سوره نور آيه هاى 64 - 62 - ترجمه تفسیر مجمع البیان جلد 18

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر مجمع البیان - جلد 18

امین الاسلام طبرسی؛ ترجمه: علی کرمی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

سوره نور آيه هاى 64 - 62

62. إِنَّمَا الْمُؤْمِنُوْنَ الَّذِيْنَ ءامَنُوْا بِاللَّهِ وَرَسُوْلِهِ وَ إِذَا كَانُوْا مَعَهُ عَلى أَمْرٍ جَامِعٍ لَمْ يَذْهَبُوْا حتّى يَسْتَأْذِنُوهُ اِنَّ الَّذِيْنَ يَسْتَأْذِنُوْنَكَ أُولئِكَ الَّذِيْنَ يُؤْمِنُوْنَ بِاللَّهِ وَرَسُوْلِهِ فَإِذَا اسْتَأْذَنُوْكَ لِبَعْضِ شَأْنِهِمْ فَأْذَنْ لِمَنْ شِئْتَ مِنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمُ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيْمٌ.

63. لاَتَجْعَلُوْا دُعَاءَ الرَّسُوْلِ بَيْنَكُمْ كَدُعَآءِ بَعْضِكُمْ بَعْضاً قَدْ يَعْلَمُ اللَّهُ الَّذِيْنَ يَتَسَلَّلُوْنَ مِنْكُمْ لِوَاذاً فَلْيَحْذَرِ الَّذِيْنَ يُخَالِفُوْنَ عَنْ أَمْرِهِ أَنْ تُصِيْبَهُمْ فِتْنَةٌ أَوْ يُصِيْبَهُمْ عَذَابٌ اَلِيْمٌ.

64. أَلاَ إِنَّ لِلَّهِ مَا فِى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قَدْ يَعْلَمُ مَا أَنْتُمْ عَلَيْهِ وَيَوْمَ يُرْجَعُوْنَ إِلَيْهِ فَيُنَبِّئُهُمْ بِمَا عَمِلُوْا وَاللَّهُ بِكُلِّ شَىْ ءٍ عَلِيْمٌ.

ترجمه

62 - ايمان آوردگان [راستين ]، تنها كسانى هستند كه به خدا و پيام آورش ايمان آورده اند و هنگامى كه با او بر انجام كارى [بزرگ ] گرد مى آيند، تا آنگاه كه از او اجازه نگيرند، [به جايى ]نمى روند؛ [هان اى پيامبر! ]بيقين كسانى كه از تو اجازه مى گيرند، آنان هستند كه به خدا و پيام آور او ايمان مى آورند؛ از اين رو هنگامى كه آنان براى برخى از كارهايشان از تو اجازه [رفتن ]خواستند، به هركدام از آنها كه مى خواهى [و شايسته مى دانى ]اجازه بده، و براى آنان [از بارگاه ] خدا آمرزش بخواه؛ چراكه خدا بسيار آمرزنده و مهربان است.

63 - ندا دادن پيامبر را در ميان [جامعه ] خويش بسان ندا دادن يكديگر قرار ندهيد [كه به طور عادى همديگر را ندا مى دهيد]؛ خدا مى داند [كه چه ]كسانى از شما [از قلمرو ديد او] دزدانه [و با پنهان شدن پشت سر ديگران ]مى گريزيد؛ از اين رو آن كسانى كه از فرمان او سرپيچى مى كنند بايد بترسند كه مباد فتنه اى دامانشان را بگيرد يا عذابى دردناك به آنان در رسد!

64 - بهوش باشيد كه آنچه در آسمانها و زمين است، از آن خداست؛ بى ترديد، او آنچه را كه شما بر آن هستيد [و در مورد آن مى انديشيد و عمل مى كنيد ]و روزى كه [مردم ] به سوى او بازگشت داده مى شوند را مى داند، پس آنان را از آنچه انجام داده اند آگاهى خواهد بخشيد؛ و خدا به هر چيزى داناست.

نگرشى بر واژه ها

«تسلّل»: بيرون رفتن نهانى و دزدانه؛ و به همين جهت به نفوذ قاچاقى نيز گفته مى شود.

«لواذ»: اين واژه از ريشه «ملاوذه» به مفهوم كار كسى است كه با نهان ساختن خود در پشت سر ديگرى مى گريزد.

و نيز به مفهوم چنگ انداختن و در پناه چيزى قرار گرفتن، و همچنين به مفهوم «مخالفت» تفسير شده است.

«امر جامع»: كار بسيار سرنوشت سازى كه گرد آمدن مردم در مورد آن لازم است.

تفسير -
ايمان آوردگان راستين و ادب در برابر پيامبر

در آيات پيش، سخن در باره آداب و مقرّرات زندگى، و معاشرت با نزديكان و بستگان بود؛ اينك در مورد ادب معاشرت با پيامبر گرامى مى فرمايد:

اِنَّمَا الْمُؤْمِنُوْنَ الَّذِيْنَ ءامَنُوْا بِاللَّهِ وَرَسُوْلِهِ

در حقيقت، ايمان آوردگان راستين كسانى هستند كه به يكتايى خدا و عدالت و فرزانگى او ايمان آورده اند و پيام و پيامبرش را با جان و دل تصديق مى كنند.

