مراعات النظير - جلوه های بلاغت در نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

جلوه های بلاغت در نهج البلاغه - نسخه متنی

محمد خاقانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید



مراعات النظير

اين صنعت كه آن را توفيق، ايتلاف، تلفيق و تناسب نيز ناميده اند، عبارت است از جمع بين دو يا چند امر متناسب و غير متضاد مانند "شمس" و "قمر" در آيه ى شريفه ى و الشمس و القمر بحسبان. [ سوره ى الرحمن، آيه ى 4، معانى و بيان ص 184. ]

الحمدلله الذى علا بحوله و دنا بطوله... و استهديه قريبا هاديا و استعينه قادرا قاهرا و اتوكل عليه كافيا ناصرا. [ نهج البلاغه، خطبه 82. ]

سپاس خدايى را كه برتر است به قدرت و نزديك است از جهت عطا و نعمت... از او راه مى جويم كه نزديك است و راهبر، و از او يارى مى خواهم كه تواناست و چيره گر و بر او تكيه مى كنم كه بسنده است و ياور.

تناسب لطيفى در واژگان اين عبارت مشهود است. امام "ع" "قريبا هاديا" را در كنار استهديه قرار داده چرا كه هدايتگر نزديكتر، براى راهيابى، شايسته تر است تا كسى كه دورادور به هدايت انسان مى پردازد. قاهرا قادرا را در جوار استعانت بيان كرده كه آن كس، شايسته ى درخواست يارى است كه بر يارى انسان قدرت و تمكن داشته باشد، تناسب كافيا ناصرا با توكل نيز اين چنين است. اين گونه تناسب از لطايف و دقايق معجزات آن امام همام است، معجزه اى كه خطيبان و سخنوران را گنگ نموده و به اعتراف عجزشان در برابر امام واداشته است. [ شرح ابن ابى الحديد ج 6 ص 242. ]

الا و ان اليوم المضمار و غدا السباق و السبقه الجنه و الغايه النار. [ نهج البلاغه، خطبه 28. ]

بدانيد كه امروز رياضت است و فردا مسابقت و خط پايان، دروازه ى بهشت برين است و آن كه بدان نرسد در دوزخ، جايگزين.

"شريف رضى" در شرح خطبه اى كه جمله بالا، بخشى از آن است، مى گويد:"اگر سخنى باشد كه مردم را به زهد بكشاند و به كار آخرت ناچار بگرداند، اين سخن است و درباره ى
آن بس كه دل را از آرزوها چنان برد كه روشن شود و پند بگيرد و بيش از اين پى كار دنيا را نگيرد شگفت تر سخن اوست كه مى فرمايد:"امروز مضمار [ "مضمار" مدت زمانى است كه در آن اسب را براى مسابقه اضمار مى كنند يعنى بدان علف مى خورانند سپس محبوسش مى كنند و دوباره غذايش مى دهند و مدت آن چهل روز است. همچنين بر مكان اضمار نيز اطلاق مى گردد. شرح ابن ميثم بحرانى ج 2 ص 40. ] است و فردا مسابقت، سبقه، بهشت است و دوزخ، غايت".

در اين سخن گذشته از فخامت لفظ و عظمت معنى و تمثيل راست و تشبيه حقيقى و بى كم و كاست، سرى عجيب و معنى يى لطيف نهفته است كه امام مى فرمايد: "و السبقه الجنه و الغايه النار" [ سوره ى ابراهيم، آيه 35. ] كه چون معنى "سبقه" و "غايت" مخالف يكديگر است به دو لفظ از آن تعبير كرد و نفرمود: السبقه النار كه "سبقه" به معنى "پيشى گرفتن" در كارى محبوب و غرضى مطلوب مى باشد كه آن بهشت است نه دوزخ نعوذ بالله منها و روا نبوده كه بگويد و السبقه النار بدين جهت گفته است: الغايه النار چه زمانى است كه كسى به جايى برسد و بماند و ماندن در آن را خوش نداند و ديگرى را همانجا خوش آيد كه در اين صورت آنچنان جاى به "مصير" يا "مال" تعبير شود، چنانكه پروردگار فرموده است: قل تمتعوا فان مصيركم الى النار و روا نيست كه در اينجا بجاى مصير، سبقه بيايد. در اين معنى بينديش كه باطنى عجيب و ژرفايى عميق و لطيف دارد و بيشتر سخنان امام چنين است اين در بعضى نسخه ها آمده و در روايت ديگرى است كه السبقه الجنه و سبقه بضم سين مالى يا چيزى بود و بدان كس دهند كه در مسابقه پيش افتد و هر دو معنى به هم نزديك است چه پاداش را برابر كار نيك دهند نه كار بد.

هماهنگى بين واژه هاى سبقه جنه و غايه النار نمونه اى بديع از فن تناسب الفاظ با معانى است. فوالذى لا اله الا هو انى لعلى جاده الحق و انهم لعلى مزله الباطل. [ نهج البلاغه، خطبه 188. ]

به خدايى كه جز او خدايى نيست من به راه حق مى روم و آنان به لغزشگاه باطلند .

/ 225