خلوت انس نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

خلوت انس - نسخه متنی

جواد محدثی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

خلوت انس در اغتنام فرصتهاي ملكوتي ماه مبارك رمضان

جواد محدّثي

گاهي كه تنهايي،

آينه برمي‏داري و به چهره خويش مي‏نگري، تا نيك و بد و زشت و زيباي آن را ببيني.

خلوت با خويش، براي شناخت «خود»!

شايد در حضور جمع، شرم كني، ولي در تنهايي، خجالت و شرمي نيست، چون نگاه و مراقبتي نيست، جز همان كه نگاهش همه جا هست و مراقبتش دائمي است.

ماه رمضان، به نوعي فصل محاسبه است.

«محاسبه» و «مراقبه» هم يك آينه است،

امّا ... پيش چهره جانت و در برابر روحت!

و ... شايد در حضور جمع و در ازدحام روز مرّه‏گي نتواني و مجالي نيابي تا از خودت حساب بكشي.

اينجا هم خلوت و تنهايي و فراغت، چاره‏ساز است.

لحظات سرشار از بركات و معنويّات رمضان از همين فراغتهاي مطلوب و دوست داشتني است.

فرصتِ خلوت با خويش و خداست،

ساعات حضورو در مجلس «مراقبه» و «محاسبه» است،

موعد امتحان اخلاص است،

فرصتي است تا «دفتر دل» را بگشايي و «كتاب عمل» را بازخواني كني.

تو كه مي‏گفتي: مجال و حالي نيست، گرفتاريها و مشكلات و ... فرصتي براي «رسيدن به خود» نمي‏گذارد،

اينك، اين همان مجال و فرصت ناب!

تو بايد آموخته و تمرين كرده باشي، «تنهايي در جمع» را،

«خلوت» در «ازدحام» را،

«سكوت در هياهو» را،

رمضان چيست و تو در كجاي اين «قطعه‏اي از بهشت» قرار داري كه موهبت خدا براي زمينيان است؟

با كدام دعوت به اين ضيافت آمده‏اي؟

سر كدام سفره و مائده معنوي نشسته‏اي و فيض حضورت و بهره آمدنت چيست؟

اين نيز نوعي محاسبه و حساب كشيدن از خويش را مي‏طلبد.

سر سفره ضيافت الهي نشسته‏اي.

سحرهاي پر بركت،

افطارهاي پرمعنويت،

شبهاي دعاي افتتاح و كميل،

جلسات دعا و ترتيل و تلاوت و تواشيح،

حالات پرجذبه انس با قرآن و مفاتيح،

تهجّد و سحرخيزي و چشمان بيدار قبل از فجر

دعاهاي روزانه، همه و همه مائده‏هاي آسمانيِ اين «شهر اللّه‏» است و تو را فرا خوانده‏اند، تا به قدر تشنگي و توان و در حدّ ظرفيت وجودي از اين «چشمه رحمت» بنوشي و از «جانْ جامه تقوا» بپوشي و در راه عبودّيت خدا بكوشي.

اينك كه آمده‏اي و مهمانِ اين بزم حضوري،

وقت تنگ و مجال گذرا را بايد مغتنم شمرد.

با چه آمده‏اي و با چه بازمي‏گردي؟

و كدام تغيير حالت و خصلت و عادت را از اين «ماده خودسازي» به ارمغان خواهي برد؟

خودماني بودن با خدا هم موهبتي است!

كسي نيست كه بشنود،

خودت هستي و خدايت.

با خودت صميمي باش، يك‏رو و خودماني و بي‏پرده.

كمي در كوچه پس كوچه‏هاي روح خويش بگرد.

لحظاتي «كارنامه» خود را مرور كن،

چه مي‏بيني؟...

نقاط روشن آن بيشتر است، يا نقاط تيره‏اش؟

«حسنات» و «سيئات»، چه نسبتي با هم دارند؟

ماهها انتظار مي‏كشيدي كه باز هم «ماه خدا» فرا رسد و دست نياز و پاي طلب، به اين آستان و اين سوي، برآوري و بكشي.

براي فرا رسيدن دوباره «شبهاي قدر» لحظه‏شماري مي‏كردي.

هنوز لذّت اشك ريختن‏ها و ناليدن‏ها و تضرّعهاي شبهاي «احياء» در كام جانت باقي است و طراوت معنويت‏بار آن همخواني و همنالي با انبوه خداجويان عاشق و صادق، هنوز هم چون نسيمي خوشبوي، فضاي جانت را معطر ساخته است.

بنا بود در رمضانِ گذشته، آمرزيده شوي و «غفران الهي» را چون مدالي بر گردن بياويزي، امّا چه شد؟

امسال، رمضان همان حال و هواي معنوي را دارد.

رحمت الهي هميشه جاري و ساري است، اگر كوتاهي است، از ماست. «گر گدا كاهل بود، تقصير صاحبخانه چيست؟»

آن اشكها و ناله‏ها چه شد و كجا رفت؟

تنها براي آن چند «شب قدر» نبود. قرار نبود كه آن گريه‏ها و تضرّعها و از عمقِ جان به درگاه خدا ناليدن‏ها و خود را حقير و فقير و مسكين و نيازمند ديدن و دانستن‏ها مخصوص «شبهاي احيا» باشد و در فضاي مسجد و مصلا جا بماند.

امسال هم، قرار نيست كه تأملات رمضان را، شبهاي سرنوشت‏ساز قدر را، لحظات نوراني و عرفاني سحر را، حالاتِ خوش جلسات دعا و قرآن را، حضور قلب نماز شب و نوافل را در ماه رمضان جا بگذاري و باز هم عريان از اين همه جامه‏هاي بهشتي، وارد شوّال شوي.

پس «عيد فطر» براي چيست؟

آنچه عيدي خواهي گرفت، بايد در طول سال و همه عمر، همراه داشته باشي، خرجش نكني، جايي جا نگذاري، گم نكني، از دستت نگيرند ...

راستي ... سوغاتت در اين سفر معنوي به «شهر اللّه‏» چيست؟

باري ... آينه بردار،

كمي در خويش بنگر،

در خلوت خويش، با خودت صميمي باش.

كيستي، كجايي؟ چه مي‏كني؟ چه داري؟

رمضان را مفت از كف مده!

/ 1