فتنه در لغت معاني متعددي دارد از جمله آنها اختلاف آراء، گمراهي، کفر، رسوايي، آزمايش، عذاب، بيماري، جنون، بلا و عبرت، وسوسه دل[1] و تحير است. اين واژه به معاني آزمايش[2]، شگفتي، پريشاني افکار، ناسپاسي، گمراهي و شرک[3]، وسوسه ها و انديشه هاي منفي و شورش، وارد کردن انسان در آتش و سوزاندن[4] و گرفتاري دنيوي نيز به کار رفته است. "فتنه" در نهج البلاغه نيز کاربرد فراوان دارد. اين واژه و مشتقات آن به معاني آزمايش، اختلاف آراء، درگيري و کشمکش بين دو فرد يا دو جريان باطل و آميختن حق و باطل و يا ايجاد فضايي مبهم و غيرشفاف، گرفتاري و مصيبت، وسوسه و پريشاني افکار در نهج البلاغه به کار رفته است.
فتنه در ادبيات نهج البلاغه
همان گونه که در مقدمه بيان شد منظور از "فتنه" در ادبيات نهج البلاغه " کاربرد لغوي ادبي و بلاغي اين واژه و مشتقات آن و نوع نگاه اين کتاب عظيم و فرهنگ حاکم برآن به "فتنه" ميباشد اينک به حول و قوه الهي بطور منظم دسته بندي شده موارد کاربرد فتنه را در نهج البلاغه مورد بررسي قرار ميدهيم. "کن في الفتنه کابن اللبون لاظهر فيرکب و لاضرع فيحلب"[5] در فتنه مانند شتر نر دو ساله باشيد نه پشتي محکم براي سوار شدن دارد و نه پستاني براي دوشيدن. فتنه در اين عبارت به خصومت بين دو حاکم باطل اطلاق ميشود که هر دو به باطل فرا ميخوانند. مانند فتنه عبدالملک و ابن ذبير و فتنه مروان و ضحاک و فتنه حجاج و ابن الاشعث. [6] و در دوران ما ميتوان به فتنه حمله عراق به کويت و مقابله آمريکا با عراق اشاره کرد. امام علي (ع) با تشبيه بسيار زيبا و روشن، وجدان انسانها را مورد خطاب قرار ميدهد تا مبادا پل عبور اهداف قدرت طلبان دنياپرست شوند. "و جاشت جيش المرجل و قامت الفتنه علي القطب فاسر عوا الي اميرکم و بادروا جهاد عدوکم"[7] ديگ آشوب به جوش آمد و فتنه برپاي و خروشان شد پس به سوي اميرتان بشتابيد و در جهان با دشمنانتان بر يکديگر پيشي بگيريد. معمولا در آشوبهاي اجتماعي افراد فتنه جو و آتش بيار معرکه از فضاي ايجاد شده سوء استفاده ميکنند و چنان فضا را تيره و تار ميکنند که افراد عادي قدرت شناخت مديريتهاي پشت صحنه بحران را پيدا نميکنند و اينجاست که باطل و حق درهم مي آميزد. در اين عبارت، امام علي (ع) غليان و خروش کينه ها را به خروش ديگ تشبيه کرده و چون مبالغه در تشبيه بسيار زياد است از اصل تشبيه رويگرداني حاصل شده و نوعي استعاره مصرحه ايجاد و شکل گرفته است.