نقدي بر ترجمه استاد محمد مهدي فولادوند از قرآن كريم
محمدعلي كوشا چهار سال از تاريخ نشر چاپِ نخستِ ترجمه استاد محمد مهدي فولادوند از قرآن كريم ميگذرد، و اكنون چاپ سوم اين اثر ماندگار را در پيش روي دارم. پس از دريافت نسخهاي از چاپ اول، با ميل و رغبت فراوان به مطالعه آن پرداختم. اين ترجمه را در مجموع اثري نيكو، خوشخوان و روان يافتم، و بيشترين امتيازش را بر شماري از ترجمههاي قرآن به «مطابق بودن» آن با متن آيات شناختم. اين ترجمه گويا و رسا در «معادل يابي كلمات قرآن» حتي الامكان از واژههاي مأنوس زبان فارسي به گونهاي بهره جُسته است كه عموم اهل مطالعه اعم از دانش پژوهان عادي و فرهيختگان ادب پارسي و تازي، ميتوانند به خوبي از آن استفاده كنند.افرادي از ناقدانِ پژوهشگر در شماري از مجلاّت به نقد و بررسي آن پرداختند و با اشاره به جنبههاي قوّت و نقاط ضعف اين اثر، بر شهرتِ بسزا و استقبال همگاني آن افزودند. از آن جا كه آرزوي هميشگي اين بنده دستيابي به ترجمهاي كامل و گويا از قرآن كريم بوده و سالياني چند با علاقه و دلبستگي فراوان به كاوش در زمينه تفسير، ترجمه و معارف قرآني پرداخته و بيشترين ترجمههاي قرآن كريم را از نظر گذرانده و در جست و جوي ترجمهاي آراسته به محسّنات ادبي و پيراسته از نواقص لفظي و معنوي بودهام، با دقّت فراوان چاپ نخستِ اين اثر را بررسي كردم و تمام نارساييها، كاستيها و تركِ اَوْليهاي آن را ــ به گمان خود ــ يادداشت نمودم و در انتظار چاپهاي بعدي ماندم. ولي چاپ دوم آن بدون هيچگونه تصحيح و بازنگري همچون چاپ اول، پخش و منتشر گرديد. هنگامي كه در يكي از كتابفروشيها مژده چاپ سوم آن را به من دادند، با شور و شوق فراوان مبادرت به خريد آن كردم و پيش از هر چيز به شناسنامه آن نگريستم، نوشته بود: «با تجديد نظر كامل!» از اين خبر سخت خوشحال شدم و خداي را سپاس گفتم كه ترجمهاي از قرآن كريم، پيراسته از نقايص در دسترس «همگان» قرار ميگيرد. ولي پس از بررسي و مطالعه، با كمال تعجّب ديدم موارد اصلاح شده آن به مراتب كمتر از اصلاح ناشدههاي آن است! لذا پس از گذشت سه سال از چاپ اول آن، دريغم آمد كه مجموعه ملاحظات خود را بر اين اثر نفيس در معرض ديدِ اهل مطالعه قرار ندهم. البته از ميان دست نوشتههايِ نقدِ چاپ اول، مواردي را كه در چاپ سوم اصلاح شده بود حذف كردم، و اينك مجموعه نكات اصلاحي را به مترجم گرانقدر و ارجمند، و نيز قرآن پژوهانِ اهل نظر خالصانه تقديم ميدارم، باشد كه با اِعمال آنها و اصلاح نهايي و همه جانبه و استفاده از تمامي نقدهاي ناقدانِ صالح و دلسوز، اين اثر شيوا و گويا، در چاپ چهارم ــ ان شاء اللّه ــ بيهيچ عيب و نقصاني به صورت كامل در دسترس دين پژوهان و قرآن خوانانِ آگاه قرار گيرد.انگيزه اين جانب در ارائه نقدِ ترجمههاي قرآن كريم، چيزي جز زدودنِ كاستيها از ساحت ترجمه اين كتابِ بيمانند و شناساندنِ پيامِ بلند پايه وحيِ الهي نبوده و نيست. و البته تنها ترجمههايي را مورد بررسي و نقد قرار داده و ميدهم كه ارزش نقد و بررسي را داشته باشند. يعني مترجمِ آن، علاوه بر احراز شرايط لازم و كافي براي ترجمه، از قبيل: داشتنِ مراتبِ علمي، اخلاقي، معنوي و تسلّط كامل بر ساختار ادبي دو زبان پارسي و تازي، داراي ترجمهاي دستِ كم با اعتبار بيش از نود درصد باشد.باري، از عمقِ جان و بُنِ دندان، صميمانه و خالصانه ميگويم:وَما أُريدُ إِلاَّ الاْءِصْلاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَما تَوْفيقي إِلاّ بِاللّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنيبُ.