مصاحبه حضرت آيت الله محمّد حسن احمدى فقيه يزدى - بهجت عارفان در حدیث دیگران نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

بهجت عارفان در حدیث دیگران - نسخه متنی

رضا باقی زاده گیلانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

گفتارهشتم

مصاحبه حضرت آيت الله محمّد حسن احمدى فقيه يزدى

حضرت آيت الله حاج محمّد حسن احمدى فقيه، در خانواده روحانى ديده به جهان گشود. وى تحصيل علوم دينى را در محضر پدر بزرگوارش آيت الله حاج مُلاّ احمد احمدى آغاز نمود و بعد از فوت پدر از مرحوم آيت الله حاج شيخ غلامرضا فقيه يزدى خراسانى(قدس سره) بهره علمى گرفت و دروس سطح را نزد استادان معتبر و سابقهدار مانند حضرات آيات آيتاللّهى، علومى، شهيد صدوقى و طباطبايى سلطانى بروجردى ـ قدّس الله أَسرارهمـ تكميل نمود، و درس خارج فقه و اصول را از محضر بسيارى از مراجع معظّم تقليد سابق به ويژه آيات عظام گلپايگانى و اراكى ـ قدس الله اسرارهما ـ فرا گرفت. و نيز از حضرات آيات عظام حاج سيد على بهبهانى، محقّق فكور، حاج شيخ مرتضى حايرى و بهاءالدّينى ـ قدّس الله أَسرارهمـ استفاده كامل نموده است و به اجتهاد مطلق نايل گرديد.افزون بر اين، علم تفسير، حديث و عرفان، و دانش رياضى، هيئت و فلسفه را در محضر وارستگانى مانند مرحوم علاّمه طباطبايى و نيز در نزد مرحوم رفيعى قزوينى، شعرانى و حكيم الهى قمشهاى و نيز طىّ جلساتى از شهيد مطهرى ـ قدس الله اسرارهم ـ آموخت.ايشان از ابتداى نهضت اسلامى همواره با حضرت امام خمينى(قدس سره) هم گام بوده و در تحقّق آرمانهاى ايشان، تلاشِ نيكو داشته بعد از انقلاب از سوى حضرت امام به نمايندگى و امامت جمعه شهرستان بروجرد منصوب گرديد ولى هيچگاه تدريس وبحثهاى علمى حوزوى را ترك نگفت. ايشان تأليفات فراوان و عمدتاً در زمينه فقه دارد.اين مصاحبه در منزل معظّم له توسّط نگارنده انجام

شده است.

س: با تشكّر از اينكه وقت خود را در اختيار ما قرار داديد، به عنوان اوّلين سؤال، بفرماييد كه چگونه و چه عواملى باعث شد تا شما در درس آيت الله بهجت شرك كنيد و علّت انتخاب اين درس چه بوده است؟

ج: ما پس از آمدن به قم دنبال درسهايى بوديم كه هم اخلاقى باشد و هم علمى، و در عين حال محدودتر. تا بتوانيم سخن خود را راحت مطرح كنيم و پاسخ آن را از استاد دريافت كنيم; از اين رو درس آيات عظام حايرى، بهاءالدينى، فكور و ... را انتخاب كرديم و ساليان سال از محضرشان استفاده برديم.تا اينكه توسّط آيت الله فكور و بهاءالدينى با آقاى بهجت آشنا شديم.آيت الله بهاءالدينى (قدس سره)نيز با اينكه سبك خاصّى داشتند و اين گونه افراد را براى كسى معرّفى نمىكردند و مىفرمودند:

انسان بايد خودش جوشش داشته باشد، لذا اگر گاهى بزرگى را براى ما معرّفى مىكردند براى ما خيلى مهّم بود. از جمله كسانى كه ايشان ـ آيت الله بهاءالدينى ـ به عظمت ياد مىكردند امام خمينى (قدس سره) و آيت الله بهجت ـ مدّ ظلّه العالى ـ بودند.به هر حال، اشاره اين دو بزرگوار باعث شد كه ما با آقاى بهجت ارتباط برقرار نموده و به نماز و منزل ايشان رفت و آمد كنيم.تا اينكه يك سال آيت الله حايرى به حجّ مشّرف شدند و ما تصميم گرفتيم كه در درس آيت الله بهجت شركت كنيم.نيز آيت الله مطهّرى يك وقتى راجع به درس آيت الله بهجت خيلى سفارش مىكرد و مىفرمود:

حتماً در درس ايشان و مخصوصاً درساصول شركت كنيد، چون آقاى بهجت درس آقا شيخ محمّد حسين كمپانى را ديدهاند.

س: ويژگى درس ايشان چه بود؟

ج: ايشان خيلى تلگرافى درس مىدادند. درس ايشان حكم خارجِ خارج را داشت. منظورم اين است كه مبانى ديگران از جمله مبانى آيات عظام نائينى، شيخ محمّد حسين، آقا ضياء، در دستش بود و با اشاره كوتاه به آنها به تقرير و تحكيم مبناى خود مىپرداخت.

س: نظر حضرت امام خمينى(قدس سره) درباره آقاى بهجت

چه بود؟

ج: چند بار با آيت الله بهاءالدينى(قدس سره) خدمت امام رفتيم، در ضمن در يكى از اين ملاقاتها امام فرمودند:

«در حوزه قم كمتر به اخلاق و عقايد پرداخته مىشود.»آنگاه خطاب به آقاى بهاءالدينى فرمود:

«مثل شما و آقاى بهجت براى اين كار بايد يك فكرى بكنيد».

س: بارزترين ويژگى ايشان چيست؟

ج: به نظر بنده از جمله خصوصّيات اخلاقى آقا سادهزيستى ايشان است، و حتّى بعد از مرجعيّت نيز اين اخلاق حسنه تغيير نكرده است.

س: نحوه برخورد ايشان با فقه و فقها چگونه بود؟

ج: ويژگى ديگر ايشان علاقه وافرشان به فقه است، و اين روح فقهى و فقه دوستى ايشان را نشان مىدهد و نظرشان اين است كه بايد فقها را ترويج كنيم و كتابهاى فقهى را حفظ و منتشر كنيم تا همگان استفاده كنند. حتّى گاهى در تشويق به نشر بعضى از كتابهاى فقهى پيشنهاد مىكردند كه هر چند به شيوه پيش فروش تكثير شود، و احياناً نسخهاى از آن را اگر چه به صورت كپى درخواست مىكردند.

س: لطفاً به برخى از تذكرات و موعظههايى كه در درس از آقا شنيده و بهرهمند شدهايد، اشاره بفرماييد.

ج: در اين زمينه مطالب فراوان از محضر ايشان فراگرفتهايم، به دو نمونه اشاره مىكنيم:

راه تحصيل حضور قلب در نمازبعضى از آقايان محترم گاهى مىآمدند و از آقا سؤال مىكردند كه چه كار كنيم در نماز حضور قلب داشته باشيم، از جمله دستورالعملهايى كه ايشان بيان مىفرمودند اين بود كه:

«اوّل وقت نماز با توجّه به نماز وارد شويد و هنگام خواندن حمد و سوره به معناى آن توجّه داشته باشيد تا اين ارتباط حفظ شود».و اين خيلى نكته مهّم و ناشى از نظريّه ايشان در فقه است كه به جرأت اين گونه دستورالعمل را مىدهند; زيرا برخى از آقايان را كه ما ديده بوديم وقتى از آنها سؤال مىشد كه آيا جايز است و مىشود در نماز به فكر معانى آن باشيم و آنها را به قصد انشاء بخوانيم؟ مىفرمودند:

نه اصلاً اين كار امكانپذير نيست زيرا كسى كه حمد و سوره را مىخواند يا قصد قرائت دارد و يا قصد انشاء معانى و اين دو با هم جمع نمىشود. و ما حمد و سوره را به عنوان قرائت مىخوانيم، بنابراين نمىتوانيم معانى را انشاء كنيم. اما آيت الله بهجت نظرشان اين بود كه قصد اين دو با هم از لحاظ عقلى و ثبوتى امكانپذير است لذا اين دستور العمل را داشتند كه به معانى توجّه كنيم تا ذهنمان به اين طرف و آن طرف متوجّه نشود.عمل به يقينّياتمىفرمودند:

«به يقينّيات عمل كنيد، تا كم كم به مطالب

بالاتر برسيد».اين هم خيلى مبناى محكمى است. و مقصود از يقينّيات شامل واجبات يقينى و مستحبّات مسلّم است. مرحوم استادشان آقا شيخ محمّد حسين خيلى به سوره «اِنّا اَنزَلْنا» عنايت داشتند و مىفرمودند هر كس بتواند بخواند خيلى آثار دارد، به ويژه در شبهاى ماه رمضان مخصوصاً شبهاى قدر خيلى آثار بر آن بار مىشود، از جمله موجب فهم معارف قرآن مىشود. اين مىشود يقينّيات مستحبّى. يقينّيات واجب هم مانند اصل نماز خواندن.نماز اوّل وقت نيز هر دو جهت را داراست، يعنى از آن جهت كه نماز است از يقينّيات واجب، و از آن جهت كه در اوّل وقت خوانده مىشود از يقينّيات مستحبّ است.

س: اگر ممكن است به يك نمونه از سؤالاتى كه از آيت الله بهجت نمودهايد و ايشان پاسخ دادهاند، اشاره بفرماييد.

ج: روزى از آقاى بهجت سؤال كردم كه اوّلين حاشيهنويس عروةالوثقى چه كسى بوده است؟ايشان فرمودند:

«احتمال مىدهم مرحوم ميرزا محمّدتقى شيرازى كه معاصر با صاحب عروة بوده و يكى دو سال بعد از ايشان فوت كرده است; يا مرحوم آقا سيّد اسماعيل صدر.»

س: خود ايشان از ميان كتابهاى فقه فتوائى به كدام كتاب علاقمند بودند؟

ج: ايشان خودشان خيلى در پى حاشيه وسيلةالنجاة مرحوم آقا شيخ كاظم شيرازى كه سمت استادى ايشان را داشته، بودند، من آن كتاب را داشتم، فتوكپى كردم و به آقا دادم، گويا مىخواستند «وسيله»(29) را با نظرات خودشان تنظيم كنند.(30)

س: اگر حكايتى از ايشان شنيدهايد براى ما

نقل بفرماييد.

ج: آقا شيخ كاظم شيرازى استاد آقاى بهجت بودهاند گويا نوه ايشان مىخواسته معالم را نزد آقاى بهجت بخواند و به ايشان مراجعه كرده بود ولى آيت الله بهجت فرموده بود وقت ندارم، بعدها يكديگر را ديده بودند و سخن از معالم شده بود و نوه آقا شيخ كاظم گفته بود:

من معالم را پيش جدّم خواندم و آقاى بهجت فرموده بودند:

«خيلى خوب، از سرچشمه استفاده كردهاى.»

