كتابهايى كه بحث تحقيقى در مورد القاب حضرت كردهاند را نام ببريد؟
بحث القاب و اسامى حضرت مهدى عليهالسلام به طور اجمال و ضمنى، در بسيارى ازكتابهايى كه درباره زندگى حضرت نگاشته شده است، مطرح شده و كتابهايى نيز به طور
خاص در اينباره به چاپ رسيده است كه براى نمونه به معرفى چند كتاب مىپردازيم:
1. «نام محبوب»؛ بررسى در نامها و القاب امام عصر عليهالسلام.
نويسنده: سيد حسين حسينى
چاپ سوم، 1376، نشر آفاق
2. «نام نامه مهدى عليهالسلام»؛ فرهنگ و اسامى و القاب حضرت مهدى عليهالسلام
نويسنده: محمد كاظم بهينا، چاپ اول، 1376، مركز فرهنگى انتشاراتى «رايحه».
اين كتاب كوچك با استفاده از روايات و ادعيه، تعداد 13 نام و لقب و كنيه حضرت
را جمعآورى نموده است و يك فرهنگنامه در اين زمينه به شمار مىآيد.
3. «الشهاب الثاقب در اسماء و القاب امام غايب»
نويسنده: ميرزا على سلميانى بروجردى، چاپ سوم، 1381، انتشارات هم ميهن.
نويسنده تعداد 434 عنوان از اسامى و القاب حضرت مهدى عليهالسلام را با
استفاده از آيات و روايات و ادعيه و كلمات بزرگان استخراج و گردآورى كرده است.
تعداد 98 مورد از آيات قرآن؛
تعداد 60 مورد از روايات اهلبيت (عليهم السلام)؛
تعداد 162 مورد از ادعيه و زيارات؛
تعداد 114 مورد از كلمات بزرگان و كتب مقدس ديگر.
به نظر مىرسد اين كتابها ـ مخصوصا دو كتاب اخير ـ در اين زمينه به دليل
گردآورى اسامى و القاب حضرت مهدى عليهالسلام بسيار جامع باشد. با اين تذكر كه
انتساب برخى از اين عناوين و القاب به حضرت مهدى عليهالسلام به دليل عدم مستندات
معتبر، جاى تحقيق و تأمل دارد.
چرا در ايران ما كه يك حكومت اسلامى دارد، بعضى از احكام اسلامى اجرا نمىشود
چرا در ايران ما كه يك حكومت اسلامى دارد، بعضى از احكام اسلامى اجرا نمىشودمثلاً در اسلام آمده است كه دست دزد بايد قطع شود امّا مىبينيم اكنون اجرا
نمىشود؛ عين قضيه يكى از مسئولين شهر تهران اين مسئول را به دادگاه كشاندند و
محكومش هم كردند و دزدى او هم اثبات شد امّا دستان اين آقا سالم ماند آيا شما فكر
نمىكنيد كسى را اينچنين آشكارا محاكمه مىكنند و صدا و سيما هم همكارى مىكند و
بعد حكم اسلامى روى او اجرا نمىشود اثر بدى روى افكار جوانان عدالت خواه مىگذارد
جوانانى كه تمام اميدشان رهبرشان است. اين سؤال خيلى از جوانانى است كه ما متأسفانه
جوابى براى آن نداريم و به عنوان حاميان انقلاب و دوستداران رهبرى فقط سكوت
مىكنيم.
1. درست است كه حكومت ما اسلامى است؛ اما كسى نمىگويد كه جمهورى اسلامى
توانسته است تمام احكام اسلامى را صددرصد پياده كند، بلكه هدف، اين بوده است و براى
رسيدن به هدف بايد به راه خود ادامه دهيم، در زمان پيامبر صلىاللهعليهوآله هم
جامعه اسلامى در اوّل رسالت، مثل زمان عظمت اسلام در مدينه نبود و پيامبر و
مسلمانان به مرور زمان با فداكارى احكام اسلامى را جامه عمل پوشاندند.
مسأله حد و اجراى آن دقيق است؛ مثلاً در اجراى حد سرقت هشت شرط است.
علماى اسلام مىفرمايند: اَلحدود تُدرءُ بِالشُّبَهاتِ يعنى حدود با شبههها برداشته مىشود و واجب
نمىگردد. شايد در موردى كه شما فرمودهايد، تمام شرايط جمع نبوده است كه دستش قطع
نشده است. (در مورد اين مسأله به تحريرالوسيله حضرت امام(ره) مبحث حدود مراجعه شود)
2. در اين كه نظام بايستى در تصميمگيرىها، پيامدهاى آن را بسنجد با شما
موافقيم. البته خيلى از مطالب و جو سازىها، به خاطر بىاطلاعى از امور است.