مصاحبه حجةالاسلام والمسلمين استاد شيخ محمود امجد - بهجت عارفان در حدیث دیگران نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

بهجت عارفان در حدیث دیگران - نسخه متنی

رضا باقی زاده گیلانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

قناعت شيخ انصارى(قدس سره)روزى آقا در رابطه با قناعت شيخ انصارى ـ اعلى الله مقامه ـ فرمود: مادر ماجده شيخ و نوه دخترىاش با ايشان زندگى مىكردند، روزى شيخ بچه دخترش را تعقيب مىكند كه با عصا تأديب كند، بچّه خود را به دامن مادربزرگ مىاندازد، مادر شيخ مىپرسد: بچّه چه كار كرده؟ شيخ مىفرمايد: نان تازه به او دادهايم و گريه و لجاجت مىكند كه خورشت لازم دارد، مگر نان تازه هم خورشت مىخواهد؟»انديشهاى كه بهتر از عبادت يك سال است.همچنين مىفرمود: يكى از علماى بزرگ نجف اشرف هنگام سحر و وقت نماز شب پسر نوجوانش را كه در اطاق آقا خوابيده بود صدا زد و گفت: برخيز و چند ركعت نماز شب بخوان. پسر پاسخ داد: چشم. آقا مشغول نماز شد و چند ركعت نماز خواند. ولى آقا زاده برنخاست. مجدّداً آقا او را صدا زد كه: پسرم، پا شو چند ركعت نماز بخوان. باز پسر گفت: چشم. آقا مشغول نماز شد ولى ديد فرزندش از رختخواب برنمىخيزد، براى بار سوّم او را صدا زد.پسر گفت: حاج آقا، من دارم فكر مىكنم، همان فكرى كه درباره آن در روايت آمده است كه امام صادق(عليه السلام) مىفرمايد:

«تَفُكّرُ ساعَة خَيْرٌ مِنْ عِبادَةِ سَنَة»(35)ـ يك ساعت تفكر بهتر از يك سال عبادت است.آيت الله العظمى بهجت فرمودند: آقا پرخاش كرد و گفت:...خود آيت الله بهجت كلمه را بر زبان جارى نكرد، ولى ما همه فهميديم كه آن بزرگ مرد فرموده بود: پدر سوخته، آن فكرى از عبادتِ يك يا شصت سال بهتر است كه انسان را به خواندن نماز شب وادارد، نه اينكه انسان وقت نماز شب دراز بكشد و فكر بكند و به اين بهانه از خواندن آن شانه خالى كند.توفيق مصونيّت از گناه پيش از بلوغروزى آيت الله بهجت در رابطه با اينكه نيكان و بزرگان حتّى پيش از بلوغشان هم مرتكب كارهاى ناشايست نمىشدند، فرمود: يكى از اعاظم نجف مىفرمود كه من در دوران بچّگى هرگاه مىخواستم كارى را كه براى افراد مكلّف حرام است، انجام بدهم بىدرنگ مانعى پيش مىآمد و مرا از انجام دادن آن كار جلوگيرى مىكرد. و بدين يترتيب در زمان كوچكىِ خودم كام به طور قهرى نه اختيارى مصون و محفوظ بودم.تأثير نماز وحشت در گشايش كار امواتروزى آيت الله بهجت پيرامون تأثير عمل نيك و قبول شدن عمل خالص فرمودند: مرحوم آيت الله حاج شيخ فتحعلى كاظمينى (از آيات عظام و جامع فقه و اصول و عرفان) كه در حرم كاظمين(عليهما السلام)تدريس مىكرد، خيلى از اوقات در اثناى درس ايشان ميّت مىآوردند و دفن مىكردند و رسم آقا هم اين بود كه هر شب يك نماز وحشت براى آن ميّتها مىخواند.يكى از بزرگان كاظمين شبى يكى از بستگان خود را در خواب مىبيند و از حال او مىپرسد.

