استاد دکتر فریدون جنیدی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

استاد دکتر فریدون جنیدی - نسخه متنی

ارشام پارسی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

استاد دکتر فريدون جنيدي

نگرشي بر کارنامه استاد فريدون جنيدي

استاد « فريدون جنيدي » فرزند شادروان « بکتاش ايراني » بزرگ مرد خراساني، در سپيده دم 20 فروردين ماه 1318 خورشيدي خيامي در کوهستان ريوند نيشابور ديده به ديدار مام ميهن گشود. سال ها کوشش او در راه خود باوري ايرانيان از سرآغازي شکوهمند در جواني اش سر چشمه مي گيرد. . . و ياد آن لحظه بزرگ و بشکوه به سال 1345 در کلاس « درس تاريخ فرهنگ »( دکتر عيسي صديق)، هنگامي که استاد صديق درباره اوستا خواني و پهلوي خواني اروپاييان سخن مي گفت و با ستايش بيش از اندازه از آنان، سخن را به خواندن سنگ نوشته هاي بيستون به کوشش راولينسون کشانيد، و با چنان بزرگداشت و شور و گرمي از کار او ياد مي کرد که از چشمانش درخش مي جهيد و گفت: « يک اروپايي براي خواندن سنگ نوشته ايراني 30 سال زمان نهاد، و شما که ايراني هستيد آيا حاضريد براي کشور خودتان سه سال از عمر خودتان را بگذاريد؟» چون اين سخن را گفت انگشتان دست راست را در جيب جليقه نهاد و به دانشجويان پشت کرد. تا پشت ميز بنشيند. استاد جنيدي در روند اين يادآوري چنين مي نويسد :

در اين هنگام بر پاي خاسته بودم، و چون استاد مرا ديد که ايستاده ام، پرسيد : « بله؟ آقا ! » چنانکه آئين کلاس هاي او بوده، نام خودم، کلاسم، رشته ام را ياد آور شدم و استاد گفت : « بفرماييد ». من نيز با گرمايي که از نهاد جان و روانم برخاسته بود. گفتم : استاد مگر شما آن ايرانيان را که سي سال بر سر کار پژوهش جان و زمان نهاده باشند نمي شناسيد؟ مگر فردوسي براي زنده نگاهداشتن انديشه و فرهنگ و زبان ايراني 30 سال زمان ننهاد، بازآنکه بارها گفته شده است که نان جو نيز بر سفره نداشته است ؟مگر استاد دهخدا بيش از سي سال زمان بر سر فرهنگ ننهاد؟هنوز که کفن دهخدا خشک نشده است ! شما به جاي آنکه جوانان را برانگيزيد تا 30 و 40 سال از زمان خود را بر سرفرهنگ ايران بنهند، آنان را کوچک مي شماريد، تا در خود، ننگ ببينند و خويش را در خور و شايسته سرزنش بشمارند؟ اکنون براي آنکه بدانيد جوانان ايراني 30سال از زندگي خود را بر سر فرهنگ ايران مي نهند. همين جا به شما مي گويم : من ! فريدون جنيدي ! جوان ايراني ! تا پايان زمان خود، زندگي خويش را در راه پژوهش در فرهنگ ايران خواهم افشاند !

اما بي گمان بنيانگذاري سازمان پژوهش فرهنگ ايران : بنياد نيشابور را به وسيله استاد در سال 1358 مي بايست کانوني بزرگ در کارکرد و کوشش او در راه ماندگي ناپذيرش دانست. تنها جايگاهي براي ايرانيان که در آن به گونه علمي و پژوهشي به ايران و فرهنگ ايراني پرداخته مي شود.تنها جايگاهي که به راستي با زندگي و سرنوشت و سرگذشت استاد توامان است. همان شاهراه و جايگاه شگفتي که بر فراز بلنداي چکادهايش چنين ندا در داد :

