سوره فرقان آيه هاى 10 - 1 - ترجمه تفسیر مجمع البیان جلد 18

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر مجمع البیان - جلد 18

امین الاسلام طبرسی؛ ترجمه: علی کرمی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

سوره فرقان آيه هاى 10 - 1

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيْمِ

1. تَبَارَكَ الَّذِى نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلى عَبْدِهِ لِيَكُوْنَ لِلْعَالَمِيْنَ نَذِيْراً.

2. اَلَّذِى لَهُ مُلْكُ السَّمَاواتِ وَالْأَرْضِ وَلَمْ يَتَّخِذْوَلَداً وَلَمْ يَكُنْ لَّهُ شَرِيْكٌ فِى الْمُلْكِ وَخَلَقَ كُلَّ شَىْ ءٍ فَقَدَّرَهُ تَقْدِيْراً.

3. وَاتَّخَذُوْا مِنْ دُوْنِهِ ءالِهَةً لاَّيَخْلُقُوْنَ شَيْئاً وَهُمْ يُخْلَقُوْنَ وَلاَيَمْلِكُوْنَ لِأَنْفُسِهِمْ ضَراًّ وَلاَنَفْعاً وَلاَيَمْلِكُوْنَ مَوْتاً وَلاَحَيوةً وَلاَنُشُوْرًا.

4. وَقَالَ الَّذِيْنَ كَفَرُوْا إِنْ هذَا إِلاَّ إِفْكٌ افْتَريهُ وَاَعَانَهُ عَلَيْهِ قَوْمٌ ءاخَرُوْنَ فَقَدْ جَآءُوْا ظُلْماً وَ زُوْراً.

5. وَ قَالُوْا أَسَاطِيْرُ الْأَوَّلِيْنَ اكْتَتَبَهَا فَهِىَ تُمْلى عَلَيْهِ بُكْرَةً وَ أَصِيْلاً.

6. قُلْ أَنْزَلَهُ الَّذِىْ يَعْلَمُ السِّرَّ فِى السَّمَاواتِ وَ الْأَرْضِ إِنَّهُ كَانَ غَفُوْراً رَّحِيْماً.

7. وَقَالُوْا مَالِ هذا الرَّسُوْلِ يَأْكُلُ الطَّعَامَ وَيَمْشِى فِى الْأَسْواقِ لَوْلاَ أُنْزِلَ إِلَيْهِ مَلَكٌ فَيَكُوْنَ مَعَهُ نَذِيْراً.

8. أَوْ يُلْقى إِلَيْهِ كَنْزٌ أَوْ تْكُوْنُ لَهُ جَنَّةٌ يَأْكُلُ مِنْهَا وَ قَالَ الظَّالِمَوْنَ إِنْ تَتَّبِعُوْنَ إِلاَّ رَجُلاً مَسْحُوْراً.

9. انظُرْ كَيْفَ ضَرَبُوْا لَكَ الْأَمْثَالَ فَضَلُّوْا فَلاَ يَسْتَطِيْعُوْنَ سَبِيْلاً.

10. تَبَارَكَ الَّذِى إِنْ شَآءَ جَعَلَ لَكَ خَيْراً مِنْ ذلِكَ جَنَّاتٍ تَجْرِىْ مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ و يَجْعَلَ لَّكَ قُصُوْراً.

ترجمه

به نام خداوند بخشنده مهربان

1 - پر بركت [و خجسته ] است آن كسى كه «فرقان» [اين كتاب پرشكوه و جدا سازنده حق از باطل ] را بر بنده [برگزيده ]اش فرو فرستاد تا براى جهانيان بيم رسانى باشد [و آنان را از نافرمانى خدا هشدار دهد].

2 - آن كسى كه فرمانروايى آسمانها و زمين از آن اوست، و فرزندى [براى خود ]برنگرفته، و براى او [همتا و] شريكى در فرمانروايى نبوده است، و او هر چيزى را آفريده و آن را آن سان كه شايسته [و بايسته ] آن بوده، اندازه گيرى كرده [و نظام بخشيده ] است.

