تضمين المزدوج
آن است كه متكلم در اثناى قراين نثر يا يكى از دو مصراع بيت بعد از مراعات حدود اسجاع و قوافى دو لفظ مسجع بياورد. مانند آيه شريفه و جئتك من سبا بنبا يقين [ سوره ى نمل، آيه 22. ] و نيزو اما اهل المعصيه فانزلهم شر دار... فى نار لها كلب و لجب و لهب ساطع و قصيف هائل. [ نهج البلاغه، خطبه ى 108. ]
اما نافرمانان، آنان را در بدترين جاى فرود آرد.... در آتشى زبانه زن و غرنده با زبانه اى سوزان و آوايى ترساننده.
در وصف دنيا:
الا و هى المتصديه العنون... و الجحود الكنود و العنود الصدود و الحيود الميود. [ نهج البلاغه، خطبه ى 233. ]آگاه باشيد كه دنيا چون چاروايى است پر ستيز... حق ناشناس سپاس ندار و ستيهنده ى حيله گر و كجرو از راه بدر.
و در دنباله همين سخن مى فرمايد:دار حرب و سلب و نهب و عطب، اهلها على ساق و سياق و لحاق و فراق.
خانه ى ربودن و بردن و غارت و هلاك، مردم آن در سختى در مسير مرگ بر پا، به آن يك رسنده و از ديگرى جدا. [ منهاج البراعه ج 1 ص 208. ]
لزوم ما لا يلزم
اين فن كه "التزام"، "تشديد"، "تضييق" و "اعنات" نيز ناميده شده، عبارت است از اينكه قبل از حرف روى در شعر يا معادل آن در فاصله ى نثر، حرفى بيايد كه شرط قافيه يا فاصله نيست و در شعر در دو بيت يا بيشتر و در نثر در دو فاصله يا بيشتر مراعات گردد. موارد ذيل از مصداقهاى قرآنى آن است: [ جواهرالبلاغه ص 425. ]- و الطور و كتاب مسطور "سوره طور، آيات 1 و 2"
- فى سدر مخضود و طلح منضود "سوره واقعه، آيات 28 و 29"
جمله ذيل از كلام امام "ع" از مصاديق اين صنعت است:
در حمد خداى تعالى:
فانه ارجح ما وزن و افضل ما خزن. [ نهج البلاغه، خطبه ى 2. ]هر چه سنجند به پاى سپاس او نرسد و هيچ اندوخته اى به بهاى او نرسد.
در دو فاصله ى "وزن" و "خزن" التزام به حرف زاء، لزوم ما لا يلزم است. [ شرح ابن ابى الحديد ج 1 ص 133. ]