حقیقت نماز (4) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

حقیقت نماز (4) - نسخه متنی

محمد انجوی نژاد

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حجت الاسلام سيد محمد انجوي نژاد

حجت الاسلام سيد محمد انجوي نژاد

موضوع سخنراني : حقيقت نماز - قسمت چهارم

در قسمت چهارم از بحث حقيقت نماز هستيم . شب ميلاد با سعادت آقا امام هادي (ع) است و انشاءالله كه خداوند توفيق نمازگزار بودن در دنيا و آخرت رو به ما عنايت كنه و ما رو جزء مصلين واقعي قرار بده و انشاءالله كه خداوند اين محبت رو در حق ما بكنه و هيچ وقت عشق به عبادت رو از ما نگيره . مرحوم آميز جواد آقاي تهراني (ره) در وصيت نامه شون نوشتن : بهترين هديه اي كه بعد از مرگ براي من مي توانيد بفرستيد نماز است . ماها وقتي كه يكي از عزيزانمون از دنيا مي ره متأسفانه راه نيكي كردن به اون رو بلد نيستيم . حواسمون به اين هست كه مجلسي برگزار بشه و غذا داده بشه ، حالا غذا به همه برسه ، همه سير بشن ، تشييع جنازه اي گرفته بشه كه نصف شهر رو جمع كنيم و حتماً فيلم برداري بشه و خيلي چيزهاي ديگه اي كه براي ما اهميت داره ، ولي براي اوني كه داره مي ره هيچ اهميتي قائل نيستيم . الان ديدگاه اون با ديدگاه دنيايي ما هيچ گونه مناسبتي نداره . او كاملاً معنوي و اخروي شده و الان ما بايد فقط و فقط معنوي فكر كنيم . دسته گل ، گل گذاشتن رو قبر ، سنگ قبر رو شستن اين چيزهايي كه خيلي ما مقيديم ، اتفاقاً اصلاً به درد اون نمي خوره . هيچ دردي رو از اون درمان نمي كنه . ما فكر مي كنيم سنگ قبر رو شستن و گل گذاشتن روي قبر ، يه جور محبت كردن به اونه ، ولي هيچ محبتي به اون نمي رسه . شما كه داريد اين كار رو مي كنيد و خودتون رو ارضا مي كنيد براي محبت خودت داري سنگ قبر رو مي شوري ولي اون ، اون پائين براش فرقي نمي كنه حالا سنگ قبرش شسته باشه يا نباشه ، اصلاً اون پائين براش فرقي نمي كنه كه شما سر اين قبر بياي يا نه . اصلاً تو قبر نيست ، جاي ديگه است . و متأسفانه اغلب ما فراموش مي كنيم . اينقدر تو ظواهر مراسمِ سوم و هفتم و چهلم و فلان گم مي شيم كه باطن كار رو يادمون مي ره كه اين بنده خدا الان نيازمنده و منتظره تا ما براش يه چيزي بفرستيم . اين كارهايي كه داريم مي كنيم هيچ فايده اي براش نداره ، لذا آميز جوادآقا فرمودند : براي من نماز هديه كنيد . من خودم تو وصيت نامه ام اين رو نوشتم ، شما هم اين رو بنويسيد ، بنويسيد هر كسي من رو دوست داره ، به جاي گريه كردن و ندبه كردن و مجلس گرفتن ، دو ركعت نماز براي من بخونه . اگه كسي فكر مي كنه كه خيلي مديونه ، دو ركعت نماز بخونه . يك روز ، روزه بگيره ، پنج تا يك قروني ، پنج زار صدقه بده . اين كار رو براي اموات خودتون بكنيد كه انشاءالله ثوابش به اونها برسه . اين تكه اولش تقريباً فقهي بود براي شروع بحث .

اما حقيقت نماز :

يكي از تأثيراتي كه نماز بايد بگذاره اينه كه در اخلاق و خُلق انسان تأثير بگذاره . نمازي مفيد هست كه انسان رو متخلق كنه به اخلاق حسنه . يك وقتي اومدند خدمت پيغمبر اكرم (ص) عرض كردند : يا رسول الله (ص) ! فلان بانوي مسلمان شبها رو احيا مي گرفت ، تا صبح نماز مي خوند ، سجده هاي طولاني ، هر روز رو هم روزه بود و بسيار بسيار به اين عبادت اهميت مي داد ، ( يك وقتهايي هست مي گيم ، آقا ظواهر يعني چي ؟ قلبت پاك باشه ، يك وقتي هم هست از اون ور بوم مي افتيم خيلي به ظواهر اهميت مي دهيم ) اما يا رسول الله (ص) يه اخلاق بد هم داشت ، با زبانش نيش مي زد ، ( مثل خيلي از اين متدينها و متدينه هاي ما كه وقتي پير مي شن ، مرغ مسجدن ، كبوتر مسجدن ، اما بعد كه مي ياد تو خونه يه نيش به عروسش مي زنه يه نيش به دامادش يا بچه اش . ) پيغمبر اكرم (ص) فرمودند لاخَيْرَ فيها ، هيَ مِنْ اَهْل النّار اين نماز هيچ سودي براش نداشته . اين اهل آتشه

