بعضي وقتها ما چيزهايي داريم كه قدرشون رو نمي دونيم ، اميرالمؤمنين (ع) مي فرمايند : بر من باكي نيست و مرا هيچ غم و اندوهي نيست ، اگر گناهي انجام بدهم و به من مهلت بدهند يك نماز بعد از اين گناه بخوانم . ببينيد ، اميرالمؤمنين (ع) داره اين حرف رو مي زنه . مي گه : هيچ اندوهي نمي برم اگر اين مهلت رو داشته باشم كه بعد از گناه يه نماز بخونم . نماز !!

اين نمازه كه انسان رو متحول مي كنه . اين نمازه كه انسان رو رشد مي ده ، چرا وقتي مي خوايم تكبيره الاحرام بگيم ، وقتي مي خوايم وضو بگيريم ، به جاي حرف زدن و نگاه به اين ور و اون ور در اين فكر نباشيم كه از نماز قبل تا اين نماز چه گناهاني رو مرتكب شديم .

اومد خدمت پيغمبر اكرم (ص) ، عرض كرد : آقا ! كسي كه گناه مي كنه چه كار بايد كنه ؟ فرمودند توبه كنه ، آقا اگه توبه يادش رفت يا حال نداشت چطور مي شه ؟ فرمودند خدا مي بخشه . گفتند : وقتي كه اون يادش رفته ، خدا چه جوري ببخشه ؟ فرمودند : مگه نماز نمي خونه ؟ نماز رو كه مي خونه ، گناه مي ريزه .

اين نماز مهمه . خيلي مهمه ! همين چهار ، پنج تا جمله ، توي اين چند جلسه بحث حقيقت نماز اهميتش دستتون مي ياد . اين نماز خيلي مهمه . نماز اسرار داره . اگه همين طوري عادي بخواي وارد نماز بشي هيچي گيرت نمي ياد ، ولي وقتي با دقت ، با توجه ، (حتي شايد توجه به معاني هم نباشه ) توجه به اينكه براي خدا داري نماز مي خوني ، توجه به اينكه خدا داره مي شنوه ، به خيلي چيزها مي رسي .

آقا امام صادق (ع) فرمودند : وقتي داري نماز مي خوني اگه خدا رو نمي بيني ، بدون خدا داره تو رو مي بينه . خدا روت حساب باز كرده . يه حساب جداگونه ، مي گه : بندة من داره نماز مي خونه ، ببين چي داره مي گه ؟ داره نگات مي كنه ، با دقت هم داره نگاهت مي كنه . اين مراقبت را داشته باشيد .

امشب شب سالگرد شهداي عمليات غرور آفرين والفجر 8 و همچنين دهه مبارك فجر هست ، راجع به دهه فجر و انقلاب  حرفهاي زيادي گفته شده ، اما اجمالاً من توي يه جمله اگر بخوام بگم : اصلاً قبل از انقلاب و بعد از انقلاب در هيچ كدام از مسائل فرهنگي ، عقيدتي ، سياسي ، نظامي و اقتصادي قابل مقايسه نيست  . من قبلاً راجع به انقلاب اسلامي با عنوان انقلاب اسلامي و  والفجر 8 صحبت كردم . الان هم دو سه تا تيتر رو براتون مي گم كه تكراري نباشه ، اگر خواستيد مي تونيد به اون نوار مراجعه كنيد . از نظر اقتصادي من وضعيت انقلاب رو با قبل از اون ، با استفاده از بعضي از كتابهاي كارشناسان اقتصادي غربي مثل كتاب توسعه اقتصادي خانم مايكل تُدارو مقايسه كردم و اثبات كردم كه اصلاً قابل مقايسه نيست . از نظر فرهنگي كه اصلاً مشخصه و روش بحثي نيست ، از نظرمسؤولين و غيره و غيره هم همين طور ، دو تا كتاب هم معرفي كردم و يك كتاب ديگه هم الان معرفي مي كنم ، كتاب ظهور و سقوط سلطنت پهلوي كه دو جلدي هست و نوشته ارتشبد فردوست . يه كتابي جديداً اومده با عنوان خاطرات منشي فرح ( زن شاه ) كه اين جديداً چاپ شده و مال خارجه ، اين دو تا رو اگر خواستيد مي تونيد مراجعه كنيد ، واقعاً ما نمي تونيم اين دوران ها رو با هم مقايسه كنيم . درسته ما انتقاد داريم ، ايراد داريم اما متقاضي اصلاح و اصلاحات هم  هستيم ، هيچ حكومتي و هيچ كسي خالي و مبرا از عيب نيست و خيلي هامون هم داره عيب هامون بيشتر مي شه و سعي نمي كنيم در مسير اصلاح باشيم . بله ما حرف داريم براي گفتن . اما قدر اين انقلاب رو مي دونيم . قدر اين نظام رو مي دونيم ، من يك آماري خدمتتون بگم اين آمار از يكي از سايتهاي در حقيقت ضد انقلابي جهان هست ، تو يه همچين سايتي كه مطالب نامربوط هم زياد داره ، اومدند يه دونه جامعه آماري ما رو در تهران در نظر گرفتند ، و از مردم نظر سنجي كردند . من ديگه هيچي نمي گم ، اونها دارن مي گن ، اين ديگه مال روزنامه هامون هم نيست ، كسي هم نقل قول نكرده . خودم مستقيم از سايت گرفتم . يه همچين سايتي وقتي مي خواد يه جامعه آماري رو نظرسنجي كنه ، خودتون مي دونيد چه جامعه آماري رو در نظر مي گيره و از اون نتيجه گيري مي كنه . مشخصه از من كه نمي ياد نظر خواهي كنه . جامعه آماريشون انتخابيه ، مصاحبه گر از اينها چند تا سؤال كرده :