برپاي خيزيد و فرهنگ خويش باز شناسيد و جايگاه خويش و کشور خويش را در جهان بازيابيد و ارزش دستاوردهاي بي شمار فرهنگي پدران و مادران خويش را در پهنه ميدان فرهنگ جهاني باز بينيد و در اين زمان که هياهويي خفيف، از جنبش آبخيزهاي ژرفاي درياي جان ايرانيان به گوش مي رسد، و از همه سو جنبش هاي فرهنگي تازه را پديد مي آورد . . . اين زمان زرين را، که همهمه نهفته بيداري جان ايرانيان، نرم نرمک آشکار مي شود از دست مدهيد ! اين تپش، تپش دل فرهنگ ايران است، آن را دريابيد ! اين دم، دم گرم جان نياکان است آن را فروبريد !

و چه زيبا است نگره « فاتح عبد ا . . . »(اردمهر) روزنامه نگار و استاد تاجيک، در روزنامه صداي مردم(23 اکتبر 1992) که :

بنياد نيشابور، ذاتا همان کارهايي را بسامان مي رساند که به دوران ساسانيان فرهنگستان گندي شاپور، و در ايام عباسيان: انجمن اخوان صفا در پيشگاه ملت ايران و مسلمان انجام داده بودند. اکنون استاد فريدون جنيدي به همراهي ديگر ياران و استادان بنياد با سرافرازي بسيار در برابر روان نياکان، در بيست و پنجمين سال بنياد نهادن بنياد نيشابور با انبوهي از بي مانند ترين پژوهش هاي گرانسنگ در راستاي فرهنگ ايران باستان و ايران پس از اسلام، اقوام ايراني و گويش شناسي، شاهنامه پژوهي، زبانهاي باستاني و . . . که از سوي نشر بلخ ( وابسته به بنياد نيشابور ) منتشر گشته و با برگزاري انجمن هاي آموزش خط و زبانهاي پهلوي و اوستايي و فارسي باستان و انجمن هاي شاهنامه خواني براي آگاهي مردمان ايراني از چگونگي و چند و چون پرداختن به دانش ايرانشناسي، خويشکاري ( مسئوليت ) خويش را به ياري يزدان ادامه مي دهد.

متن مصاحبه ايسنا با دکتر فريدون جنيدي

در يك خانه اي با هويت كاملا ايراني، پيرمرد با 66 سال سن، که نيمي از عمرش را صرف ويرايش «شاهنامه» كرده و با خود عهد بسته كه زندگي‌اش را صرف زنده کردن و گسترش فرهنگ غني ايران زمين كند زندگي ميکند . در يك عصر زمستاني پاي صحبت‌هاي فريدون جنيدي - پژوهشگر فرهنگ باستان - استاد زبان اوستايي - پهلوي - ميخي و شاهنامه شناس و ايرانشناس نشستيم؛ كسي كه مهم‌ترين دغدغه زندگي‌اش رساندن نسخه سره شاهنامه به دست ايرانيان بوده است. 30 سال روي شاهنامه پژوهش كرده و قصد دارد حاصل اين کوشش چندين ساله را براي آيندگان ايران زمين به يادگار بگذارد .

از سال 1354 مطالعه بر روي شاهنامه را آغاز كرده و مي‌گويد: بعد از مدت كوتاهي كه شاهنامه را خواندم، دريافتم بيت‌هايي از آن با بيت‌هايي ديگر مطابقت ندارند؛ يعني رويدادي كه در شاهنامه بود، در آينده به گونه‌اي ديگر روايت مي‌شد. همان زمان بدون ويرايش شاهنامه، آن‌ها را در حاشيه‌اش مي‌نوشتم كه مطابقت ندارد. هر چه پيش‌تر مي‌رفتم، مي‌ديدم بيت‌هايي نمي‌تواند از آن شاهنامه باشد.