تويي كه مراقب زبونت نيستي ، اهل آتشي . اين نمازها و ذكرها چه فايده براي تو داره ؟ همين جور دائم الذكر و دائم النيشه ! يعني هر از چند مدت يك بار يه نيشي هم مي زنه . اين كه فايده نداره ، تو اگر فقط نمازهاي واجبت رو مي خوندي ، سرت رو هم انداخته بودي پائين و كاري به كسي نداشتي خيلي بهتر بود . جزء به جزء نماز ارزش داره . اگه بخوايم اجمالي بگيم : آقا ! نماز ارزشمنده . ستون دينه . جزء جزء نماز هم في نفسه ارزش داره . سورة حمد ارزش داره ، سورة اخلاص ارزش داره ، ذكر ركوع ارزش داره ، سجود به تنهايي ارزش داره ، حتي خارج از نماز . حضرت آيت الله حسن زاده آملي ( حفظه الله تعالي ) فرمودند : در عالم رويا به حقير فرمودند كه هرچي مي خواي از اين سوره حمد به تنهايي بگير .

پيغمبر اكرم (ص) فرمودند : اگر روزي ، كسي با همه وجود روي مرده دست بذاره و سوره حمد بخونه ، واقعاً اگر مرده زنده شد تعجب نكنيد . سوره حمد اين قدر اثرات داره . در مورد سورة حمد فرمودند تمام كتابهاي آسماني در قرآن جمع هست و تمام قرآن در سورة حمد . فاتحه الكتابه . وارد كه مي خواي بشي ، مفتاحه . كليده . درب وروديه . يك سري از مهمترين و قشنگترين اذكار در اين سوره دور هم جمع شده . خودش في نفسه به تنهايي ارزش زيادي داره ، خيلي زياد . يكي از چيزهايي كه خيلي براي شما پيش خواهد آمد گم كردن وسايل هست . اگر احتمالاً براي شما پيش اومد ، به جاي اينكه بريد پيش رَمالها و غيره ، حتماً اين چيزي كه من مي گم رو امتحان كنيد و جواب هم مي ده . اگر چيزي گم كرديد ، با توجه ، سوره حمد رو بخونيد حتماً پيدا مي شه ، اگر مشكلي هم داشتيد اين سوره رو بخونيد ، مشكل رفع مي شه . من روزي كه اين روايت رو شنيدم سال 1365 بود ، زمان عمليات كربلاي 4 ، مي خواستيم از ايلام بريم مهران . اومديم لب جاده ، هرچي به جاده نگاه كرديم ، مگس هم پر نمي زد ، فاصله هم يكي ، دو كيلومتر كه نبود ، صد كيلومتر بود ! زير آفتاب داغ تابستون مخمون ديگه داشت جوش مي آورد ، ظهر همون روز ، روحاني سنگرمون اين روايت رو گفت كه هر وقت مشكل داشتيد ، يك مرتبه سوره حمد رو بخونيد ، گفتم خدايا : يه حمد مي خونيم ، يه ماشين از اين تويوتاها بياد ما باهاش بريم ! حمد رو شروع كردم ، هنوز تو اهدنا الصراط المستقيم بودم كه ديدم ، يه ماشين اومد ! نگه داشت . اينقدر پشيمون شدم ، گفتم كاش يه چيز ديگه خواسته بودم !