3 - و آنان به جاى او براى خود خدايانى برگرفته اند كه چيزى را نمى آفرينند و خود [نيز] آفريده شده اند؛ و براى خود نه زيانى را در توان دارند و نه سودى را؛ و نه مرگى را در اختيار دارند و نه حياتى و نه رستاخيزى را؛[آرى! شرك گرايان چنين پديده هاى ناتوانى را بجاى خداى يكتا و توانا به خدايى و پرستش برگزيده اند].

4 - و آن كسانى كه كفر ورزيدند، گفتند: اين [قرآن ] جز دروغ بزرگى كه [پيامبر ]آن را بربافته، و گروهى ديگر او را بر اين [كار ]يارى رسانده اند، [چيز ديگرى ]نيست؛ و بى گمان [با اين نسبت زشت و ناروا] به بيداد و بهتانى سهمگين دست يازيدند.

5 - و [نيز در دروغى ديگر] گفتند: [اين كتاب همان ] افسانه هاى پيشينيان است كه [پيامبر] آنها را [از جايى ] براى خود نوشته و هر بامداد و شامگاه بر او املا مى گردد.

6 - [هان اى پيامبر! به آنان ] بگو: آن [كتاب آسمانى ] را كسى فرو فرستاده است كه راز نهانها را در آسمانها و زمين مى داند، و هموست كه هماره آمرزنده و مهربان است.

7 - و گفتند: اين چه پيامبرى است كه [نه شيوه فرمانروايان را دارد و نه روش فرشتگان را، بلكه ] غذا مى خورد و در بازارها راه مى رود؟! چرا فرشته اى به سوى او فروفرستاده نشده است تا همراه وى مردم را هشدار دهد [و رسالت او را گواهى كند].

8 - يا [چرا] گنجى [از جانب خدا] به سوى او افكنده نشده يا بوستانى ندارد كه [از ميوه هاى رنگارنگ ] آن بخورد؛ و بيدادگران گفتند: شما تنها از مردى افسون شده پيروى مى كنيد.

9 - [هان اى پيامبر!] بنگر كه چگونه براى تو مثالها زدند و گمراه شدند، آن گونه كه نمى توانند راهى [به سوى هدايت و نجات ]بيابند.

10 - پربركت [و خجسته ] است آن كسى كه اگر بخواهد بهتر از اين را براى تو قرار مى دهد؛ بوستانهايى كه جويبارها از زير درختان آن روان است؛ و براى تو كاخهايى [پرشكوه ] پديد مى آورد.

تفسير -
جدا سازنده حق از باطل

سوره مباركه نور با ترسيم عظمت و فرمانروايى آفريدگار هستى به پايان رسيد و اين سوره با اشاره به بزرگى و اقتدار ذات پاك او آغاز مى گردد و مى فرمايد:

تَبَارَكَ الَّذِى نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلى عَبْدِهِ

بزرگ و پربركت است آن خدايى كه فرقان، اين كتاب پرشكوه و جدا سازنده حق از باطل را بر بنده برگزيده اش محمد صلى الله عليه وآله فرو فرستاد.

به باور برخى، واژه «بركت» به مفهوم نعمت بسيار و خير فراوان آمده است.

امّا به باور برخى ديگر، به مفهوم بزرگ و مقدّس و بى همتاست كه نظير و شريكى براى ذات پاك او نيست.

و پاره اى نيز آن را به پديد آورنده همه نعمتها و بركتها وصف كرده اند.

لِيَكُوْنَ لِلْعَالَمِيْنَ نَذِيْراً

بزرگ و بى همتاست آن كسى كه قرآن را بر بنده اش محمد صلى الله عليه وآله فرو فرستاد تا همه خردمندان و انسانهاى رشد يافته را هشدار دهد و آنان را از نافرمانى خدا و گناه بترساند.