زماني كه تصميم گرفت روي شاهنامه كار كند، شاهنامه مسكو تنها نسخه‌ موجود براي تطبيق بود؛ اما او در آغاز كار به آن دست نيافت. هر چه برداشت كرد، درواقع برداشت شخصي‌اش بود كه گمان مي‌كرد آن بيت‌ها براي فردوسي نبوده است. در همان دوره نوشتن «11 داستان رستم پهلوان» را براي جوانان شروع كرد. گاهي مي‌ديد ترجمه بيتي از شاهنامه از خود شعر زيباتر مي‌شود، به‌دليل عشق بسياري كه به فردوسي داشته، سعي مي‌كرد اين بيت‌ها را به نثر برنگرداند؛ چراكه نمي‌خواسته كار او برتر از فردوسي باشد. وقتي كارش را جدي‌تر ادامه داد، فهميد اين بيت‌ها همان بيت‌هايي است كه به فردوسي تعلق ندارند. مي‌گويد: هرگز نمي‌خواستم كار ويرايش شاهنامه را به‌طور كامل انجام دهم. دوستي به من گفت اگر كل شاهنامه را ويرايش نكني؛ خيانت بزرگي كرده‌اي؛ اين حرف در قلب من كارساز شد و ويرايش آن‌را شروع كردم.

او معتقد است: كسي كه شاهنامه را ويرايش مي‌كند، بايد ابتدا با زبان‌هاي باستاني آشنا باشد؛ زيرا اصل شاهنامه از روي زبان‌هاي پهلوي و اوستايي ترجمه شده است.

خيلي از اين سردرگمي‌ها به اين دليل است كه بسياري از كساني كه شاهنامه را ويرايش مي‌كنند، زبان‌هاي باستاني را نمي‌دانند. علاوه بر اين كسي كه شاهنامه را ويرايش مي‌كند، بايد فرهنگ ايران باستان را بشناسد؛ چراكه مطالبي در شاهنامه آمده كه به فرهنگ ايران باستان مربوط است.

جنيدي همچنين آگاهي از راز و رمزهاي پنهان شعر پارسي را از ديگر شاخصه‌هاي يك ويرايشگر شاهنامه مي‌داند و ادامه مي‌دهد: اگر كسي كه شاهنامه را ويرايش مي‌كند، بايد شاعري نيرومند باشد، شعرهاي تحريف‌شده را تشخيص مي‌دهد. همچنين چون در شاهنامه از اختر و نجوم سخن بسيار رفته، پژوهشگر شاهنامه، بايد از علم نجوم هم آگاهي داشته باشد.

وي ادامه مي‌دهد: در شاهنامه صحنه‌هاي نبرد و جنگ بسيار زياد است، كسي كه‌ آن‌را ويرايش مي‌كند، بايد از فن‌هاي جنگي هم مطلع باشد.علاوه بر آن يك ويرايشگر شاهنامه، بايد با دشت‌ها، كوه‌ها و شهرهاي ايران آشنا باشد؛ تا اگر در جريان داستان‌ها شعر افزوده‌اي باشد، ناهماهنگي آن‌ها را از اين طريق دريابد.

اين پژوهشگر، آشنايي با انديشه‌هاي ديني ايران باستان را از ديگر ملزومات يك مصحح شاهناهه ياد مي‌كند.

او وقتي تمام اين موارد را بررسي كرده، ديده كه خداوند همه آن‌ها را به او داده است و اگر او شاهنامه را ويرايش نكند، به فرهنگ ايران خيانت كرده است.

تا امروز هفت بار شاهنامه‌اي را كه در دست دارد، ويرايش كرده؛ همان شاهنامه‌اي كه سال آينده به دست ايرانيان مي‌رسد كه تمام بيت‌هاي افزوده به شاهنامه را دربرمي گيرد و براي هر كدام، پنج دليل براي افزوده بودن آن بيت آورده است.

وي درباره اين كه چرا به شاهنامه اين همه بيت افزوده شده، معتقد است: ترجمه شاهنامه از متن‌هاي اوستايي و پهلوي به فارسي به فرمان انوشهروان محمد بن عبدالرزاق توسي پوربابك خراساني بوده است كه در اين كار چند نفر شريك بوده‌اند. سپس ابومنصور معمري - وزير ابومنصور - آن‌را به نثر شيواي فارسي برگرداند. اين كتاب دست به‌دست مي‌شد و ايرانيان آن‌را مي‌خواندند. امروز متاسفانه اصل كتاب در دست نيست؛ تنها مقدمه شاهنامه ابو منصوري در دست است.