سوره حمد خودش في نفسه ارزش داره ، ركوع خودش ارزش داره ، سجده ارزش داره . من چند تا روايت رو خدمتتون مي گم : اهميتي كه مي خواي به نماز بدي از ظاهرت معلومه ، آقا بعضي وقتها من و تو خيلي زيادي با خدا خودموني مي شيم . بهش مي گن : آقا ! آشغالها رو ببر دم در ، سفور مي خواد آ شغالها رو ببره ، پيرهنش رو مي پوشه ، آشغالها رو برمي داره مي ره كه حالا خداي نكرده مثلاً جلوي يكي از اهالي محل زشت نباشه . اين جا دو دوتا چهار تا مي كنه . كه كاري خارج از شأنش نكرده باشه . اما براي نماز اصلاً رعايت نمي كنه ، دروغ مي گي كه مي گي اصل دلِه . تويي كه اصلاً به ظاهرت اهميت نمي دي ، دلت هم وصل نمي شه . وقتي كه تو ظاهرت به نماز اهميت نمي ده ، چه طوري دلت اهميت مي ده ؟ مطمئناً تو دلت هم خبري نيست . پيامبر اكرم(ص) فرمودند: خوش ندارم در نماز زني را بدون جواهر و زينتش ببينم . اون زينت هايي كه وقتي به مهموني مي ري ، استفاده مي كني چرا براي نماز نمي زني ، اونهايي كه تو براشون خودت رو زينت مي دي ، خلايق اند و اين خداست . چطور اونها مهم هستند ، خدا مهم نيست ؟!

براي برادرها هم همين طور ، ظواهر رو اصلاً رعايت نمي كنند ، با همون زيرشلوار كثيف و زيرپوش فلان ، و يك بساطي براي نماز مي ايسته ، وقتي هم بهش مي گي آقا اين چه وضعه نماز خوندنه ؟ مي گه آقا دل آدم بايد وصل بشه ، خدا به ظواهر نگاه نمي كنه . خُب تو داري دروغ مي گي ، دلت هم وصل نيست ، من يقين دارم ، آقا يه عطر زدن موقع نماز ، ثواب نماز رو هفتصد برابر مي كنه ، چرا نمي زني ؟ فقط وقتي مي خواي بري بيرون كه اگر احياناً از يه جايي ، از كنار يه نفر رد شدي ، بوت بهش بخوره بگه به به ! چه باكلاسه ؟ اما به نماز كه مي رسه ، هيچي !

يك وقت يه بنده خدايي داشت وضو مي گرفت كه نماز بخونه ، من ديدم دست و پاش چرك و كثيف بود ، گفتم اين چه وضعيه ؟ پات رو بشور ، گفت : انشاءالله بعد از نماز مي خوام برم حمام ، گفتم چه ربطي داره ؟ اصلاً اين نماز مهم نيست ؟ خدا اين طوري تو رو ببينه ، مهم نيست ؟ اين خودموني بودن با خدا هست ؟ درسته كه خدا به اين ظواهر نگاه نمي كنه ، ولي تو وقتي بر اين ظواهر اهميتي ندادي ، دلالت بر اين داره كه تو داري نمازت رو سبك مي شمري ، شيخ جعفر شوشتري در بحثِ ويلٌ للمصلين ( واي بر نمازگزاران ، اونهايي كه نمازشون رو سبك مي شمرند ) كاهلان نماز رو به پنج گروه تقسيم مي كنه :

1 ـ كساني هستند كه اصلاً نماز را قبول ندارند ، مثل فرقه هايي كه از دين اسلام منشعب مي شن ، و يا برخي فرقه هاي صوفيه ، بهائيت و هزار تا زهرمارِ ديگه . اونهايي كه بعضي از ضروريات دين رو انكار مي كنند ، اينها ديگه دين ندارند ، كافرند ، مرتداند ، نجس اند . تموم شد ! چرا ؟ اين رو تو بحث خودش ، خواهيم گفت .

2 ـ يه عده از كساني كه نماز رو ترك مي كنند ، نماز رو قبول دارند ، اما نماز نمي خونند ، وقتي بهش مي گي چرا نماز نمي خوني ؟ مي گه ، مي دونم كه نماز جزء دين هست اما من ديندار نيستم . من نماز نمي خونم . اين گروه دوم كافر نيستند ، نجس هم نيستند ، از لحاظ طهارت و نجاست ، ارتباط برقرار كردن با اين گروه هم ، اشكالي نداره اما اين گروه جزء ويلٌ للمصلين ها هستند . تا اينجا كه شماها جزء اين گروهها نبوديد .