در دوّمين آيه مورد بحث، در وصف همان زوال ناپذير يكتا مى فرمايد:

اَلَّذِى لَهُ مُلْكُ السَّمَاواتِ وَ الْأَرْضِ

آن خدايى كه فرمانروايى آسمانها و زمين از آن اوست.

وَلَمْ يَتَّخِذْوَلَداً

و بر خلاف پندار پوچ يهود و نصارى و شرك گرايان، او براى خود فرزندى بر نگرفته است؛

وَ لَمْ يَكُنْ لَّهُ شَرِيْكٌ فِى الْمُلْكِ

و در فرمانروايى كران تا كران هستى براى او شريك و همتايى وجود ندارد.

وَخَلَقَ كُلَّ شَىْ ءٍ

و او همه پديده ها را آفريده است؛

فَقَدَّرَهُ تَقْدِيْراً.

آرى! آفريدگار هستى همه پديده ها و مخلوقات را آفريده و آنها را بر اساس حكمت و تدبير اندازه گيرى كرده و نظام بخشيده است.

به باور پاره اى، منظور از «اندازه گيرى نمودن شايسته و بايسته» آن است كه همه آنها را در كتابى كه فرشتگان مى نويسند به ثبت رسانده است.

امّا به باور پاره اى ديگر، او همه پديده ها را آفريده و آنها را از نظر طول و عرض و رنگ و صفات، مدّت زندگى و بقا و ديگر ويژگيها اندازه گيرى نموده و نظام بخشيده است.

در سوّمين آيه مورد بحث، در اشاره به انحراف فكرى و عقيدتى شرك گرايان و ظالمان مى فرمايد:

وَاتَّخَذُوْا مِنْ دُوْنِهِ ءالِهَةً

و شرك گرايان و ظالمان، بتهاى گوناگون را بجاى خدا به پرستش و خدايى برگرفتند.

آنگاه در وصف اين خدايان دروغين مى افزايد:

لا يَخْلُقُوْنَ شَيْئاً وَهُمْ يُخْلَقُوْنَ

اين بتها و خدايان دروغين نه تنها آفريننده پديده اى نيستند، كه خود پديده و آفريده اى ناتوانند.

وَ لاَيَمْلِكُوْنَ لِأَنْفُسِهِمْ ضَراًّ وَلاَنَفْعاً

و نيز اين خدايان پندارى و ناتوان، نه مى توانند زيان و گزندى را از خود دور سازند و نه سودى را به سوى خود جلب نمايند.

وَلاَيَمْلِكُوْنَ مَوْتاً وَ لاَحَيوةً وَلاَنُشُوْرًا.

و آنها نه قدرت دارند تا زندگى بخشند و نه مى توانند بميرانند و نه زنده ساختن مردگان در توان و اختيار اين خدايان دروغين و پندارى است؛ چراكه همه اين كارها ويژه آفريدگار يكتا و گرداننده تواناى هستى است و بس.

تهمتهاى رسواى كفرگرايان و حق ستيزان

در چهارمين آيه مورد بحث، در اشاره به بهانه جوييها و تهمتهاى زشت و رسواى كفرگرايان و ظالمان مى فرمايد:

وَقَالَ الَّذِيْنَ كَفَرُوْا إِنْ هذَا إِلاَّ إِفْكٌ افْتَريهُ

و آن كسانى كه كفر ورزيدند، در برابر دعوت پيامبر توحيد و تقوا، و پيام و كتاب او گفتند: اين تنها دروغى است كه خود او ساخته و پرداخته و گروهى نيز او را در اين راه يارى رسانده اند.

وَ أَعَانَهُ عَلَيْهِ قَوْمٌ ءاخَرُوْنَ

آرى! او را در اين راه، عناصرى چون: «عداس»، «يسار» و «حبر» - كه هرسه برده و پيرو كتابهاى آسمانى پيشين بودند - يارى رسانده اند.

پاره اى آورده اند كه به پندار كفرگرايان و ظالمان، پيامبر را در آوردن قرآن و آيات خيره كننده آن، يهوديان يارى رسانده اند.