وَإِذَا كَانُوْا مَعَهُ عَلى أَمْرٍ جَامِعٍ لَمْ يَذْهَبُوْا حتّى يَسْتَأْذِنُوهُ

و هنگامى كه به همراه پيامبر هستند و كارى بزرگ، بسان جنگ و جهاد، نياز به مشورت و تبادل نظر، جمعه و جماعت، و يا هر كارى كه نياز به همراهى و همفكرى و همكارى دارد، پيش آمد كند، آنان بدون اجازه خواستن از پيامبر، او را تنها نگذاشته و از پى كار شخصى خويش نمى روند.

إِنَّ الَّذِيْنَ يَسْتَأْذِنُوْنَكَ أُولئِكَ الَّذِيْنَ يُؤْمِنُوْنَ بِاللَّهِ وَرَسُوْلِهِ

بيقين آن كسانى كه در اين موارد و شرايط، براى رفتن از تو كسب اجازه مى كنند و بدون اجازه تو، اى پيامبر، صحنه را ترك نمى گويند، آنان هستند كه داراى ايمان راستين مى باشند؛ و آنان كه دزدانه و بدون اجازه مى روند ايمان به خدا و قيامت ندارند.

فَإِذَا اسْتَأْذَنُوْكَ لِبَعْضِ شَأْنِهِمْ فَأْذَنْ لِمَنْ شِئْتَ مِنْهُمْ

در اين صورت هرگاه آنان براى برخى از كارهاى خويش از تو اجازه رفتن خواستند، به هر كسى كه مى خواهى و شايسته و مصلحت مى دانى اجازه رفتن بده و به هر كسى صلاح نمى دانى مى توانى اجازه رفتن ندهى.

يادآورى مى گردد كه امام معصوم و جانشين راستين پيامبر گرامى نيز از اين مقام و موقعيّت بهره ور است.

وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمُ اللَّهَ

و براى آنان كه اجازه مى گيرند و رعايت مقرّرات مى كنند از بارگاه خدا آمرزش بخواه.

إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيْمٌ.

چراكه خدا بسيار آمرزنده و مهربان است.

منظور اين است كه از خدا بخواه تا لطف خود را بر آنان ارزانى دارد و توفيقشان دهد تا كارى كنند كه آمرزش و بخشايش خدا روزى آنان گردد.

در دومين آيه مورد بحث مى فرمايد:

لاَ تَجْعَلُوْا دُعَآءَ الرَّسُوْلِ بَيْنَكُمْ كَدُعَآءِ بَعْضِكُمْ بَعْضاً

هان اى مردم با ايمان مباد كه ندا دادن و صدا زدن پيامبر را در ميان جامعه، بسان ندا دادن و صدا زدن خودتان قرار دهيد!

در تفسير اين فراز سه نظر آمده است:

1 - به باور برخى، از جمله «ابن عباس»، آفريدگار هستى بدين وسيله به آنان مى آموزد كه پيامبر را احترام كنند و در برابرش تعظيم نمايند و به هنگام ندا و صدا، او را بسان مردم عادى به نام و يا نام پدرش نخوانند، بلكه او را با فروتنى و احترام و با عنوان پيامبر خدا ياد كنند.

2 - اما به باور برخى ديگر، منظور اين است كه آنان را هشدار مى دهد كه مباد كارى كنند كه در خور نفرين پيامبر شوند و آن حضرت آنان را نفرين كند؛ چراكه دعاى او با ديگران تفاوت بسيارى دارد و هرآنچه او از بارگاه خدا بخواهد پذيرفته است.

3 - «ابو مسلم» مى گويد: منظور اين است كه فراخوان و دعوت پيامبر را بسان دعوت و فراخوان خويش مپنداريد؛ چراكه او از جانب خدا دعوت مى كند و به سوى او فرامى خواند و پيام او را مى رساند، از اين رو نافرمانى او نافرمانى خداست.

قَدْ يَعْلَمُ اللَّهُ الَّذِيْنَ يَتَسَلَّلُوْنَ مِنْكُمْ لِوَاذاً

بيقين خدا مى داند كه چه كسانى خود را از برابر ديد پيامبر نهان مى دارند و دزدانه فرار مى كنند.

به گونه اى كه آورده اند: نفاقگرايان در روزهاى جمعه از شنيدن سخنان پيامبر و خطبه او خوششان نمى آمد؛ از اين رو با پنهان ساختن خويش در برابر برخى از اصحاب پيامبر، از ديد آن حضرت دور مى شدند و بدينسان آيه شريفه به آنان هشدار مى دهد و آنان را از اين كار ناپسندشان باز مى دارد.

