مقدمه - جلوه های بلاغت در نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

جلوه های بلاغت در نهج البلاغه - نسخه متنی

محمد خاقانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مقدمه

الحمد لله الذى لا يبلغ مدحته القائلون، و لا يحصى نعماءه العادون، و الصلاه على رسول الله، الذى لا يعرف حقيقته العارفون، و لا يحد كنهه الحادون، و السلام على على ولى الله، الذى لا ينال بمنزلته المقربون و لا يفوز بمرتبه الجادون. اما بعد:اگر از عالم لاهوت كه وحدت حقيقيه و مبرا از هر تعدد است، بگذريم و به عالم كثرت بنگريم، همه چيز را محصول روابط مى بينيم. رابطه ها در قالب زنجيره هاى على و معلولى بر تك تك اجزاى خلقت مشرفند و وجود هر موجود را به عنوان جزيى از يك سيستم فراگير و يك كل جامع، ايجاب مى نمايند سپس بدان موجوديت مى دهند و بدين شكل به آن معنى مى بخشند و آن را هدفدار مى كنند بالاتر از اين، حلقه هاى هستى نه تنها با يكديگر در ارتباطند بلكه سراسر عين ربطند. ربط فقر است و خلايق جز فقر و نياز هويتى ندارند.

'يا ايها الناس انتم الفقراء الى الله و الله هو الغنى الحميد'. [ سوره ى فاطر، آيه ى 16- "فقراء" جمع فقير است. فقير صفت مشبهه است و صفت مشبهه مفيد ثبات و استمرار است. ]

در اين جهان بيكران و در خلال اين ظل ممدود، آدمى به عنوان حقيقتى بالقوه جهان شمول و خداگونه با سه چيز در پيوند است: با خدا، جامعه و طبيعت، سه چيز كه آنها نيز با هم بيگانه نيستند و هدايت انسان به معنى بهينه سازى اين روابط سه گانه است و هر مرام و مسلكى و هر كتاب و قانونى
كه خود را مشعلدار اين راه پر فراز و نشيب مى داند بايد در آغاز با تفسيرى صحيح از اين حقايق و سرانجام با ارائه ى راه و رسمى دقيق در نحوه ى برخورد با آنها دعوى خويش را به اثبات رساند.

در فرهنگ انسان ساز اسلام پس از وحى آسمانى قرآن، در گرانمايه اى به نام 'نهج البلاغه' با تراوش از تموج روح پرشور و پرتلاطم انسانى فانى در حضرت حق، عاشق فداكار جامعه بشرى و شيفته ى عدالت اجتماعى با دركى عميق و بديع از شگفتيهاى طبيعت و ماوراى طبيعت اين رسالت را بر عهده دارد.

اين كتاب به عنوان مجموعه اى از خطبه ها، نامه ها و حكمتهاى مولاى متقيان است براى ترسيم رابطه ى انسان با خدا با مباحثى از قبيل الهيات و ماوراء الطبيعه ، سلوك و عبادت، دعا و مناجات و تبيين رابطه انسان با جامعه با مباحثى نظير حكومت و عدالت، اهل بيت و خلافت، نفى دنيا و دنياپرستى، حماسه و شجاعت، اخلاق و تهذيب نفس و اصول و موازين اجتماعى كه براى حسن ارتباط با طبيعت شمايى از شكل گيرى و مراحل تكامل آن همراه با ترسيم بدايع و ظرايف پاره اى از مخلوقات خدا را به نمايش مى گذارد.

بى جهت نيست كه بخاطر عظمت خارق العاده اين كتاب كه در وصفش گفته اند، فوق كلام المخلوق و دون كلام الخالق تاكنون هشتاد و يك شرح، نگارش يافته است! [ به نقل از علامه امينى در مجلد چهارم الغدير. ] كه هر يك بر حسب بضاعت علمى و توانمندى و مذاق و مشرب مولف خويش، به گونه اى پرده از رازهاى بى پايان اين گنجينه گهربار برداشته اند.

پوشيده نيست كه تمام تلاشها در تدوين شروح و تفاصيل بر اين مجموعه نورانى نه در جهت اثبات فصاحت امام است كه از خورشيد درخشان تر است، بلكه براى بهره گيرى از فيض اين اقيانوس بى كران است. به قول 'ابن ابى الحديد':'تكلف استدلال براى اثبات نورانى بودن خورشيد، گوينده اش را به زحمت مى اندازد و او را به
سفاهت منسوب مى گرداند و آن كس كه دانشهاى بديهى و ضرورى را انكار مى كند در سفاهت بى پايه تر از فردى نيست كه براى اثبات آن امور، به دامان استدلال دست مى يازد.'

/ 225