وى مىگويد: وضع خراب بود، نماز آقا به دادم رسيد و موجب گشايش كار من شد.نقش مقتضيات در نحوه زندگى بزرگاننيز فرمود: چند نفر از بازاريان تهران به نجف مشرّف شدند و جهت پرداخت خمس اموال خود خدمت شيخ انصارى(قدس سره) رسيدند، وقتى وضع ساده خانه و بىآلايشى شيخ را ديدند، آهسته به يكديگر گفتند: اين است معنى پيشوا و مقتدا! يعنى على گونه زيستن، نه مانند ملاّعلىكَنى با آن خانه بيرونى و اندرونى و تشكيلات و تشريفات آن چنانى!شيخ(قدس سره) كه در حال نوشتن بود، ولى كاملاً به سخنان آنان توجّه داشت، نخست كلمه خيلى زنندهاى به آنها گفت، سپس فرمود: چه مىگوييد؟ من با چند نفر طلبه سر و كار دارم و نيازى به تشريفات بيش از اين ندارم، اما آخوند ملاّعلىكَنى با امثال ناصرالدّين شاه سر و كار دارد. اگر آن گونه نباشد ناصرالدّين شاه به خانهاش نمىرود، آخوند ملاّ على اين كارها را براى حمايت از دين انجام مىدهد.عمل به دستورهاى طبّى اسلام، ضامن تندرستىنيز فرمودند: يكى از معمّرين علماى نجف كه حدوداً صد سال از عمر شريفش مىگذشت، مىفرمود: تا اين ساعت به طبيب مراجعه نكردهام، عرض شد، آقا! چطور مىشود؟ شما چه برنامهاى را در زندگى رعايت كردهايد كه تاكنون بيمار نشدهايد؟ فرمودند: فقط تابع شرع مقّدس بودهام، يعنى در خوردن غذاها كمّاً و كيفاً و جهات ديگر فقط به دستور شرع عمل كردهام.احساس لذّت از نمازهمچنين فرمودند: يكى از علماى بزرگ نجف كه حدود صد سال عمر داشت به تناول غذا مشغول بود، آقايى كه در خدمتشان بود و ناظر غذا خوردن آقا بودند.

مىگويد: آن عالم فرمود: ذائقه من به هيچوجه از غذا خوردن احساس لذّت نمىكند، چون قوّه ذائقهام از اصل باطل و فاسد شده و زبان و دهانم نيز تشخيص شيرينى و تلخى، ترشى و شورى را نمىدهد. و خلاصه به هيچ وجه طعم غذاها را تشخيص نمىدهم. و وقتى غذا را كه به دهانم مىگذارم و مىخورم همانند اين است كه غذا را در كيسه در كنار خود مىريزم، تنها از نماز لذّت مىبرم. والسّلاماحترام شيخ(قدس سره) به علماى معاصردر اين اواخر (ماه شعبان واقع در سال 1378 هـ .ش.) كه به خدمت آقا مشرّف شدم آقا از زهد مرحوم شيخ انصارى ـ اعلى الله مقامه الشريف ـ صحبت به ميان آورد و فرمود: عدّهاى از خاندان قاجار
(مرد و زن) به خدمت شيخ(قدس سره) مشرّف شدند، اتّفاقاً وقت آمدن آنان با وقت ناهار شيخ مصادف شد. شيخ صدا زد كه: ناهارم را بياوريد. زيرا برنامه شيخ بسيار منظّم بود وقت غذاى خود را به دليل ورود خاندان سلطنتى به هم نمىزند. به هر حال، پيرمردى كه در خانه آقا بود غذا را كه عبارت بود از مقدارى نان خشك و دوغ و كمى سبزى و نمك حاضر كرد. چون خاندان سلطنتى وضع غذاى آقا را ديدند، گفتند: اين جانشين امام است نه ملاّ على كنى. شيخ گفتگوى آنان را شنيد و آن پيرمرد را صدا زد و فرمود: بيا اينها را بيرونشان كن دوباره تكرار كرد ولى چون آنان از خاندان سلطنتى قاجار بودند بيرون كرد نشان

امكان نداشت.شيخ وقتى ديد بيرون نمىروند فرمود: «آخوند ملاّ على مظهر عزّتِ ائمّه اطهار عليهم السّلام مىباشند، و من مظهر زهد آنها.»

