كتابى كه در پيش رو داريد، كاوشى تئوريك در مقوله ى بررسى علل تاريخى - فرهنگى انحطاط مدرنيته ى سطحى و تقليدى در ايران است. در اين كتاب و بر بستر نقّادى هاى تئوريك، برخى دقايق مهم تاريخ معاصر ايران نيز مورد اشاره قرار گرفته است. مفروض بنيادين كتاب اعتقاد به ضعف ذاتى و ناكارآمدى مدرنيته ى تقليدىِ استعمارى در ايران و ضرورت گذر از آن به سوى تجددطلبى اسلامىِ متناسب با فرهنگ خودى است. رستاخيز بزرگ انقلاب اسلامى ايران كه به تعبير امام بزرگوارمان «انفجار نور بود» نشان داد كه چه قابليت ها و پتانسيل عظيم و حيرت انگيزى در بطن حيات تاريخى اين مردم و سرزمين وجود دارد كه اگر برانگيخته شده و توسط ولايت مطلقه ى اعتقادات اسلامى هدايت گردد، چه قدرت سازندگى و خلاقيت و نوآورىِ شگرفى به منصه ى ظهور خواهد رسيد. موضوع اصلى كتاب حاضر نقد مدرنيته ى سطحى و تقليدى و تذكر دادن به امكان و نيز ضرورت پرداختن به رويكرد تجددگرايى اسلامى جهت تأمين استقلال و سعادتمندى و پيشرفت كشور است. در اين كتاب زاويه ى طرح مباحث كاملاً جديد بوده و سمت و سويى مخالف القائات و مشهورات دويست ساله ى جريان روشن فكرى سكولاريست غرب گرا دارد. دكتر مظفرنامدار استاد دانشگاه و عضو هيئت علمى «پژوهشگاه مطالعات فرهنگى و علوم انسانى» از صاحب نظران در حوزه ى تاريخ و انديشه ى سياسى معاصر ايران مى باشد كه پيش از اين آثار متعددى در خصوص «انديشه ى سياسى شيعى در ايران معاصر» و نيز نقد جريان سكولاريسم غرب زده از ايشان منتشر گرديده است.
لطفا منتظر باشید ...