3 ـ كسي كه مسائل نماز رو بلد نيست و نمي ره ياد بگيره . طرف شصت سال سن داره مي گم تسبيحات اربعه رو بگو ، مي گه : سپحانَ ا . . . بعد از اين همه سال هنوز مي گه : سپحانَ ا. . . مي گم : آقا ! سبحان ا . . . ، مي گه : ياد نگرفتيم ديگه ، يعني چي ياد نگرفتي ؟ اين بلد نبودن مسائل نماز يه چيز ديگه رو مي رسونه . واجبه . بريد ياد بگيريد . خب خيلي بده كه من و شما هنوز مسائل مربوط به نماز رو در رساله نخونديم . هنوز نمي دونيم سجدة سهو يعني چي . يه چيزهايي براي خودش اختراع مي كنه . نماز ظهرش رو داشته مي خونده ، زنگ مي زنه به من كه : يادم نيست نماز ظهر مي خوندم يا عصر . يا يكي ديگه مي گه : نمي دونم ، ركعت سوم هستم يا چهارم ، چه كار كنم ؟ گفتم : شما كه نور علي نور هستي ، براي ما هم دعا كن ! حالا مي خواد يه جوري اين چيزي رو كه خونده جمع و جورش كنه كه ديگه خداي نكرده نخواد بخونه ! خب دوباره بخون . اين چه نمازيه كه ظهر يا عصرش يادت نيست ؟ مي گه : آقا نمي شه يه سجده اي ، چيزي بريم حل بشه ؟! آخه بي انصاف ! مگه چقدر وقتت رو مي گيره ؟

توي كتاب تذكره الاولياء اومده ، به يكي از عرفاي اهل سنت ( كه مثلاً خيلي در دين اداي داغ بودن رو درمي آورده ) رسيدند ، گفتند : كسي نماز ظهر و عصرش را ندانست كه كدام است ، او را چه بايد كرد ؟ گفت : آن را بايد خوابانيد و صد ضربه شلاق زد ، كه مرتيكه اين چه نمازي بود كه تو خواندي ؟! حالا اين كه ديگه تو دين نيست . اما اين رو مي خوام بگم ، واقعاً همينه ، حقشه ! آخه هر جوري هست مي خواد جفت و جورش كنه ، نه به اون هايي كه پونصد بار نماز ظهرشون رو مي خونند كه به دلم نچسبيد ، ( خدا رحم كنه به هرچي آدم وسواسي هست ، كه زودتر از دام شيطون نجات پيدا كنند . ) نه به اين كه اين طوريه ، يه چيزي خونده ، مي خواد ببينه مي شه با يه سجده ، از هشت ركعت نماز راحت بشه ؟ اينا گروه سوم هستند كه مسائل نماز را نمي دونند و نمي رن هم ياد بگيرن ، واي بر اين گونه نمازگزاران

4 ـ گروه چهارم ، ( اين گروهها هيچ فرقي هم با هم ندارند ، همه با هم توي يه چاه هستند .) اونهايي كه نماز رو در وقت خودش نمي خونند . حالا من يك سري دلائلش رو عرض مي كنم خدمتتون آقا داره اذون مي گه ، وايسا نمازت رو بخون ديگه ، مي گه : نه ، خيلي سخته ، باور كن !! من ديدم ده دقيقه ، بيست دقيقه مونده به اذان مغرب ، مي ايسته نماز ظهر و عصرش رو مي خونه ، اذان مغرب مي شه ، مي گم تو كه الان وضو داري چرا الان نمي خوني ؟ مي گه : حالا مي خونم ، اصلاً ديگه نمي تونه . يه جوري شيطون اين زمان رو ، اين منطقه رو ، براش منطقة ممنوعه كرده ، اصلاً توي اين منطقه نمي تونه نماز بخونه . اصلاً سروقت نمي تونه . بايد يكي دو ساعت بگذره ، هميشه بايد آخر وقت باشه ، پس اين گروه هم جزء ويلٌ للمصلين هستند .

5 ـ كساني كه نماز قضا دارند ، و دائم اين نمازها رو به تأخير مي اندازند ، چهار تا نماز قضاي صبح داره مي شه پنج تا ، نمي خونه ، مي شه شش تا ، بازم نمي خونه ، خُب همون روز بخون ديگه !

اگر من الان بيام بگم مثلاً فلان شركت آمريكايي در اينترنت فلان مسخره بازي رو در آورده ، همه با دقت گوش

مي كنن كه كدوم سايته ؟ بريم ببينيم چه جوريه ؟ دير نشه ، خُب وقت نمازتون هم كه داره مي گذره ، اتفاقاً اين حرفهايي كه دارم مي زنم خيلي مهم تره . نمازت رو سر وقت بخون ، بالاخره همه مون مي ميريم . تا اذان گفتن نمازت رو بخون ، هرجا هستي بخون . نمازت رو سر وقت بخون . تو كه مي خواي بخوني همون ساعت خودش بخون ، اين يكي به درد ما مي خوره . باورت نمي شه ؟ همين به درد ما مي خوره ، بابا پير شديم ، مرديم ، رفت ! مرده شور همة دنيا رو ببرند با همة سودهاش ، تا مي گن : فلان بانك ، حساب فلان داره كه اگر پنج هزار تومن بذاري چقدر سود مي بري ، همه مي رن صف مي بندن ، ده برابر صفهاي جماعت ! براي چي ؟ براي چيزي كه اصلاً يك در ميليون ممكنه بهش برسه . تو ذهنش هم عشق مي كنه .