سؤال ا ـ آيا حاضريد اين حكومت كنار برود و حكومت قبلي بيايد ؟ ( يعني حكومت شاه مخلوع ) . قبل از اينكه جواب رو بشنويد حتماً شما يه آمار بالايي رو احتمال مي ديد . اما خوشبختانه  دو درصد بيشتر جواب مثبت ندادند  . يعني جامعه آماري منتخب چنين سايتي هم نسبت به حكومت قبلي منزجر هستند . حالا اگر يه  زمان چيزي هم  مي گه از روي عصبانيتش هست .

سوال 2 ـ آيا موافقيد انقلاب كنيد تا حكومت ديگه اي سركار بياد ؟ ( حالا هر حكومتي كه خودشون دوست داشته باشند . جمهوري دمكراتيك ، يا هر حكومت ديگه اي ) فكر مي كنيد اين سؤال در اون جامعه آماري ، چقدر رأي آورده ؟40 درصد رأي آوردند . يعني 60 درصد اونهايي كه حتي مشكلات اساسي با انقلاب و نظام دارند جواب منفي دادند و گفتند حاضر نيستند  انقلاب كنند . وقتي سؤال شده چرا ؟ گفتند : مي ترسيم بعدي از اين بدتر باشه . يعني الان به وضعيت موجود هم راضي اند . اگر يه كسي هم يه حرفي مي زنه متقاضي اصلاحاته .

سؤال 3 ـ پس آقا ! نظرتون چيه ؟  شما مي گيد چكار كنيم ؟ جواب دادن  اصلاحات ، كلمه اصلاحات در اونجا 58 درصد رأي آورده ، شايد حالا اين آمارها رو دست كاري هم كرده باشند . اين خيلي مهمه كه حتي اونهايي كه با ما رديف نيستند بر عليه ما رأي نمي دن . لذا اگر روز هايي مثل 22 بهمن مي بيني ملت به خيابونها مي ريزند و راهپيمايي مي كنند نگو اينها روزهاي ديگه كجا هستند ؟ مردم ما خوبند ، مردم ما انقلاب رو قبول دارن ، مشكل از مسؤولين ماست كه قدر اين مردم رو نمي دونند . چقدر امام (ره) فرمودند و چقدر مقام معظم رهبري مي فرمايند  كه قدر اين ملت رو بدونيد . اما مسؤولين قدرشون رو نمي دونند . باز 22 بهمن مي ياد ، يه عده بر كار خودشون صحه مي گذارند . مي گن : مردم ما رو قبول دارند . ديدي مردم پشت سر ما هستند ؟ بابا !  اين جمعيت براي امام ، براي رهبر ، براي انقلاب ، براي وضعيت موجود اومدند ، تو چرا بر كار خودت صحه مي گذاري ، اينها پشت سر تو نيستند كه ، پشت سر وضعيت موجودند . برو خودت را اصلاح كن ، اصلاحات رو بوجود بيار . اين كلمه اصلاحات ، كلمه جديدي نيست ، اين جمله مال شهيد مطهري هست ، ايشون در كتاب انقلاب اسلامي مي فرمايند : اگر جامعه اي اصلاحات نكند اين جامعه سلاخي مي شود . خرابش مي كنند ، اگر جامعه اي خودش ، خودش رو نقد نكنه و به اصلاحات نپردازه ، اين جامعه توسط دشمنان نقد مي شه و اونها دنبال اصلاح نيستند . پس خيلي دقت كنيد . ما قدردان اين نظام هستيم ، پشت سر اين نظام هستيم ، در مقاطعي كه حضور لازم باشه حاضر مي شيم و طبيعتاً ثواب همة اينها به امام (ره) ، شهداء ، اونهايي كه خون دادند و اونهايي كه سالها شكنجه شدند ، مي رسه . در مسير انقلاب شهداي زيادي داديم ، شهيد سعيدي ، شهيد اندرزگو و شهداي ديگه اي  كه فجر پيروزي رو نديدند . اينها براي ما جون دادند و نمي دونم حالا ما چقدر نسبت به اينها احساس دِين مي كنيم .

