/ سوره قصص / آيه هاى 55 - 51 - ترجمه تفسیر مجمع البیان جلد 20

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر مجمع البیان - جلد 20

امین الاسلام طبرسی؛ ترجمه: علی کرمی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

/ سوره قصص / آيه هاى 55 - 51

51 . وَ لَقَدْ وَصَّلْنا لَهُمُ الْقَوْلَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ.

52 . الَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ مِنْ قَبْلِهِ هُمْ بِهِ يُؤْمِنُونَ.

53 . وَ إِذا يُتْلى عَلَيْهِمْ قالُوا آمَنَّا بِهِ إِنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّنا إِنَّا كُنَّا مِنْ قَبْلِهِ مُسْلِمِينَ.

54 . أُولئِكَ يُؤْتَوْنَ أَجْرَهُمْ مَرَّتَيْنِ بِما صَبَرُوا وَ يَدْرَؤُنَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ.

55 . وَ إِذا سَمِعُوا اللَّغْوَ أَعْرَضُوا عَنْهُ وَ قالُوا لَنا أَعْمالُنا وَ لَكُمْ أَعْمالُكُمْ سَلامٌ عَلَيْكُمْ لا نَبْتَغِي الْجاهِلِينَ.

ترجمه

51 - و به يقين، ما اين گفتار [آسمانى ] را پياپى و بهم پيوسته براى آنان فرو فرستاديم، باشد كه آنان [به خود آيند و] پند پذيرند.

52 - آن كسانى كه پيش از [فرود آمدن ] اين [قرآن ]، به آنان كتاب آسمانى داده ايم [اينك ] به آن ايمان مى آورند [چرا كه نويد فرود آمدن آن را دريافت داشته اند].

53 - و هنگامى كه [قرآن ] بر آنان تلاوت مى گردد، مى گويند: ما به آن ايمان آورديم؛ چرا كه آن، از سوى پروردگار ما حق است؛ به يقين ما پيش از آن [نيز] مسلمان بوديم.

54 - آنان هستند كه به پاس آنكه شكيبايى ورزيدند، مزدشان دوبار به آنان داده مى شود؛ و [اين ويژگى را دارند كه ] بدى را با نيكى دور مى سازند و از آنچه به آنان روزى ساخته ايم انفاق مى كنند.

55 - و هنگامى كه [گفتار] بيهوده اى مى شنوند، از آن روى مى گردانند و [به بيهوده پردازان ] مى گويند: كارهاى ما از آن ما و عملكرد شما از آن شماست؛ سلام بر شما، ما [همراهى و نشست و برخاست با] نادانان را نمى خواهيم.

نگرشى بر واژه ها

«وصّلنا»: از ريشه «وصل» از باب «تفعيل» مى باشد و در اصل به مفهوم پيوند دادن قطعه هاى ريسمان به هم آمده است.

«يدرؤون»: از ريشه «درء» به مفهوم دفع كردن مى باشد.

«لغو»: بيهوده.

شأن نزول

درباره شأن نزول و داستان فرود دوّمين آيه مورد بحث تا آخر آيات، مفسّران و محدثان روايات گوناگونى آورده اند:

1 - به باور «قتاده» اين آيات درباره «عبد اللّه بن سلام»، «تميم دارى»، «جارود عبدى»، و «سلمان فارسى» و حق گرايى و ايمان آنان به خدا و پيامبرش فرود آمد.

2 - امّا به باور برخى ديگر اين آيات در وصف چهل تن از پيروان مسيح و انجيل فرود آمد كه پيش از بعثت پيامبر و فرود قرآن شريف به آن دو ايمان داشتند. از اين گروه، سى و دو تن از سرزمين حبشه بودند كه به همراه «جعفر بن ابى طالب» به حضور پيامبر گرامى آمدند، و هشت تن ديگر اين گروه چهل نفرى نيز از شام بودند، كه نام هاى آنان اين گونه بود:

1 - تميم 2 - بحيرا 3 - ابرهه 4 - اشرف 5 - عامر 6 - ايمن 7 - ادريس 8 - و نافع، و اين آيات در وصف اينان فرود آمد.

