الاسلوب الحكيم - جلوه های بلاغت در نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

جلوه های بلاغت در نهج البلاغه - نسخه متنی

محمد خاقانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

الاسلوب الحكيم

"الاسلوب الحكيم"، عبارت است از گفتن مطلبى به مخاطب كه انتظار آن را ندارد.

1- يا به صورت ترك سوال او و پاسخ به سوالى كه او مطرح نكرده است.

2- يا به استنباط كلام او بر معنايى غير از آنچه مورد عنايت او است تا متوجه شود كه شايسته بود اينچنين سوال كند يا معنى دوم را اراده كند. [ جواهرالبلاغه ص 405. ]

جمله ى ذيل از مولاى متقيان را مى توان مصداقى براى قسمت دوم فرض كرد:كسى از امام "ع" مسافت ميان مشرق و مغرب را پرسيد. فرمود:مسيره يوم للشمس. [ نهج البلاغه، حكمت 286. ] يعنى اندازه ى يك روز رفتن خورشيد.

اين جواب از نظر حكما جوابى اقناعى است. چون سوال كننده از امام خواسته است كميت مسافت را به شكل فرسخ و مانند آن براى او بيان كند و حضرت از آن پاسخ عدول كرده است و پاسخى داده اند كه بى شك صحيح است اما عطش سايل را فرو نمى برد. البته برخورد امام موجه و منطقى است، چون مقام سخن در بين عامه ى مردم است و اگر حضرت با بيان فرسنگ پاسخ مى دادند، سوال كننده مى توانست دليل آن را جويا شود و اثبات آن در وهله ى اول كارى دشوار بود و در وهله ى ثانى بفرض امكان، دركش براى سوال كننده مشكل بود و بفرض هم كه سوال كننده قانع مى شد، در بين شنوندگان كسانى بودند كه چه بسا از درك آن و پذيرش آن ناتوان مى ماندند و چه بسا اين امر اسباب فتنه انگيزى مى شد لذا امام "ع" به پاسخى صحيح و اجمالى بسنده كرد كه هم باعث سكوت سايل شد و هم شنوندگان را قانع ساخت كه آن را مستحسن شمردند و اين از نتايج حكمت امام "ع"
است. [ شرح ابن ابى الحديد ج 19 ص 199، شرح بحرانى ج 5 ص 394. ]

"ابن ابى الاصبع مصرى" كه اين صنعت را حيده و انتقال يا انحراف و انتقال ناميده است، آن را اين گونه تعريف مى كند كه شخصى كه مطلبى از او سوال شده جوابى بدهد كه شايستگى ندارد جواب آن سوال باشد. مترجم محترم كتاب ايشان انتساب اين صفت را به "ابن ابى الاصبع" بى اشكال دانسته و معتقدند كسى بر او در اين باب سبقت نگرفته است. [ بديع القرآن ص 334. ]

شجاعه الفصاحه

اين صنعت، عبارت است از حذف چيزى از لوازم كلام براى اعتماد به معرفت شنونده. "سيد رضى" "ره" گفته است: شيخ ما "ابوالفتح" اين فن را شجاعه الفصاحه ناميد از آن رو كه شخص فصيح فقط هنگامى كه فصاحتى ژرف و آميخته با جرات و جسارت داشته باشد، بدان مبادرت مى ورزد. مثال آن از قرآن، آيه ى شريفه ى حتى توارت بالحجاب [ سوره ى ص، آيه ى 31. ] است كه منظور، متوارى شدن خورشيد است و از آن ذكرى به ميان نيامده است.

در يكى از خطبه هاى نهج البلاغه آمده است:دار بالبلاء محفوفه و بالغدر معروفه. [ نهج البلاغه، خطبه 217. ]

"دنيا" خانه اى است فرا گرفته ى بلا، شناخته به بى وفايى و دغا.

مبتداى جمله، "دنيا" مى باشد كه به جهت علم به آن حذف شده است. [ منهاج البراعه ج 1 ص 157. ]

/ 225