گفتاردهم

مصاحبه حجةالاسلام والمسلمين استاد شيخ محمود امجد

حجة الاسلام استاد شيخ محمود امجد به سال 1318 هـ.ش . در خانوادهاى روحانى در شهر «كرمانشاه» به دنيا آمد، پدرش از واعظان توانا، و جدّشان از عالمان ذى فنون ملقّب به «افصح المتكلّمين» بود.در حدود 18 سالگى تحصيلات جديد را رها و به انگيزه تحصيل علوم دينى به شهر مقدّس قم مشرّف شد و در مدّت كوتاهى دوره مقدّمات و سطح را به پايان رسانده و به دروسخارج مشغول گرديد. در درس خارج فقه و اصول از محضر استادانى چون حضرات آيات عظام: امام خمينى، داماد، بهاءالدينى و بهجت ـ قدّس الله اسرار الماضين، و دامت بركات الباقين منهم ـ و در فلسفه و عرفان عملى از محضر پربار علاّمه طباطبايى قدّس سرّه استفاده فراوان برد. و در حدود 20 سال پايان عمر گهربار معظّم له با ايشان انس داشت و در جلسات عمومى و خصوصى ايشان شركت مىكرد و از سال 1351 هـ.ش. با آيت الله العظمى بهاء الدينى مأنوس و استفاده فراوان برد. و نيز در حدود سال 1350 با آيت اللّه العظمى بهجت ـ دامت بركاته ـ مرتبط شد و افزون بر بهره بردارى از دروس خارج فقه و اصول آن عارف ارتباط خاص و نزديك با معظّم له داشت و اينك حدود ده سال است كه ايشان در تهران ساكن و دانشجويان و جوانان از جلساتش بهره هاى اخلاقى مىبرند اين مصاحبه در مدرسه علمّيه صدوق توسط نگارنده
انجام گرفت.

س: اگر ممكن است با توجّه به وقت كمى كه در اختيار ما گذاشتيد، نكاتى چند در رابطه با بُعد اخلاقى معنوى حضرت آيت الله بهجت بفرماييد.

ج: آيت الله العظمى بهجت از مفاخر عصر ما هستند كسانى كه كمابيش با ايشان آشنا هستند مىدانند كه ايشان در يك اوج اعلا در علم و معنوّيت قرار دارند. بنده معتقدم كه آقاى بهجت در علم و معنوّيت نظير ندارد. به تعبير ديگر: ايشان فرشته روى زمين هستند،بايد از بركات وجود ايشان استفاده كرد. ايشان در طفوليت هم معنوّيت را احساس مىكرده است، و از جوانى اهل سير و سلوك بودهاند. يكى از دوستان ايشان كه با هم درس آقاى قاضى مىرفتند، مىگفت: «يك روز آقاى قاضى به موقع سر درس حاضر نمىشود، آقاى بهجت مىگويد: ايشان حالشان خوب نيست، و يكايك حالات او را از خانه تا به درس بيان مىكند. وقتى آقاى قاضى وارد محل درس مىشوند، طرف آقاى بهجت مىروند و مىفرمايند: «امروز شيرين كارى كردى!»; لذا بايد از ايشان استفاده كرد و فقط در جوار ايشان بودن كفايت نمىكند.حضرت آيت الله بهاء الدينى(قدس سره) مىفرمودند: به آقاى بهجت گفتم: «شما بيرون بيا» يعنى بروز كن، شما براى حوزه خوب هستى ايشان در جواب گفته بود: «من معذورم.»و اساساً هر كس بيشتر موحّد باشد اخلاقش هم بهتر خواهد بود، و گرامىترين افراد نزد خداوند با تقواترين آنان مىباشد; كه: (وَ اِنَّ اَكْرَمَكُمْ عِنْدَاللّهِ اَتْقيكُمْ)(36) و آقاى بهجت اين گونه است و به قول علاّمه طباطبائى(قدس سره) ايشان عبد صالح هستند.به طلاّب و ارادتمندان آقا توصيه مىكنم ايشان را اذّيت نكنند فقط از دور تماشا كنند و از ايشان تقاضاى دعا كنند يك كلام ايشان دارد و آن اينكه معصيت نكنيد آن را گوش كنند درس اوّل تا آخر همين است.

س: علميّت آيت الله بهجت را در چه پايهاى ارزيابى مىكنيد؟

ج: ايشان در علميّت نيز در افق اعلى است، فقيهى است بسيار بزرگ، و معتقدم كه بايد مجتهدين در درس ايشان شركت كنند تا نكتهبگيرند و حق اين است كه درس خارج را بايد امثال اين بزرگان بگويند و به عقيده بنده ايشان در علم نيز نظير ندارد.

س: از لحاظ بُعد سياسى ايشان چگونه هستند؟

ج: اين گونه بزرگان اهل كياستند و «اَلْمُؤْمِنُ يَنْظُرُ بِنُورِاللّهِ»(37)ـ مؤمن به نور خدا مىنگرد. و به روح سياست آشنا هستند و اگر به اين عوالم توجّه كنند از همه بيشتر مىفهمند.

س: اگر خاطرهاى از ايشان به ياد داريد بفرماييد.

ج: در اوايل ارتباط با آيتالله بهجت، مشكلات عديدهاى داشتم. با ايشان در ميان گذاشتم، فرمودند: «معوذَتَيْنِ»(38) بخوانيد. به دستور ايشان مشغول شدم، تا رسيدن به منزل ديدم مشكلات برطرف
شده است.

/ 18