بحث بعدي بحث والفجر هشت هست كه باز هم من گذرا  ازش رد مي شم . چون تو همون بحث انقلاب اسلامي و والفجر هشت هر دو تاش رو مفصل توضيح دادم . شايد يكي از عجيب ترين عملياتهاي جنگ ما والفجر هشت بود . در مدت كوتاهي تونستيم فاو رو فتح كنيم . شايد اطلاع داشته باشيد كه صدام گفته بود : اگر ايراني ها بتونند  از اروند بگذرند من كليد بصره رو دو دستي بهشون مي دم . اين جمله رو تو سخنرانيش گفته بود . و خُب بچه هاي ما از اروند گذشتند همين بچه هايي كه هفده ، هجده سال بيشتر سن نداشتند و كاري كردند كه هنوز كه هنوزه ارتشهاي نظامي جهان باورشون نمي شه كه ما از رودخانه اروند غواص رد كرده باشيم . يعني هنوز كه هنوزه اينها فكر مي كنند ما يه سري لوله هايي از زير آب رد كرديم و ملّت از اون ور اومدن بيرون ، فكر مي كنه شير آبه !

اما غواص هاي ما از آب اروند گذشتند . آب اروندي كه واقعاً خطرناكه ، وحشيه ، عزيزاني كه رفتند مي دونند . و كساني كه بعداً مي رن ، خواهند ديد . كساني اونجا هستند كه توضيحاتي هم خواهند داد . بسيار وحشيه ، بسيار نامرده . روزي كه شبش عمليات والفجر هشت بود ، ما ظهر براي اطلاعات عمليات رفتيم ، ببينيم چه خبره ؟ خُب اون شب يه نم باروني هم زد ، نمي دونم چه جوري بهتون بگم من به سطح آب كه نگاه كردم ، ديدم مثل گله ، داشت كوسه رد مي شد ! قشنگ روي آب همين جوري كوسه داشت مي چرخيد . خب مي دونيد كوسه بيشتر شب حمله مي كنه . روز بيشترمي ياد روي آب  تفريح مي كنه . با خودم گفتم امشب اينها چي به سر بچه هاي ما در مي يارن . يعني مجروح شدن همان و رفتن هم همان . كوسه ها معطل نمي شن . يه قطره خون اگه از بدنت بياد ، ديگه كارت تمومه . خُب اينو ما حتي به بچه ها نگفتيم . گفتيم اگه بگيم همه حواسشون مي ره به دور و برشون . اما با وجود اين آب وحشي و خطرناك بچه ها از اروند عبور كردند و به سلامتي هم عبور كردند و چقدر هم سريع و عجيب عبور كردند كه شايد تا ده ، پانزده ساعت ارتش عراق نمي فهميد كه ما اين ور آب هستيم . خود فرماندهان جنگ هم باورشون نمي شد بچه ها به فاو رسيدن . يعني قرار بود يه عمليات سه مرحله اي توي چند شب باشه و مرحله سوم به فاو برسيم . وقتي همون شب اول ، صبح نشده ، بچه ها به فاو رسيدن و به اون جاده آسفالتي كه فاو رو به بصره وصل مي كرد ، فرماندهان اصلاً باورشون نمي شد . من هر چي پشت بيسيم مي گفتم بابا الآن تو جاده آسفالتيم ،  مي گفت آقا اشتباه مي كنيد . اونجايي كه شما هستيد آسفالت نيست ! بابا اين  آسفالته . آخرش بيسيم رو يكي از بچه ها گرفته بود با دست مي زد رو جاده مي گفت : صداش  رو مي شنوي ؟ دارم مي زنم رو آسفالت . خُب چي كار مي كرديم ديگه ؟ اين حماسه عجيب در حالي انجام شد كه حتي اون شب اونقدر عراقي ها خيالشون راحت بود و اينقدر محكم پاي كار نشسته بودن كه اصلاً فكرش رو هم نمي كردند كه يه همچين عملياتي انجام بشه . اتفاقاً به خاطر نم باروني هم كه زده بود ، اينها با خيال راحت روي دوشيكاها و چهارلولها شون رو برزنت كشيده بودن . انشاالله خداوند درجات همه شهدا رو عالي بفرمايد .

/ 1