يكي از اقوام رفته بود حساب باز كرده بود ، هفت تا ، پنج هزار تومن گذاشته بود توي حسابش ! كه مثلاً يكي از اون هفت تا پيكاني كه توي قرعه كشي بود رو برنده بشه . ولي همين فرد براي نماز اصلاً وقت نمي ذاره .

بابا ! بغل دستش داره نماز جماعت برگزار مي شه ، اصلاً شركت نمي كنه ، مي دوني چرا ؟ براي اينكه ممكنه ظهري ، پونصد تا يك تومني سود كنه ، مي گه : اصلاً نماز جماعت دِمُده شده ، كهنه شده ، آقا ! الان يه حرف ديگه بزن ، نه ، اتفاقاً اصل همينه ، براي همينه كه ما اين قدر مشكل داريم ، اون حرفهاي ديگه كه به آدم نمي چسبه براي اينه كه اين تيكه رو نداريم ، براي اينه كه يادمون رفته نماز عمود دينه . حرفهاي ديگه هم هست ، عشق ، عاشقي ، عرفان ، وصال ، اما چه فايده وقتي كه تو پايه دينت استوار نيست . خدا رحمت كنه شهيد رجايي رو ، ما چقدر بي سعادت بوديم كه قدر اين مرد رو در زماني كه زنده بود ، ندونستيم . ايشون زمان كوتاهي رئيس جمهور بود . اما در همون زمان موقع نماز همه جا تعطيل بود . همه نماز مي خوندند .

حضرت امام (ره) ، كه مظهر تعالي ، پويايي ، سياست و فقاهت و دولت بودند و همه رو با هم داشتند ، مي فرمودند من رفتم تركيه ، ديدم نماز اونها از نماز ما بهتره خجالت كشيدم . رفتم عربستان اونجا هم ديدم ظاهر نمازشون از ما بهتره ، خجالت كشيدم . و آرزو كردم كه يك روز در مملكت ما اين جوري بشه . اما اين رو هم بايد بگم ، كه با وجود همه اين ها نماز اونها ، دو زار نمي ارزه ، من الان توضيح مي دم خدمتتون . اوايل انقلاب اومدند به اداره ها و سازمانها بخش نامه كردن كه موقع نماز ، كار تعطيل . همين جا هم خيلي ها سوء استفاده كردند . اين قدر ماشاءالله متدين و متشرع بوديم ، كه نماز رو بهونه كرديم ، 1 ساعت در اتاق رو بستيم ، نشستيم شير كاكائو خورديم ، حرف زديم و بعد از يك ساعت در اتاق رو باز كرديم ! اين كار ادامه داشت تا داد همه دراومد . خيلي خُب اون روزها هم گذشت . جديداً من استفتائي رو از حضرت آقا ديدم كه فرمودند : اگر احياناً ارباب رجوع معطل مي شه ، بعد از ساعت 2 كه كارت تموم شد نمازت رو بخون .

ما كه يه مملكت شيعه بيشتر نداريم ، اي كاش براي ارباب رجوع فرهنگ مي شد كه وقتش رو تنظيم ميكرد موقع نماز هم اون و هم كارمند نمازشون رو مي خوندند و بعد كار رو انجام مي دادند .

اما شمايي كه كارمند نيستيد ، و وقت تون آزاده ، جلساتي كه داريد رو يه جوري تنظيم كنيد كه نماز اول وقت تون هم رديف باشه .

يكي از بزرگان ، يكي از پروازهاي هواپيماش رو به تأخير انداخت . پروازش رو اصلاً نرفت ، يه سمينار در يه شهر ديگه قرار بود برگزار بشه ، كه ايشون هم يكي از سخنران هاش بود ، گفت من نمي يام ، من مي خوام نمازم رو اول وقت بخونم ، سخنراني من رو بذاريد براي ساعت 3 . بايد همين طور باشه . اما الان متأسفانه اين فرهنگ به كل از جامعه ما رخت بربسته . من مي ترسم يه زماني بياد كه حتي توي حوزه هاي علميه هم موقع نماز كلاس بگذارند . بهترين مراكز و اداره هاي ما اون جاهايي هست كه مثلاً ساعت دو و سه مي گن آقا نماز جماعت هم داريم ، بعد هم دو تا و نصفي مي يان مي ايستن براي نماز جماعت !