جنيدي ادامه مي‌دهد: پس از كشته شدن ابومنصور عبدالرزاق، دقيقي آن‌را به دست مي‌گيرد، ولي مرگ به دقيقي امان نمي‌دهد. زماني كه‌ فردوسي كارش را آغاز كرد، اميرك منصور - پسر ابومنصور - به او اعلام ياوري كرد.

جنيدي اكنون مسئول بيناد فرهنگي نيشابور در تهران ( ضلع شمالي دانشگاه تهران ) است و در اين بنياد به‌صورت افتخاري - به قول خودش -؛ نه رايگان - به قول ما -، زبان‌هاي باستاني و شاهنامه را تدريس مي‌كند. در سال 58 وقتي آشفتگي بازار فرهنگ ايران را - كه بيشتر به قبل از انفلاب باز مي‌گشت - ديده، به فكر تاسيس سازمان ملي به‌صورت خصوصي مي‌افتد. بنياد نيشابور را تاسيس و تمام زندگي‌اش را صرف آن مي‌كند. با خود عهد كرده كه زندگي‌اش را براي فرهنگ ايران صرف كند. به ايسنا مي‌گويد: كسي كه جان و تنش را فداي ايران مي‌كند، براي كارهاي فرهنگي كه سودش به جوانان ايران مي‌رسد، نبايد چشم‌داشت مالي داشته باشد. دکتر جنيدي هر ساله با برگزاري کلاسهاي رايگان آموزش زبان پهلوي - اوستايي - شاهنامه خواني - خط ميخي و . . . توانسته است برگ زريني از يک ايراني عاشق ميهن را در کارنامه اين کشور سترگ رقم بزند . کلاسهاي وي هر ساله با استقبال زيادي روبرو مي شود و اميد است دولت و ملت ايران همواره يار و ياور اين بزرگ مرد ميهن پرست ايراي باشد .

در هر گوشه و كنار خانه قديمي فريدون جنيدي، عكسي از فرزند از دست‌رفته‌اش به ديوار نصب شده و به آدم‌ها چشم دوخته... سكوت اين خانه كمي آزار‌دهنده است؛ ولي با اين همه پيرمرد تنها نيست، چراكه فرزندان ايران را فرزندان خود مي‌داند و بزرگ‌ترين افتخارش به فرزندان اين مرز و بوم را، تدريس شاهنامه و زبان‌هاي باستاني كه ميراث كهن ما ايرانيان است، عنوان مي‌كند. اين است كه شاگردانش هم احساس پدر و فرزندي را با تمام وجود به اين مرد مي‌رسانند.

كتاب‌خانه گرد و غبار گرفته‌اش مملو از انبوه كتاب‌هاي زبان‌هاي باستاني است كه سال‌ها روي آن‌ها پژوهش كرده و باورمان نمي‌شود كه در روزگاران گذشته اجداد ما با آن سخن مي‌گفته‌اند؛ چراكه اين زبان، امروز رو به فراموشي است.

او سالهاست زبان‌هاي باستاني را تدريس مي‌كند و معتقد است كه دانشگاه‌هاي ما زبان‌هاي باستاني را خوب ياد نمي‌دهند. به همين دليل به آموزش آن‌ها تصميم مي‌گيرد.

جنيدي به خبرنگاران ايسنا مي‌گويد: يك ايراني بايد از ريشه خود آگاهي داشته باشد. گم‌گشته ما ايرانيان تنها شاهنامه فردوسي است، چاره درد اين مردم براي آگاهي از گذشته پرافتخارشان اين است كه شاهنامه را بخوانند. اين شده دليل محكمي كه اين پژوهشگر تمام عمرش را صرف شناساندن شاهنامه و آموزش آن به جوانان كند.

