/ سوره عنكبوت / آيه هاى 25 - 21 - ترجمه تفسیر مجمع البیان جلد 20

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر مجمع البیان - جلد 20

امین الاسلام طبرسی؛ ترجمه: علی کرمی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

/ سوره عنكبوت / آيه هاى 25 - 21

21 . يُعَذِّبُ مَنْ يَشاءُ وَ يَرْحَمُ مَنْ يَشاءُ وَ إِلَيْهِ تُقْلَبُونَ.

22 . وَ ما أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ فِي الْأَرْضِ وَ لا فِي السَّماءِ وَ ما لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصِيرٍ.

23 . وَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِ آياتِ اللَّهِ وَ لِقائِهِ أُولئِكَ يَئِسُوا مِنْ رَحْمَتِي وَ أُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ.

24 . فَما كانَ جَوابَ قَوْمِهِ إِلاَّ أَنْ قالُوا اقْتُلُوهُ أَوْ حَرِّقُوهُ فَأَنْجاهُ اللَّهُ مِنَ النَّارِ إِنَّ فِي ذلِكَ لَ آياتٍ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ.

25 . وَ قالَ إِنَّمَا اتَّخَذْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْثاناً مَوَدَّةَ بَيْنِكُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا ثُمَّ يَوْمَ الْقِيامَةِ يَكْفُرُ بَعْضُكُمْ بِبَعْضٍ وَ يَلْعَنُ بَعْضُكُمْ بَعْضاً وَ مَأْواكُمُ النَّارُ وَ ما لَكُمْ مِنْ ناصِرِينَ.

ترجمه

21 - هر كس را بخواهد عذاب مى كند و بر هر كس كه بخواهد رحمت [و بخشايش ] مى آورد و تنها به سوى او بازگردانده مى شويد.

22 - و شما نه در زمين و نه در آسمان [هرگز] به ستوه آورندگان [فرمانرواى تواناى هستى ] نخواهيد بود، و جز خداوند [يكتا] نه هيچ سرپرستى داريد و نه [هيچ يار و] ياورى.

23 - و كسانى كه به آيات خدا و ديدار او كفر ورزيدند، آنان از رحمت [و بخشايش ] من نوميد مى گردند و برايشان عذاب دردناكى خواهد بود.

24 - پس [در برابر منطق درست و شايسته ابراهيم ] پاسخ قومش تنها اين بود كه گفتند: او را بكشيد يا بسوزانيد! امّا خدا او را از آتش رهايى بخشيد؛ به يقين در اين [سرگذشت درس آموز] براى گروهى كه ايمان مى آورند نشانه هايى [از يكتايى و قدرت بى كران خدا] است.

25 - و [ابراهيم ] گفت: جز اين نيست كه شما غير از خدا تنها بتهايى را [به پرستش ] برگرفته ايد تا در زندگى اين جهان مايه دوستى در ميان شما باشد، آن گاه در روز رستاخيز از يكديگر بيزارى مى جوييد و يكديگر را نفرين مى كنيد و جايگاهتان آتش [شعله ور دوزخ ] است و هيچ [ياران و] ياورانى نداريد!

نگرشى بر واژه ها

«معجزين»: از ريشه «عجز» در اصل به مفهوم عقب افتادن از چيزى است و «معجزه» در اينجا به مفهوم كسى است كه ديگرى را ناتوان مى سازد و از آنجايى كه وقتى كسى فرار مى كند و از قلمرو قدرت ديگرى بيرون مى رود، او را از دسترسى به خود ناتوان مى سازد؛ اين واژه در اين موارد به كار مى رود.

«ولىّ»: «يار» و كسى كه بدون درخواست، خودش به انسان يارى مى رساند.

«نصير»: «ياور» و كسى كه به تقاضاى انسان يا بدون درخواست انسان و به وسيله ديگرى او را كمك مى كند.

تفسير -

كسانى كه از رحمت خدا نوميد مى گردند

در نخستين آيه مورد بحث آفريدگار هستى در هشدارى سخت مى فرمايد:

يُعَذِّبُ مَنْ يَشاءُ وَ يَرْحَمُ مَنْ يَشاءُ

خدا مالك پاداش و كيفر و فرمانرواى سراى آخرت است و از آنجايى كه ذات پاك و بى همتاى او فرزانه و دادگر است تنها به كارهاى شايسته و انجام آنها فرمان مى دهد و آنها را مى خواهد؛ از اين رو هر كه را بخواهد و در خور كيفر بداند عذاب مى كند و هر كه را بخواهد و شايسته رحمت و بخشايش بداند، مورد مهر و محبت قرار مى دهد و به وسيله ارزانى داشتن توبه و طلب آمرزش يا نظير ان، آنان را مى آمرزد.