گفتار نهم

بيانات حجةالاسلام والمسلمين حاج شيخ هادى قدس

حجةالاسلام والمسلمين شيخ هادى قدس در سال 1311 هـ.ش. در روستاى «ليماچال» از توابع اشكور رودسر متولّد، و در سال 1325 به همراه برادرش حجةالاسلام شيخ اسدالله قدس وارد مدرسه علمّيه روحانيّه رودسر گرديد و طىّ حدود چهار سال مقدّمات علوم اسلامى تا بخشى از معالم و مطوّل را در آنجا فرا گرفت، سپس عازم قزوين شده حدود پنج سال سطح را از محضر حجج اسلام آقايان شيخ احمد تألّهى اَلَمُوتى، حاج ميرزا عبدالرحيم سامت ديلمانى قزوينى حاج آقا مهدوى آموخت، و از محضر حجةالاسلام آقا شيخ قدس اشكورى قزوينى استفاده اخلاقى برد.و در سال 1334 هـ .ش. عازم عشّ آل محمّد(عليهم السلام)، قم گرديد و در مدرسه «حجّتيه» ساكن و سطوح عالى در محضر بزرگان حوزه به پايان رسانيد.آنگاه در درس خارج فقه آيات عظام بروجردى، شاهرودى داماد، گلپايگانى، مرعشى نجفى شركت جست و در اصول از محضر آيات عظام امام خمينى، فكورى يزدى ـ حَشَرَ هُمُ اللّهُ مَعَ الاْئَمَّةِ الطّاهِرينَ(عليهم السلام) ـ بهره برد. و در اين ميان، بيش از همه از محضر آيت الله العظمى بهجت، يعنى از سال حدود 1339 با ايشان آشنا، و تا اواخر سال 1357 از محضر پرفيضش
بهره برد.سرانجام، در خرداد 1358 از طرف جامعه مدرسين و دفتر امام خمينى(قدس سره) به استان گيلان اعزام، و نخست در سمت دادگاه شهرستان رودسر، و بعد مسئول كميته انقلاب اسلامى فعاليّت نمود، و در همان زمان به عنوان امام جمعه شهر كلاچاى منصوب و تا به امروز نيز در اين منصب مشغول هستند، و نيز حدود 10 سال در دانشگاههاى گيلان مشغول تدريس بودند. وى همچنين از سال 1370 تاكنون در مدارس علميه «رودسر» و «رامسر» مشغول تدريس مىباشند.مطالب زير را ايشان به تقاضاى نگارنده مرقوم فرمودهاند.بسم الله الرحمن الرحيم. الحمدلله ربّ العالمين، و صلّى الله على محمّد و آله الطاهرين، واللعن على اعدائهم اجمعين.نكاتى كه بنده در طول مدّت مديد شاگردى از محضر حضرت آيت الله العظمى بهجت استفاده كردهام، بسيار است، از آن ميان به نكاتى چند بسنده نموده و طىّ چندين بخش يادآور مىشوم، اميد كه جويندگان معارف ناب را سودمند افتد:

الف ـ ويژگىهاى اخلاقى عرفانىتواضع و شكسته نفسىاساساً انسان به هر اندازه با حضرت حقّ ارتباط داشته باشد، به همان اندازه متواضع و فروتن مىگردد، از اين رو افرادى كه در اوج معنويّت قرار دارند، از همه متواضعتر هستند. حضرتآيتاللهالعظمى بهجت نيز عارف بزرگوارى است كه هرگز انانيّت در رفتار و گفتارش مشاهده نمىشود.در اين رابطه به ياد دارم روزى با مهمان خود، مرحوم حجةالاسلام حاج شيخ نصرا...لاهوتى به خدمت آقا رفتيم. آقاى لاهوتى گفتند:

«آقا! من به مشهد مشرّف شده بودم، كسى از شما انتقاد مىكرد من عصبانى شدم.»آقا فرمودند:

«در روايات آمده است عالمى را كه به دنيا روى آورد متّهم كنيد.»من تأسفّ خوردم و به خود گفتم كه:

خدايا! اگر زندگى اين آقا رو به دنيا آوردن است، پس تكليف ما چيست؟اهل كرامت و مشاهده عوالم ديگرآيت الله بهجت از افراد نادرى است كه از پشت پرده جهان مادّه اطّلاع دارند. براى نمونه به خاطر دارم كه يكى از روحانّيون مازندران، كه اينك رئيس دادگسترى يكى از استانهاى ايران است، براى حقير نقل كرد:

زمانى كه آيت الله كوهستانى مازندرانى(قدس سره)به رحمتايزدى پيوست، آقازاده آن مرحوم خدمت آيت الله العظمى بهجت مشرّف شدند. آقا به او فرموده بودند:

«آقاى شما كه رحلت نمودند در آن عالَم غوغا برپا شد.»حقير پرسيدم:

مقصود از اين كلام چيست؟ شخص ناقل گفت:

بيش از اين نمىدانم.

/ 18