وعده ي ما لب دريا - ماه تمام من نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ماه تمام من - نسخه متنی

مریم حیدر زاده

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید














وعده ي ما لب دريا

روي عكسا گرد و خاكه

بيشتر دلا هلاكه

قحطي گلاي پونه ست

تقديرا دست زمونه ست

عهد و پيمونا شكسته

رشته ي دلا گسسته

تقويما رو ماه تيره

زندونا پر اسيره

آدما يا همه مردن

يا كه مات و دل سپردن

عصر ما عصر فريبه

عصر اسماي غريبه

عصر پژمردن گلدون

چتراي سياه تو بارون

مرگ آواز قناري

مرگ عكس يادگاري

تا دلت بخواد شكايت

غصه ها تا بينهايت

دلاي آدما تنگه

غصه هم گاهي قشنگه

چشما خونه ي سواله

مهربون شدن محاله

حك شده روي هر ديواري

كه چرا دوسم نداري

خونه هامون پر نرده

پشت هر پنجره پرده

تا دلت بخواد مسافر

تا بخواي عاشق و شاعر

شبا سرد و بي عروسك

دلاي شكسته از شك

زلفاي خيبي پريشون

خط زدن رو اسم مجنون

شهري كه سرش شلوغه

وعده هاش همه دروغه

چشماي خيره به جاده

عشوه هاي نخريده

آسمونا پر دوده

قلب عاشقا كبوده

گونه ي گلدونا زرده

رفته و بر نمي گرده

آدما بي سرگذشتن

آهوا بدون دشتن

دفترا بدون امضا

ماهيان بدون دريا

تشنه ها هلاك آبن

همه حرفا بي جوابن

نصف زندگي نگاهه

بقيش همه گناهه

خدا رو انگار گذاشتن

رو زمن و بر نداشتن

در و ديوارا سياهه

آدرسامون اشتباهه

شب و روزا پر عادت

وقت كه شد شايد عبادت

خدا مال غصه هاته

وقتي غم داري خداته

روي آينه ها غباره

شيشه ي پنجره ي تاره

بغضا بي صدا و كاله

همه از فكر و خياله

قلك خوبيا خالي

مهربونيا خيالي

قفسا پر پرنده

لباي بدون خنده

نه شنيدني نه گوشي

نه گلي نه گلفروشي

مرگ جشناي تولد

مرگ اون دلي كه گم شد

خستگي بي اعتمادي

شك و ترديد زيادي

امتحان مكرر

لونه هاي بي كبوتر

مشقامون بدون امضا

اسممون هميشه رسوا

نمره هاي عشقمون تك

بامامون بدون لك لك

همه غايب تو دفتر

مث بالاي كبوتر

خونه ها بدون باغچه

بدون حافظ و طاقچه

نه براي عشق ميلي

نه كسي به فكر ليلي

ديگه پشت در بسته

كسي بيدار ننشسته

نه كسي نه انتظاري

نه صداي بي قراري

واسه عاشقي كه ديره

لااقل دلت نگيره

كاش تو قحطي شقايق

باز بشيم سوار قايق

بشينيم بريم تو دريا

من و تو تنهاي تنها

ماهيا خيلي امينن

نمي گن اگه ببينن

انقدر مي ريم كه ساحل

از من و تو بشه غافل

قايق و با هم مي رونيم

مي ريم اونجاها مي مونيم

جايي كه نه آسمونش

نه صداي مردمونش

نه غمش نه جنب و جوشش

نه صداي گلفروشش

مث اينجا آهني نيست

خوبه اما گفتني نيست

پس ببين يادت بمونه

كسي ام اينو ندونه

زنده بوديم اگه فردا

وعده ي ما لب دريا

صبح پاشو بدون ساعت

كه فراموش بشه عادت

نره از ياد تو زيبا

وعده ي ما لب دريا


/ 50