وَ إِلَيْهِ تُقْلَبُونَ.

و همه شما به سوى او بازگردانده مى شويد.

واژه قلب به مفهوم بازگشت مى باشد و مفهوم آيه اين است كه: و شما به زندگى جهان ديگر باز گشت داده شده و به پاداش و كيفر عملكردتان خواهيد رسيد و آنجاست كه جز ذات پاك و بى همتاى او كسى مالك سود و زيانى نخواهد بود.

اين آيه شريفه به آيات پيش پيوند دارد و پاسخ انكارگران معاد است كه گويى مى گفتند: اينك كه در دنيا عذاب و كيفرى نيست، ما نيز از هيچ گناهى روگردان نخواهيم بود؛ و آيه شريفه پاسخ مى دهد كه: شما در روز رستاخيز به سوى خدا بازگردانده مى شويد و به كيفر گناهانتان خواهيد رسيد و بدينوسيله به آنان هشدار مى دهد.

آنان گويى مى گفتند: اگر ما به سوى رستاخيز و داورى خدا نيز بازگرديم، بازهم مى توانيم از خود دفاع نموده و جان خود را نجات بخشيم كه قرآن در پاسخ اين پندار ابلهانه آنان مى فرمايد:

وَ ما أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ فِي الْأَرْضِ وَ لا فِي السَّماءِ

و شما نه به ستوه آورنده و ناتوان سازنده خدا در زمين خواهيد بود و نه در آسمان؛ نه در دنيا از قلمرو قدرت او مى توانيد بگريزيد و از كيفر گناهانتان خود را نجات دهيد و نه در سراى آخرت پس بهوش باشيد و از نافرمانى او بترسيد.

چرا؟

در حالى كه كفرگرايان از موجودات آسمانى نيستند، چرا آفريدگار هستى به آنان هشدار داد كه نه در زمين مى توانند او را به ستوه آورند و نه در آسمان؟

دو پاسخ

1 - به باور پاره اى از جمله «قطرب» و «مقاتل» بيان آيه شريفه به صورت تقدير و فرض مى باشد و مفهومش اين است كه: شما نه به ستوه آورنده خدا در زمين هستيد و نه اگر از آسمانيان باشيد مى توانيد از قلمرو قدرت او بيرون رويد. اين بيان درست نظير اين جمله است كه كسى بگويد: شما نمى توانيد از چنگال عدالت فرار كنى خواه در اينجا باشى و يا به سوى بصره بروى.

2 - امّا به باور «فرّاء» معناى آيه اين است كه: «و لا مَن فى السماء بمعجزين» و نه آنانكه در آسمان هستند مى توانند خدا را به ستوه آورند و ناتوان سازند. با اين بيان «مَنْ» در آيه شريفه حذف شده است، چرا كه ظاهر آيه بر آن دلالت دارد، درست نظير اين شعر «حسان» كه:




  • أمن يهجو رسول اللّه منكم
    و يمدحه و ينصره سواء...



  • و يمدحه و ينصره سواء...
    و يمدحه و ينصره سواء...



آيا آن كسى كه پيامبر خدا را مورد اهانت قرار مى دهد، با آن كسى كه او را مى ستايد و در گرفتارى ها ياريش مى كند برابرند؟ يا برابر نيستند؟ با اندك دقّت روشن مى شود كه بند دوم شعر در حقيقت اين گونه است كه: «و من يمدحه...» كه «مَنْ» حذف شده، چراكه جمله نخست نشانگر حذف آن است.

در ادامه آيه شريفه مى فرمايد:

وَ ما لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصِيرٍ.

و جز خدا يار و ياورى نخواهيد داشت تا شما را از عذاب او نجات دهد و ياريتان نمايد و كيفر گناهانتان را از شما دور سازد؛ بنابراين به وجود بت ها و پرستش آنها دل خوش نداريد و آنها را شفاعت كننده خويش مپنداريد كه از آنها هيچ كارى ساخته نيست.

به باور پاره اى واژه «ولىّ» آن كسى است كه خود انسان را يارى مى كند، امّا «نصير» كسى است كه گاه خودش يارى مى كند و گاه به وسيله ديگران.

در سومين آيه مورد بحث مى فرمايد:

وَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِ آياتِ اللَّهِ وَ لِقائِهِ أُولئِكَ يَئِسُوا مِنْ رَحْمَتِي

و آن كسانى به آيات خدا و كتاب پرشكوه آسمانى اش قرآن كفر ورزيده و دليل هاى روشن و روشنگر يكتايى او را انكار مى كنند و نيز روز ديدار پاداش و كيفرش را باور نمى دارند، آنان هستند كه از رحمت و بخشايش من نوميدند.