كارمنده ، مي ره سر كارش ، بعد هم برمي گرده خونه ، غذاش رو مي خوره ، استراحتش رو مي كنه بعد اگر حوصله كرد نمازش رومي خونه . اين ديگه نماز خون نمي شه . كسي كه نمازش را اول وقت نخوند ، معمولاً توفيق نماز اول وقت بهش نمي دن . وسط وقت هم نمي خونه ، مي ره براي آخر وقت . اين چي مي شه ؟ خدا مي دونه از اون نمازهايي كه تا سلام دادي بايد جاخالي بدي كه نخوره تو كمرت !! نماز كه نيست .

يه عده كه نمازشون رو تند تند مي خونند ، يه عده ديگه هم كه يه اداهاي عجيب و غريب از خودشون در مي يارن . نه نمازت رو اون طور تند تند بخون ، نه اين طور با ادا ، چهار دقيقه وقت بذار ، يه نماز با توجه قلبي بخون . حداقل تو اين چهار دقيقه ، يك دقيقه اش حواست باشه چي خوندي .

الان وضعيت نماز اين طوريه . مردم به دين ملوكشان نگاه مي كنند . اگر مسؤولين ما به نماز اهميت بدهند ، مردم هم از اونها ياد مي گيرند . آقا بنده اطلاع دارم در همين شهر ، يك كنگره برگزارشده ، كه ده ، پونزده تا آخوند هم توي اون كنگره بودند ، اما هيچ كدوم موقع نماز بلند نشده بودند . مي گه : آقا ! دارن صحبت مي كنند ، بعدش هم موسيقي محلي داره ! كجا بريم ؟! بابا اين چه بساطيه ديگه ؟ يعني اينقدر ما بايد كوتاه بيايم ، كه تو با لباس روحانيت موقع نماز بشيني ؟ ! مي گه : خُب اگر موقع نماز بلند بشيم ، مي گن فلاني متهجره ! خشكه مقدسه ! پيش مون نمي يان ديگه . يعني تو اينقدر دين نداري كه بفهمي بابا ! قلوب دست خداست ؟ چقدر بعضي ها بدبختند ! بدبخت دنيايي . آخرتشون رو هم كار ندارم ، چقدر بعضي ها تو دنيا هم بدبختند ؟ هنوز اين حاليش نشده كه وصل كردن دلها دست خداست .

حالا ببينيم برخورد حضرت امام (ره) با نماز اول وقت چطور بود ؟

وقتي كه براي اولين بار در تاريخ ، (توي نوفل لوشاتو ، چند روز قبل از حركت امام (ره ) از پاريس به ايران ) تمام خبرنگارهاي شبكه هاي جهان جمع شدند كه با حضرت امام (ره) مصاحبه كنند و اين برنامه رو به صورت مستقيم بوسيله ماهواره ها در سطح جهان پخش كنند ، قرار براي ساعت ده بود كه تا دوربين ها رو چيدند ، شد يازده و تا حضرت امام (ره) اومدند ، ده دقيقه به اذان بود . اما ايشون گفتند كه براي مصاحبه نمي يان و بايد براي نماز آماده بشن !

ـ آقا الان بهترين موقعيته ، برو صدات رو به گوش جهانيان برسون ، نماز رو حالا بعد بخون !

ـ گفته بودند من بايد آماده بشم ، تازه بايد ده دقيقه قبلش هم سر جانماز بشينم . شايد اگر امام (ره) اون روز براي مصاحبه مي رفت ، پانزده روز بعد انقلاب اسلامي ايران پيروز نمي شد ، چون كه اين چيزها اصلاً دست مردم نيست ، دست خداست . نرفت ، خدا هم ديد عجب بزرگ مرديه ! لذا بيست و دوم بهمن با دست خالي انقلاب پيروز شد ، اينها دست خداست ، دست ماها كه نيست .

من يه وقتي يه برنامه تلويزيوني ديدم ، خيلي خوشم اومد ، سمينار نماز بود . سخنراني كه اومد سخنراني كنه ، بهش گفتن خُب آقا نوبت شماست ، بفرمائيد ! ده دقيقه به اذان بود ، ايشون رفتند نشستند پشت تريبون ، گفتند : توي سمينار نماز ، ده دقيقه به اذان به كسي نمي گن برو سخنراني كن ، والسلام عليكم ورحمه الله و بركاته !

نماز و جهاد يك ارتباط تنگاتنگ با هم دارند . چون جهاد ، جهادِ اصغره و نماز جهاد اكبره ، در اين جهاد شما با دشمن بيروني مي جنگيد ، ولي در نماز با دشمن دروني مي جنگيد . اتفاقاً خيلي سخت تره ، لذا هر نمازي كه شروع مي كنيد ، بايد نيت جهاد كنيد . مي خوام بجنگم ، تك تك جملات نماز به تو جنگيدن رو ياد مي ده . بسم الله كه مي گي به تو ياد مي ده كه در شروع هر كاري با نام و ياد و قوت خدا شروع كني . شكر كه مي كني ، تمام جوارح و اعضات يادت مي ياد ، به ياد مي ياري كه در اين جهاد چه ابزارهايي دست توست ؟ تو اگر الان پا نداشتي ، فلان كار را نمي تونستي بكني ، اگر زبان نداشتي ، فلان كار را نمي تونستي بكني . اگر چشم نداشتي . . . . . همه نعمت ها ، خانواده خوب ، امكانات ، و خيلي چيزهاي ديگه يادت مي ياد . بعد مي ياي جلوتر ، اهدنا الصراط المستقيم ، توكل به خدا و فقط از خداوند خواستن رو ياد مي گيري . همه اينها :

1 ـ ابزارهاي جهاد را به تو نشون مي ده ، 2 ـ مي فرمايند كه در جهاد ، ما فرمانده ، سرباز و ميدان نبرد داريم ، نماز هم همين طوره ، مخصوصاً نماز جماعت . مي گن مسجد و محراب ميدان نبرد است . فرمانده ، امام و سربازها ، مأمومين . يعني وقتي داري نماز جماعت مي خوني بايد دلت جاي دل امامت باشه ، نه اينكه بگي ، خُب خوبه ، حالا الحمدلله اين ذكره رو نمي خواد بگم . قشنگ مي تونم فكرم رو متمركز كنم كه مثلاً چك رو كجا گم كردم . نه ، نبايد اين طور باشه . تو هم بايد با امام جماعت همنوا بشي . لذا داريم در تسبيحات نماز جماعت اگر صداي امام به گوشِت مي رسه سكوت كن . در اونجايي كه امام بلند مي خونه گوش بده ( مغرب و عشا وصبح ) ، اگر صدا نمي رسه خودت مي توني بخوني ، اقتدا كن ولي بخون كه بفهمي چي داري مي خوني . نفهميده نباشه . اما حواست باشه حق نداري طوري بخوني كه صداي تو به گوش امام برسه . بعضي وقتا كه من خودم امام جماعت هستم ، مي بينم پشت سر من از خودم بلندتر داره مي خونه . من دارم يواش مي گم اون بلند مي گه . امام بايد حواسش جمع باشه مأموم هم بايد حواسش به امام باشه . براي همين مي گن مأموم . بايد ذكر امام رو تكرار كنه . لذا مستحبه كه امام جماعت همه اذكار رو بلند بگه مگر اذكار قيام در نماز ظهر و عصر .

و بعد غنائم : در جهاد ما غنائم داريم . در نماز هم ما غنائم زياد داريم . اولين غنيمت نماز اينه كه وظيفمون رو انجام داديم . دومين غنيمت : پاداش الهي . سوم : تقرب . چهارم : عروج . پنجم : . . . .

اگر آدم دو ركعت نماز با حال بخونه دنيايي از غنائم گيرش مي ياد . و اين دنياي غنائم با همه غنائمي كه در جنگ ممكنه گيرش بياد ، برابري نمي كنه . اصلاً قابل مقايسه نيست . دقيقاً از مسئله غنائم نماز من يك خاطره دارم :

در زمان جنگ ، بعد از عمليات كربلاي 5 كه خيلي با موفقيت انجام شد ، نزديك كانالهاي زوجي ، يه رزمنده اي رو ديدم كه وقتي يه مقدار فضا آروم تر شد گفت : من دو ركعت نماز بخونم ؟ گفتم : بخون . وقتي كه ايستاد به نماز ، از بغل كه من نگاهش كردم ، ديدم اين سمت بدنش كلاً تركش خورده . ( يعني از پا تا بالاي شانه اش ) مثل اينكه از بغل ، نارنجك يا چيزي منفجر شده بود و حتي وقتي دستش رو بلند كرد از زير دستش شكافي باز شد و خون بيرون زد . با همين حال نمي دونيد چقدر توجهش به نماز بود ! ( حالا مي خوام بگم كه بالاترين غنيمت چيه ) بعد كه نمازش تموم شد ، دستاش و بلند كرد رو به آسمون و گفت : خدايا دلم برات تنگ شده . اين رو گفت و شهيد شد . يعني خداوند بالاترين درجه رو كه لقاي خودشه ، براي دو ركعت نماز مي ده . اين بابا همين الان تركش خورد ، ديد شهيد نشده هيچ چاره اي ديگه نداره گفت بالاترين چيز رو از نماز ميتونم بخوام . گفت دو ركعت نماز رو بخونم ، تموم بشه .