او از اين موضوع گلايه دارد كه عرب‌ها به دوران جاهليت خود افتخار مي‌كنند، اما ايرانيان به گذشته درخشان و پرافتخارشان توجهي نشان نمي‌دهند.

بنياد نيشابور جايي قديمي و كوچك و با امكاناتي نه‌چندان، مكاني است كه او با عشق به ايران و شاهنامه، فرهنگ ريشه‌دار ايران را به جوانان يادآوري مي‌كند و به آن‌ها، آن فرهنگ غني چند هزار ساله را مي‌شناساند. فريدون جنيدي متولد 1318 نيشابور است كه علاوه بر 30 سال پژوهش بر روي شاهنامه و ويرايش آن، تاكنون 30 جلد كتاب درباره فرهنگ و تاريخ ايران نوشته است؛ از جمله آن‌ها: زندگي و مهاجرت آرياييان برپايه گفتارهاي ايران ، فرهنگ واژه‌هاي اوستايي ، حقوق بشر جهان امروز و حقوق جهان در ايران باستان ، زمينه شناخت موسيقي ايراني ، نامه فرهنگ ايران ، داستان‌هاي شاهنامه ، سرگذشت ايران است. علاوه بر اين آثار، جلد دوم زندگي و مهاجرت آرياييان بر پايه‌هاي گفتارهاي ايران را با افزوده‌هاي بيشتري با نام داستان ايران براي چاپ آماده دارد.

فريدون جنيدي ، شاهنامه پژوه و ايران شناس ، فردوسي را يگانه کسي دانست که درفش هماره بر افراشته کاويان ايرانيان را در گذر تاريخ ايران به دوش گرفته است. فريدون جنيدي که به مناسبت 25 اردي بهشت ماه ، روز بزرگداشت فردوسي به اصفهان رفته بود در نشست انجمن مثنوي پژوهان ايران در حالي که اشک شوق بر گونه هايش روان بود و صداي لرزانش نشانگر انگيزش دروني اش بود با اشاره به اعلام سال اتحاد ملي و نقش فردوسي و شاهنامه در ايجاد همبستگي ملي از شهرداري اصفهان خواست تا به تعهدات خود در تکميل پروژه نيمه کاره بنياد فردوسي در اصفهان ، عمل کنددر پايان سخنراني استاد فريدون جنيدي که درباره روش هاي کار او در سنجش بيت هاي افزوده به شاهنامه بيان شد ، انجمن مثنوي پژوهان ايران به پاس 30 سال تلاش شبانه روزي استاد فريدون جنيدي در راه بازشناسي تاريخ و فرهنگ ايران ، افزون بر يک جلد کتاب شرح مثنوي « گنج روان » اثر استاد علي عربيان ؛ به عنوان يک حرکت نمادين قطعه اي از خاک مقدس ايران را که از پاسارگاد محل آرامگاه کوروش بزرگ ابر مرد تاريخ به ارمغان آورده بود و در داخل يک جعبه ارزشمند هنري خاتم ، کار دست هنرمندان اصفهاني تعبيه شده بود به عنوان با ارزش ترين هديه به ايشان تقديم نمود و در حالي که سرود ملي اي ايران در تالار طنين انداز بود و حاضران يک صدا آن را مي خواندند ، دکتر جنيدي در برابر ديدگان دوستداران ايران زمين ، برآن بوسه زد و بر آستانش سر ساييد.

شايان ذکر است مديرت پايگاه آريارمن ارشام پارسي خود يکي از شاگردان کوچک اين استاد گرانمايه بوده است و در کنار دست ايشان زبان پهلوي را آموخته است . از يزدان پاک براي ايشان و همه کساني که دغدغه ايران زمين را در سر دارند آرزومند تني سالم همراه با سربلندي و افتخار هستيم . ايدون باد .

گردآوري از ارشام پارسي , بن مايه از خبرگزاري ايسنا ,

/ 1