استعاره اصليه و تبعيه - جلوه های بلاغت در نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

جلوه های بلاغت در نهج البلاغه - نسخه متنی

محمد خاقانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

به تقسيم شش گانه ى فوق دو اشكال وارد است:

1- چون هر استعاره اى بر مبناى تشبيه است اين امر مستلزم آن است كه در تشبيه نيز به 6 قسم قائل گرديم و حسى بودن يا عقلى بودن وجه شبه را در تقسيم مدخليت دهيم. در حالى كه ايشان در بحث تشبيه [ منبع سابق ج 1 ص 66. ] صرفا انواع چهارگانه معروف تشبيه محسوس به معقول، معقول به محسوس، محسوس به محسوس و معقول به معقول را پذيرفته اند.

2- انواع اول و سوم كه در آن جامع يا تماما يا بعضا حسى معرفى شده است، غلط و با نفس جامعيت ناسازگار است. جامع در استعاره يا وجه شبه در تشبيه مفهومى است كلى كه بناچار بايستى بر هر دو منطبق گردد و كلى نمى تواند محسوس باشد:"اگر چندين صورت خيالى را از چندين شى محسوس كه در جهاتى با يكديگر اشتراك دارند، در نظر بگيريم ذهن ما قادر است كه وجه اشتراك همه ى اين افراد را گرفته و يك مفهوم كلى بسازد كه همه ى آن افراد را شامل گردد. اين مفهوم كلى را كه بر افراد بسيار و حتى غيرمتناهى صدق مى كند، "معقول" مى نامند. [ شرح منظومه- مرحوم شهيد مطهرى- ج 1 ص 114. ]

بنابراين اقسام سه گانه اول در اين تقسيم بندى به يك قسم منتهى مى گردد و در هر سه قسم مفروض، طرفين استعاره حسى و جامع عقل است. اگر بتوان تفاوتى بين مصاديق مختلف آن قايل شد، اين تفاوت مخل معقول بودن جامع نيست، بلكه آن را بايد تقسيمى درونى در دل اين قسم و از
نوع اختلاف بين معقولات اوليه، معقولات ثانيه ى فلسفى و معقولات ثانيه منطقى دانست. [ براى توضيح اختلاف بين معقولات مذكور مراجعه شود به منبع سابق ج 1 ص 116. ]

استعاره اصليه و تبعيه

اگر لفظ مستعار اسم جامد ذات باشد اعم از اينكه مصرحه باشد يا مكنيه، آن را استعاره ى اصليه مى نامند مانند استعاره ى الفاظ ظلمت و نور براى ضلالت و هدايت در آيه ى شريفه كتاب انزلناه اليك لتخرج الناس من الظلمات الى النور. [ سوره ى ابراهيم، آيه ى 1. ]

اما اگر لفظ مستعار فعل يا اسم فعل يا اسم مشتق يا اسم مبهم يا حرف باشد آن را استعاره تبعيه نامند مانند جمله نامت همومى عنى كه در آن فعل نامت به معنى مجازى خود بكار رفته است.

بايد دانست استعاره ى تبعيه ى مكنيه صرفا در اسم مشتق يا اسم مبهم جارى مى گردد و اجراى استعاره در ساير استعارات تبعيه صرفا از نوع استعاره تبعيه ى تصريحيه خواهد بود. [ جواهرالبلاغه ص 325. ]

و اينك مصاديقى از انواع استعارات تصريحيه ى اصليه، تصريحيه ى تبعيه، مكنيه ى اصليه و مكنيه ى تبعيه:

/ 225