فَقَدْ جَآءُوْا ظُلْماً وَزُوْراً.

امّا آنان با اين تهمت تراشى بر ضد پيامبر و قرآن، به ستم بزرگ و دروغ رسوايى دست يازيدند؛ چراكه پيامبر، قرآن را از راه وحى و رسالت و از جانب خدا آورده است؛ نه آن گونه كه آن حق ستيزان به دروغ، اتّهام مى بستند.

آرى كفرگرايان با اين تهمت رسواى خود حق را انكار كردند؛ قرآن بدان دليل در پاسخ اتّهامات رسواى آنان به اين پاسخ كوتاه امّا روشن و كوبنده بسنده مى كند كه پيشتر اعجاز قرآن را به روشنى به نمايش نهاده و مخالفان را از آوردن كتاب يا سوره و يا آيه اى همانند آن ناتوان و ذليل ساخته است.

در پنجمين آيه مورد بحث، در ترسيم ديگر دروغها و تهمتهاى بيدادگران مى فرمايد:

وَقَالُوْا أَسَاطِيْرُ الْأَوَّلِيْنَ اكْتَتَبَهَا

و باز حق ستيزان گفتند: اين آيات همان افسانه هاى پيشينيان و نوشته هاى ديرين و كهنه اى است كه محمد صلى الله عليه وآله از روى نوشته هاى گذشتگان براى خود نوشته است.

فَهِىَ تُمْلى عَلَيْهِ بُكْرَةً وَ أَصِيْلاً.

آرى! او براى ادامه كار خويش هميشه از ديگران يارى مى گيرد و اين واژه ها و جملات و آيات، هر بامداد و شامگاه بر او املا مى شود تا فرا گيرد و يادداشت نمايد و آنگاه آنها را با آب و تاب بر مردم تلاوت كند.

و بدينسان مى نگريم كه دستگاه ستم و بيداد حاكم، چگونه در برابر قرآن و پيامبر، دستخوش تناقض گويى و ياوه سرايى مى گردد؛ چراكه از سويى مى گويد: اين آيات را خود ساخته و پرداخته است و از سوى خدا نيست، امّا از دگرسو مى گويد: ديگران اين نوشته ها را براى وى املا مى كنند و از ديگران مى آموزد؛ و اين دروغ رسواى آنان در حالى بود كه آنان به خوبى مى دانستند كه پيامبر گرامى به مكتب نرفته و خط نوشتن را نزد كسى نياموخته بود.

اينك در پاسخگويى به اتّهامات آنان مى فرمايد:

قُلْ أَنْزَلَهُ الَّذِىْ يَعْلَمُ السِّرَّ فِى السَّمَاواتِ وَ الْأَرْضِ

هان اى پيامبر! به اين كفرگرايان بگو: اين گونه نيست كه شما مى گوييد و تهمت مى زنيد؛ بلكه قرآن، اين كتاب پرشكوه را آن خداى يكتايى فروفرستاده است كه به رازهاى آسمانها و زمين آگاه است و اوست كه آن را برابر حكمت و مصلحت خويش فروفرستاده است.

إِنَّهُ كَانَ غَفُوْراً رَّحِيْماً.

چراكه او هماره آمرزنده و مهربان است.

آرى ذات پاك و بى همتاى او، در كيفر گناهكاران شتاب نمى ورزد، بلكه با فرستادن پيامبر و كتاب، بر آنان اتمام حجّت مى نمايد.

چرا نه شيوه فرمانروايان دارد و نه سبك فرشتگان؟!

دگرباره به ترسيم بهانه هاى كفرگرايان و حق ستيزان باز مى گردد و در اين مورد مى فرمايد:

وَقَالُوْا مَالِ هَذا الرَّسُوْلِ يَأْكُلُ الطَّعَامَ وَيَمْشِى فِى الْأَسْواقِ

و آنان گفتند: اين ديگر چه پيامبرى است كه بسان ما انسانها غذا مى خورد و در كوچه و بازار براى فراهم آوردن امكانات زندگى حركت مى كند و با مردم به گفت و شنود مى نشيند؟!