«مجاهد» آورده است كه: به هنگام فرا رسيدن هنگامه جهاد آنان خود را پشت سر ديگران مخفى مى كردند و دزدانه و بدون اجازه فرار مى كردند؛ از اين رو آيه شريفه به آنان هشدار مى دهد:

فَلْيَحْذَرِ الَّذِيْنَ يُخَالِفُوْنَ عَنْ أَمْرِهِ أَنْ تُصِيْبَهُمْ فِتْنَةٌ أَوْ يُصِيْبَهُمْ عَذَابٌ أَلِيْمٌ.

آن كسانى كه از فرمان خدا و پيامبرش سر باز مى زنند و مخالفت مى كنند بايد از اين بترسند كه مباد فتنه و بلايى - پيش از آن كه نفاقشان آشكار گردد يا گرفتار عذابى دردانگيز شوند - دامانشان را بگيرد.

به باور برخى، منظور اين است كه چنين كسانى بترسند كه مباد گرفتار كيفر اين جهان و عذاب آن جهان گردند.

از آيه شريفه اين نكته درس آموز دريافت مى گردد كه فرمانبردارى از پيامبر واجب است؛ چرا كه اگر واجب نبود اين هشدار و اخطار از سوى خدا داده نمى شد.

در آخرين آيه مورد بحث كه آخرين آيه اين سوره نيز مى باشد مى فرمايد:

أَلاَ إِنَّ لِلَّهَ مَا فِى السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ

هان اى مردم! بهوش باشيد كه آنچه در آسمانها و زمين است، همه و همه از آن خداست.

آرى! كران تا كران هستى را او آفريده و او گرداننده آنهاست؛ بر اين اساس كسى نمى تواند در برابر او به مخالفت برخيزد و يا به او اعتراض كند.

قَدْ يَعْلَمُ مَا أَنْتُمْ عَلَيْهِ

خدا مى داند كه شما كارهاى شايسته و خداپسندانه انجام مى دهيد و يا در انديشه زشتكارى و گناه و بيداد هستيد، ايمان داريد و براستى خدا را مى شناسيد و يا تنها ادّعا مى كنيد؛ چراكه هيچ چيزى در كران تا كران هستى بر او پوشيده نمى ماند.

وَيَوْمَ يُرْجَعُوْنَ إِلَيْهِ

و نيز او مى داند كه هنگامه فرا رسيدن رستاخيز چه زمانى است و چگونه مردم به سوى او بازگردانده خواهند شد.

فَيُنَبِّئُهُمْ بِمَا عَمِلُوْا

و در آن روز بزرگ، آنان را از انديشه و گفتار و كردار شايسته و يا ظالمانه اى كه داشته اند، آگاه خواهد ساخت.

وَاللَّهُ بِكُلِّ شَىْ ءٍ عَلِيْمُ

و خدا به همه چيز و از آن جمله به عملكرد بندگان آگاه است و آنان را در خور عملكردشان پاداش و كيفر خواهد داد.


پرتوى از سوره

ترجمه و تفسير اين سوره مباركه به پايان رسيد و اينك در پرتو مهر خداى جهانيان، در آستانه سوره فرقان ايستاده ايم.

در سوره نور نيز از كنار بوستان بوستان گل و لاله و انبوه انبوه از مفاهيم و معارف انسانساز و الهام بخش گذشتيم كه در يك بازنگرى و جمع بندى مى توان از جمله به اين موضوعات متنوّع اشاره كرد:

1 - در راه پاكدامنى و عفّت عمومى؛

2 - تدابيرى براى پاسدارى فرهنگى و اخلاقى و قانونى از عفّت عمومى؛

3 - كيفر دردناك تهمت تراشى؛

4 - كيفر اتّهام بستن به همسر؛

5 - چرا سوءظنّ؟!

6 - باران نكوهش بر مردم بى تفاوت؛

7 - هشدار از نشر و پخش ميكروب گناه و زشتى!

8 - هشدار از پيروى شيطان!

9 - هشدار از تندرويها؛

10 - برخى گواهان روز رستاخيز؛

11 - كبوتر با كبوتر. ؛

12 - حقّ امنيّت؛

13 - پديده برهنگى و چشم چرانى؛

14 - فرمان تشكيل خانواده؛

15 - نور آسمانها و زمين؛

16 - نمايش كارهاى سراب گونه در قالبى زيبا؛

17 - زنجيره اى از نشانه هاى قدرت خدا؛

18 - چهره هاى گوناگون حيات؛

19 - دو آفت انحطاط؛

20 - شش نشان ايمان و رستگارى؛

21 - هر كس مسئول عملكرد خويش است؛

22 - نظام عادلانه جهانى در واپسين حركت تاريخ؛

23 - هشدار به كفرگرايان و ظالمان؛

24 - مقرّرات ورود به قلمرو خصوصى ديگران؛

25 - از اين خانه ها مى توان غذا خورد؛

26 - ادب در برابر پيامبر؛

و ده ها پند و اندرز انسانساز و عبرت آموز ديگرى كه گذشت.

سوره فرقان

/ 40