تفسير -

حقجويان و حق پذيران

در اين آيات سخن از شكوه و عظمت قرآن شريف و نقش دگرگونساز اين كتاب آسمانى است كه در نخستين آيه مورد بحث در وصف آن مى فرمايد:

وَ لَقَدْ وَصَّلْنا لَهُمُ الْقَوْلَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ.

و بى گمان ما آيات روشنگر قرآن را براى آنان بطور پياپى و گسست ناپذير بيان كرديم و در آن آيات داستان و سرگذشت پيامبران و جامعه هاى گوناگونى را كه به كيفر كفر و بيدادشان نابود شدند - همه را - براى آنان به روشنى باز گفتيم تا به خود آيند و بينديشند و بدانند كه قرآن حق و از سوى خداست و به آن ايمان آورند.

در ادامه سخن در اين مورد مى فرمايد:

الَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ مِنْ قَبْلِهِ هُمْ بِهِ يُؤْمِنُونَ.

آن كسانى كه پيش از بعثت پيامبر برايشان تورات و انجيل را فرستاديم، به اين پيامبر و قرآن ايمان مى آورند، چرا كه وصف آن حضرت و كتاب آسمانى اش و نيز بشارت آمدنش را در آن كتاب ها خوانده اند.

و مى افزايد:

وَ إِذا يُتْلى عَلَيْهِمْ قالُوا آمَنَّا بِهِ

و هنگامى كه قرآن بر آنان تلاوت مى گردد، مى گويند ما به آن ايمان آورده ايم.

إِنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّنا

چرا كه اين كتاب پرشكوه و معنويت بر حق، و از جانب پروردگار ما آمده است،

إِنَّا كُنَّا مِنْ قَبْلِهِ مُسْلِمِينَ.

و ما پيشتر از آنكه اين كتاب فرو آيد در برابر آن و فرو فرستنده و دريافت دارنده اش سر تسليم فرود آورده ايم.

آرى، نام پيامبر و قرآن شريف و وصف آن دو در تورات و انجيل بوده است و اين انسان هاى حقجو و حقپو و درست انديش حق را پذيرفتند و ايمان آوردند.

و در ترسيم شمار ديگرى از ويژگى هاى انسانى آنان مى فرمايد:

أُولئِكَ يُؤْتَوْنَ أَجْرَهُمْ مَرَّتَيْنِ بِما صَبَرُوا

آنان كسانى هستند كه دوبار پاداش داده مى شوند: يك بار به خاطر پيروى دين و كتاب خودشان، و يك بار ديگر بپاس ايمانشان به اسلام و قرآن و پيرويشان از پيامبر گرامى اسلام.

به باور پاره اى يك بار به خاطر اين كه با شكيبايى و پايدارى به دين و كتاب خودشان ايمان آوردند و وفادار ماندند، و يك بارهم به خاطر ايمان به قرآن و پايدارى در راه آن.

امّا به باور پاره اى ديگر منظور اين است كه آنان به خاطر اين كه در راه دين شكيبايى ورزيدند و اذيت و آزار شرك گرايان و ظالمان را به جان خريدند و پايدار ماندند پاداش داده مى شوند.

وَ يَدْرَؤُنَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ

و آن گونه اند كه سخنان زشت و ناپسندى را كه از كفرگرايان مى شنوند، به سخنان نيكو و پسنديده پاسخ مى گويند.

به باور پاره اى منظور اين است كه: آنان گفتار و كردار ناپسند را با گفتار و عملكرد پسنديده پاسخ مى دهند و دفع مى كنند.

و به باور پاره اى ديگر نادانى مردم نادان را با بردبارى دفع مى كنند.

و از ششمين امام نور نيز آورده اند كه: اينان اذيت و آزار مردم نادان را با حلم و بردبارى و مهر ومدارا از خود دور مى سازند.

وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ.

و از آنچه روزى آنان ساخته ايم در راه خدا انفاق مى نمايند.

در آخرين آيه مورد بحث به ويژگى ديگر اخلاقى اين شايسته كرداران پرداخته و مى فرمايد:

وَ إِذا سَمِعُوا اللَّغْوَ أَعْرَضُوا عَنْهُ

و هنگامى كه بيهوده گويى و بيهوده پردازى اين و يا آن بى خرد را مى شنوند، از آن روى بر مى گردانند و بسان آنان رفتار نمى كنند.