لَوْلاَ أُنْزِلَ إِلَيْهِ مَلَكٌ فَيَكُوْنَ مَعَهُ نَذِيْراً.

چرا به همراه او فرشته اى فروفرستاده نشد تا رسالت و دعوت او را گواهى و به همراه او مردم را هشدار دهد؟!

اين پندار و يا بهانه جويى نيز از سخنان كفرگرايان و حق ستيزان است كه مى گفتند: چرا فرشته اى به همراه او نيامده است؟

آنان چنين مى پنداشتند كه اگر فرشته اى به يارى پيامبر مى آمد بهتر بود، در حالى كه انسان با همنوع خويش بهتر مى تواند رابطه برقرار سازد تا با فرشته اى كه از جنس انسانها نيست، و اين در حقيقت بهانه ديگر آنان بود.

أَوْ يُلْقى إِلَيْهِ كَنْزٌ

چرا به سوى او گنجى از آسمانها افكنده نشد و از آسمان ثروتى هنگفت و پايان ناپذير براى او نيامد تا نيازى به كار و تحصيل معاش نداشته باشد؟!

أَوْ تَكُوْنُ لَهُ جَنَّةٌ يَأْكُلُ مِنْهَا

و يا چرا بوستانى بزرگ و پر از ميوه هاى گوناگون به او ارزانى نگرديد تا از ميوه هاى آن بخورد؟!

وَ قَالَ الظَّالِمَوْنَ إِنْ تَتَّبِعُوْنَ إِلاَّ رَجُلاً مَسْحُوْراً.

و ظالمان با نهايت خيره سرى و گستاخى رو به ايمان آوردگان كردند كه: شما تنها از مردى پيروى مى كنيد كه افسون شده و خردش از او سلب شده است!

و آنگاه روى سخن را به پيامبر نموده و در پاسخ همه اين دروغهاى رسوا مى فرمايد:

انظُرْ كَيْفَ ضَرَبُوْا لَكَ الْأَمْثَالَ

هان اى پيامبر! ببين درباره تو و رسالت آسمانى ات چه مثالهاى ناروايى مى زنند و چه دروغها مى سازند!

آرى! آنان گاهى تو را افسون شده مى خوانند،

و گاه نيازمند به پول و بوستان،

گاه به همراهت فرشته اى مى جويند و گاه برايت آرزوى گنج مى نمايند!

فَضَلُّوْا فَلاَ يَسْتَطِيْعُوْنَ سَبِيْلاً.

و از پى اين بافته هاى دروغين گمراه شده و به گونه اى از حق به دور افتاده اند كه ديگر نمى توانند راهى براى نجات خود از بافته هاى بى اساسى كه بافته اند بيابند و حقّ و عدالت را كه گم كرده اند پيدا كنند، چراكه به سه آفت دنباله روى، تعصب كور، و عادتهاى غلط گرفتار آمده اند.

در آخرين آيه مورد بحث مى فرمايد:

تَبَارَكَ الَّذِى إِنْ شَآءَ جَعَلَ لَكَ خَيْراً مِنْ ذلِكَ

بزرگ و بى همتاست آن خدايى كه اگر بخواهد نعمت گرانى به تو ارزانى مى دارد كه از گنج و بوستان برتر و بالاتر است.

جَنَّاتٍ تَجْرِىْ مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَيَجْعَلَ لَّكَ قُصُوْراً.

او باغها و بوستانهايى به تو ارزانى مى دارد كه جويبارها از فرودين درختان آنها روان است و كاخهايى پرشكوه به تو مى بخشد كه زيبا و ماندگارند؛ آرى او اين نعمتهاى گران را در آخرت به تو مى دهد.

به باور پاره اى، منظور اين است كه اگر بخواهد در همين جهان به تو ارزانى مى دارد.

/ 40