همون موقع يه پيرمرد شصت ساله ديگه رو ديدم كه يه گوني انداخته روي دوشش و همينجوري داره ساعت و فانوسقه جمع مي كنه ، از اين سنگر به اون سنگر مي ره و غنائم جمع مي كنه ! گفتم چقدر بعضي ها بچه اند ؟!

الانم همينطوره . اين 2 زار ، 5 زارها كه داريم به زور جمع ميكنيم همه اينارو تو دو ركعت نماز مي تونيم بهش برسيم . تو دو ركعت نمازه خوب و با صفا !

فرمودند اوني كه نماز نافله صبحش رو مي خونه ( دو ركعت نمازه ، كه ركعت اول به جاي سوره توحيد ، كافرون ميخوني . وقتش هم ،يا چنددقيقه قبل از اذان صبح و ياچند دقيقه بعد از اذان صبح ـ بايد چسبيده به اذان صبح باشه ـ) اين قدر كه اين نماز روزي بهش مي ده اگر از صبح تا شب دنبال روزي بدوه ، اينقدر روزي گيرش نمي ياد . البته روزي دنيا ! ببخشيد من مجبورم دنيايي صحبت كنم ، هرچقدر آخرتي صحبت مي كنيم كه فايده نداره !! مگه مزد دنيايي نمي خواي ؟ اون هم توي همين نمازه .

يه چيزي بگم بيشتر تحويل بگيريد ؟ خواستگاري نمي خواي بري ؟ گفتن 2 ركعت نماز ، كارت رو درست مي كنه . 2 ركعت نماز بخون ، خواسته ات رو از خدا بخواه ، نمازت نماز باشه ها ، نه اينكه نماز بخوني بگي قربه الي الفلاني ! نماز براي خدا بخون ، خدا كارت رو راه مي ندازه . گفتم وقتي كه دوست براي دوست از خود بي خود مي شه ، اون دوست هم از اين دوست غافل نمي شه . فقط كافيه كه به اون درجه برسيم .

وقتي كه دوست بي خود مي شود براي دوست ، اون دوست از اين دوست غافل نمي شود .

امام صادق (ع) مي فرمايند نور را در دو چيز يافتم ، در گريه و در سجده . يكي از اجزاي نماز كه في نفسه ارزشمنده ، سجده است ، يعني سجده به تنهايي ، و بدون اين كه در نماز باشه ، حتي سجده اي كه بدون وضو باشه خيلي ارزشمنده .

بالاترين ، عرفاني ترين ، باعشق ترين و نزديك ترين جزء نماز سجده است ، لذا خود سجده اين قدر شرافت پيدا كرده كه بيرون از نماز هم خودش رو مطرح كرده . سعي كنيد در شبانه روز سجده هاي طولاني داشته باشيد . البته به اندازه نفس خودت ، به اندازه ظرفيت خودت ، از سه دقيقه مي تونه باشه تا نيم ساعت . به شرط اينكه آخرهاش بابا قوري نبيني ! با شوق سجده برو ، ثانيه اش هم مهم نيست ، مهم اينه كه اون چند ثانيه كه سرت به خاكه با شوق به خاك باشه . مثل نماز امام زمان (عج) كه در جمكران مستحبه ، يك كم سجده اش طولانيه ، اما شوق داره ، ولي بعضي ها اصلاً بافرهنگ سجده بيگانه اند ، نمازهاشون هم اصلاً سجده نداره ، خيلي سريع مي رن و مي يان . مثل فنر !

روايت هست كه در سجدة بعد از نماز ( سجدة شكر ) زن يا مرد قشنگ دست رو بخوابونند ، تا آرنج و كف دستها به خاك برسه پاها رو هم بخوابونند تا ساق پا و پشت پا به زمين بچسبه ، در اين سجده اون چيزي كه خيلي كمكتون مي كنه اذكار سجده است كه مهمترينش همون ذكر يونسيه هست ، لااله الا انت سبحانك اني كنت من الظالمين خداي من تويي غير از تو هم كسي رو ندارم ، خيالت رو هم راحت كنم ، من هرچي مي گم الكيه ، هرچي مي گم گردن تو مي ندازم ، اونم الكيه ، سبحانك اني كنت من الظالمين ، من خودم به خودم بد كردم .

/ 1