وَ قالُوا لَنا أَعْمالُنا وَ لَكُمْ أَعْمالُكُمْ

و مى گويند ما از كارهاى خود بازخواست مى گرديم و شما نيز از عملكرد خودتان.

برخى مى گويند: منظور آنان اين است كه دين و آيين ما براى ما باد و از شما براى خودتان.

و برخى بر آنند كه: حلم و بردبارى ما براى خودمان، و سبك مغزى شما نيز براى خود شماست.

سَلامٌ عَلَيْكُمْ

ما به شما امنيّت داده ايم و بر آن نيستيم كه بافته هاى بيهوده شما را پاسخ گوييم.

به باور برخى اين سخن ميان مردم با ايمان و كفرگرا نشانه بردبارى است.

و به باور برخى ديگر رمز دوستى و همدلى در ميان مردم با ايمان است.

لا نَبْتَغِي الْجاهِلِينَ.

ما جوياى نشست و برخاست و همكارى با مردم نادان نيستيم، بلكه در پى دانشمندان و فرزانگان و جوياى آنان هستيم.

به باور پاره اى ما دين و آيين مردم نادان و حق ستيز را نمى خواهيم و به آن علاقه اى نداريم.

پرتوى از قرآن

ويژگى هاى حقجويان و حقپويان

در آيات چندگانه اى كه گذشت قرآن شريف ضمن بيان حقايق تاريخى، بخشى از ويژگى هاى اخلاقى و انسانى مردم حقجو و حقپو، انسان هاى آزاده و موج آفرين، چهره هاى انتخابگر و تاريخساز، قهرمانان شكيبايى و بردبارى و نمونه هاى پايدارى و آراستگى به ارزشهاى اسلامى و انسانى را به تابلو مى برد تا همگان به آنان بنگرند و از آنان درس گيرند:

1 - از آنان درس گيرند كه چگونه جان و روان خودرا از آفت هاى مرگبار جمود و تعصب كور و احمقانه پاس داشته و پيام آسمانى پيامبران را بشنوند و با تحقيق و تدبر حقيقت را بشناسند و برگزينند.

2 - از آنان درس بگيرند كه چگونه از دنباله روى كوركورانه كه آفت رشد و تعالى و ابتكار انسانهاست دست شويند و دست به انتخابى سرنوشت ساز و آگاهانه زنند.

3 - از آنان درس بگيرند كه چگونه پس از گزينش راه حق و گام سپردن در شاهراه ايمان و اخلاق و آزاديخواهى و عدالت طلبى و پيكار منطقى با شرك و جهل و بيداد و گمراهى، در راه هدف بلند و آرمان والاى خويش شكيبايى و پايدارى دلاورانه ورزند و پاداش شكوهبار آن پايدارى را از خدا بگيرند.

4 - از آنان درس بگيرند كه چگونه خود را از ضد ارزش ها پاك و پاكيزه ساخته و به ويژگى هاى اخلاقى و انسانى چندگانه اى كه در آيات ترسيم شده است آراسته سازند. به ويژگى هايى چون:

الف - بديهاى مردم نادان را با خوبى و بزرگوارى پاسخ دادن،

ب - از نعمت هاى گوناگونى كه خدا به انسان ارزانى داشته است در راه او انفاق نمودن،

ج - از بيهوده پردازان و بيهودگى ها روى بر تافتن،

د - با مبارزه مسالمت آميز فكرى و فرهنگى و عقيدتى و روشنگرى هاى گوناگون با آنان روبرو شدن و آنان را هدايت كردن،

ه - از نادانان و ظالمان دورى جستن و با فرزانگان و دانشوران زيستن و همدل و همراه بودن،

و - و ديگر اين كه به حقوق و امنيّت و آزادى ديگران احترام نهادن.

آرى، اينها بخشى از ويژگى هاى انسانى و اخلاقى مردم حقگرا و با ايمان است كه بايد از آنان درس گرفت.

ترجمه تفسير مجمع البيان

/ 32