مجموعه ضرب المثل های فارسی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مجموعه ضرب المثل های فارسی - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید












« خ »
خار را در چشم ديگران مي بينه و تير را در چشم خودش نمي بينه !

خاشاك به گاله ارزونه، شنبه به جهود !



خاك خور و نان بخيلان مخور ! (( ... خار نه اي زخم ذليلان مخور ))



خاك كوچه براي باد سودا خوبه !



خال مهرويان سياه و دانه فلفل سياه --- هر دو جانسوز است اما اين كجا و آن كجا ؟!



خاله ام زائيده، خاله زام هو كشيده !



خاله را ميخواهند براي درز ودوز و گرنه چه خاله چه يوز !



خاله سوسكه به بچه اش ميگه : قربون دست و پاي بلوريت !



خانه اي را كه دو كدبانوست، خاك تا زانوست !



خانه اگر پر از دشمن باشه بهتره تا خالي باشه !



خانه خرس و باديه مس ؟



خانه داماد عروسيست، خانه عروس هيچ خبري نيست !



خانه دوستان بروب و در دشمنان را مكوب !



خانه قاضي گردو بسياره شماره هم داره !



خانه كليمي نرفتم وقتي هم رفتم شنبه رفتم !



خانه نشيني بي بي از بي چادريست !



خانه همسايه آش ميپزند بمن چه ؟!



خدا به آدم گدا، نه عزا بده نه عروسي !



خدا برف را به اندازه بام ميده !



خدا جامه ميدهد كو اندام ؟ نان ميدهد كو دندان ؟



خدا خر را شناخت، شاخش نداد !



خدا داده بما مالي، يك خر مانده سه تا نالي !



خدا دير گيره، اما سخت گيره !



خدا را بنده نيست !



خدا روزي رسان است، امااِهني هم مي خواد !



خدا سرما را بقدر بالا پوش ميده !



خدا شاه ديواري خراب كنه كه اين چاله ها پر بشه !



خدا گر ببندد ز حكمت دري --- ز رحمت گشايد در ديگري !



خدا ميان دانه گندم خط گذاشته !



خدا ميخواهد بار را بمنزل برساند من نه، يك خر ديگه !



خدا نجار نيست اما در و تخته رو خوب بهم ميندازه !



خدا وقتي بخواد بده، نميپرسه تو كي هستي ؟



خدا وقتي ها ميده، ور ور جماران هم ، ها ميده !



خدا همه چيز را به يك بنده نمي ده !



خدا همونقدر كه بنده بد داره، بنده خوب هم داره !



خدايا آنكه را عقل دادي چه ندادي و آنكه را عقل ندادي چه دادي ؟

((خواجه عبدالله انصاري ))



خدا يه عقل زياد بتو بده يه پول زياد بمن !



خر، آخور خود را گم نميكنه !



خراب بشه باغي كه كليدش چوب مو باشه !



خر، ار جل ز اطلس بپوشد خر است !



خر است و يك كيله جو !



خر از لگد خر ناراحت نميشه !



خر باربر، به كه شير مردم در !



خر به بوسه و پيغام آب نمي خوره !



خربزه شيرين مال شغاله !



خربزه كه خوردي بايد پاي لرزش هم بشيني !



خربزه ميخواهي يا هندوانه : هر دو دانه !



خربيارو باقلا بار كن !



خر، پايش يك بار به چاله ميره !



خرج كه از كيسه مهمان بود --- حاتم طايي شدن آسان بود !



خر چه داند قيمت نقل و نبات ؟



خر خالي يرقه ميره !



خر، خسته - صاحب خر، ناراضي !



خر خفته جو نمي خوره !



خر ديزه است، به مرگ خودش راضي است تا ضرر بصاحبش بزنه !



خر را با آخورميخوره، مرده را با گور !



خر را جايي مي بندند كه صاحب خر راضي باشه !



خر را كه به عروسي ميبرند، براي خوشي نيست براي آبكشي است !



خر را گم كرده پي نعلش ميگرده !



خر، رو به طويله تند ميره !



خرس، تخم ميكنه يا بچه ؟ از اين دم بريده هر چي بگي برمياد !



خرس در كوه، بو علي سيناست !



خرس شكار نكرده رو پوستشو نفروش !



خر سواري را حساب نميكنه !



خر، سي شاهي ، پالون دو زار !



خر كريم را نعل كردن !



خر كه جو ديد، كاه نميخوره !



خر، كه علف ديد گردن دراز ميكنه !



خر گچ كش روز جمعه از كوه سنگ مياره !



خر لخت راپالانشو بر نميدارند!



خر ما از كرگي دم نداشت !



خر ناخنكي صاحب سليقه ميشود !



خروار نمكه، مثقال هم نمكه !



خر وامانده معطل چشه !



خروسي را كه شغال صبح ميبره بگذار سر شب ببره !



خر، همان خره پالانش عوض شده !



خريت ارث نيست بهره خداداده س !



خري كه از خري وابمونه بايد يال و دمشو بريد !



خوشبخت آنكه خورد و كِشت، بدبخت آنكه مرد و هِشت !



خواب پاسبان، چراغ دزده !



خنده كردن دل خوش ميخواد و گريه كردن سر وچشم !



خواهر شوهر، عقرب زير فرشه !



خواست زير ابروشو برداره، چشماشو كور كرد !



خواهي نشوي رسوا همرنگ جماعت شو !



خوبي لر به آنست كه هر چه شب گويد روزنه انست !



خودتو خسته ببين، رفيقتو مرده !



خودشو نميتونه نگهداره چطور منو نگهميداره ؟



خود گوئي و خود خندي، عجب مرد هنر مندي !



خودم كردم كه لعنت بر خودم باد !



خوردن خوبي داره ، پس دادن بدي !



خوشا بحال كساني كه مردند و آواز ترا نشنيدند !



خوشا چاهي كه آب از خود بر آرد !



خوش بود گر محك تجربه آيد بميان --- تا سيه روي شود هر كه دراو غش باشد .



خوش زبان باش در امان باش !



خولي بكفم به كه كلنگي بهوا !



يك ده آباد به از صد شهر خراب !



خونسار است و يك خرس !



خير در خانه صاحبش را ميشناسد !



خيك بزرگ، روغنش خوب نميشه !






/ 30