به باور پاره اى ممكن است مفهوم آيه اين باشد كه: آنانند كه بايد به طور قطع از رحمت و بخشايش و بهشت پرطراوت و زيباى من مأيوس باشند.

وَ أُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ.

و آنانند كه عذابى دردناك و دردانگيز خواهند داشت.

آيه شريفه نشانگر آن است كه كفرگرايان از رحمت و بخشايش خدا نوميدند، امّا ايمان آوردگان به خدا و باور مندان روز رستاخيز هرگز از رحمت خدايشان نوميد نخواهند شد.

در چهارمين آيه مورد بحث دگرباره به سرگذشت الهام بخش ابراهيم باز مى گردد و مى فرمايد:

فَما كانَ جَوابَ قَوْمِهِ إِلاَّ أَنْ قالُوا اقْتُلُوهُ أَوْ حَرِّقُوهُ

هنگامى كه ابراهيم مردم خود را به سوى توحيدگرايى و يكتاپرستى فراخواند و از پرستش بت ها هشدار داد، پاسخ آنان در برابر منطق انسانى و آسمانى او تنها اين بود كه گفتند: هان اى قوم! ابراهيم را بكشيد و يا او را به آتش افكنيد و بسوزانيد.

اين جمله در حقيقت نشانگر سبك مغزى آنان است كه به جاى پذيرش حق اين گونه ابلهانه و خشونتبار پاسخ مى دهند و او را به كشتن و يا سوزانيدن تهديد مى كنند و پاداش مى دهند!

فَأَنْجاهُ اللَّهُ مِنَ النَّارِ

پس خدا او را از آتش كوردلان نجات داد.

در آيه شريفه جمله اى حذف شده و در حقيقت اين گونه است كه: و چون آنان دست به دست هم دادند تا او را بسوزانند و براى هدف شيطانى خويش آتش سهمگينى بر افروختند و ابراهيم را به درون آتش افكندند، خدا او را نجات داد.

إِنَّ فِي ذلِكَ لَ آياتٍ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ.

بى گمان در اين سرگذشت درس آموز براى مردمى كه به آيات ما و به يگانگى و قدرت بى كران پروردگارشان ايمان مى آورند، نشانه هاى روشن و روشنگرى است.

در آخرين آيه مورد بحث منطق ابراهيم را ترسيم مى كند و مى فرمايد:

وَ قالَ إِنَّمَا اتَّخَذْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْثاناً مَوَدَّةَ بَيْنِكُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا

و ابراهيم به آنان گفت: شما شرك گرايان و بت پرستان غير از خداوند يكتا براى خود بتهايى برگرفته ايد تا وسيله و مايه دوستى ميان شما در زندگى اين جهان باشند و عواطف خود را بدانها ابراز نماييد...

ثُمَّ يَوْمَ الْقِيامَةِ يَكْفُرُ بَعْضُكُمْ بِبَعْضٍ

امّا بدانيد كه در روز رستاخيز اين رشته محبت و دوستى شما از هم گسيخته شده و هر يك از شما به ديگرى كفر مى ورزد و ديگرى را به باد لعنت و نفرين مى گيرد؛ آنجاست كه رهبران فريبكار از رهروان كور و كر و دنباله رو خويش بيزارى مى جويند و اينان آنان را گمراهگر خويش اعلان مى كنند.

وَ يَلْعَنُ بَعْضُكُمْ بَعْضاً

و هر كدام ديگرى را لعنت مى كند.

آرى، آنان رهبران فريبكار خود را لعنت مى كنند، چرا كه آنان بودند كه كفر و بيداد و شرك و بت پرستى را در قالب هاى گوناگون آراسته و زينت داده و بخورد ساده دلان داده اند و پيروان سبك مغزشان را به دوزخ كشيده اند.

«قتاده» مى گويد: همه دوستى هاى اين جهان در روز رستاخيز به دشمنى تبديل مى گردد، مگر دوستى پرواپيشگان كه قرآن مى فرمايد:

الاخلاّء يومئذ بعضهم لبعض عدوّ الاّ المتّقين.(197)

در آن روز ياران و دوستان - جز پرواپيشگان - برخى شان دشمن برخى ديگرند.

وَ مَأْواكُمُ النَّارُ

و جايگاه شما آتش شعله ور دوزخ است،

وَ ما لَكُمْ مِنْ ناصِرِينَ.

و هيچ يار و ياورى برايتان نخواهد بود تا عذاب خدا را از شما دور ساخته و شما را نجات بخشد.

/ 32