داستان دِغبل، و عشق قمي ها به خاندان رسالت - حضرت معصومه (س) فاطمه دوم نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

حضرت معصومه (س) فاطمه دوم - نسخه متنی

محمد محمدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

داستان دِغبل، و عشق قمي ها به خاندان رسالت

يكي ديگر از فرازهاي تاريخي كه نشان دهنده اوج ارادت مردم قم، رد آغاز قرن سوم به ائمه اهل بيت(ع) و مذهب تشيع مي باشد، ماجراي"دِعًبِلْ" خُزاعي(شاعر متعهد شيعي) است، خلاصه اش چنين است:

دعبل، قصيده اي در مدح و سوگ امامان(ع) سرود، و به مُرًو خراسان رفت، و در روز عاشورا، آن را در محضر امام رضا(ع) كه جمعي نيز حاضر بودند، خواند، كه به قصيده"مُدارِسْ آياتٍ" معروف مي باشد، امام هشتم(ع) يك كيسه محتوي صد دينار، به او عطا فرمود.

دعبل، به عنوان تيمن و تبرك، تقاضاي لباس كرد، امام هشتم(ع) لباس خز به او هديه كرد، و"دعبل" لباس و كيسه دينار را برداشت و به سوي وطن روانه شد، او در مسير راه، به قم آمد، مقدم او را گرامي داشتند، و از او دعوت كردند تا قصيده خود را بخواند.

او از مردم خواست كه در مسجد جامع قم، اجتماع كنند، تا قصيده خود را در آنجا بخواند.

مردم سيل آسا به سوي مسجد روانه شدند، دعبل، آن قصيده را در اجتماع بزرگ مردم خواند، و مردم هداياي بسياري به او دادند.

مردم قم، اطلاع يافتند كه حضرت رضا(ع)، لباسي به دعبل داده است، از او خواستند كه آن لباس را به هزار دينار به مردم قم بفروشد، ولي او حاضر نشد، تا آنكه مردم قم پيشنهاد كردند كه قسمتي از آن لباس را به هزار دينار بفروشد، باز او حضار به فروش نشد، وقتي كه دعبل از قم به سوي وطن حركت كرد، جوانان قمي سر راه او را گرفتند و به اجبار، آن لباس را از او ربودند، او به قم بازگشت و تقاضاي استرداد لباس كرد و پس از گفتگوي زياد، راضي شد كه قسمتي از آن لباس را به قمي ها بدهد، و قسمت ديگر را خود بر دارد، مردم قم، هزار دينار، بابت آن قسمت لباس به او دادند.(62)

اين فراز تاريخي همانند آيينه صافي است كه عشق و پيوند بسيار محكم مردم قم را با امامان اهل بيت(ع) و خط فكري آنها، نشان مي دهد، و شاهد صادق بر پيشگامي مردم قم، و مركزيت قم براي تشيع و گسترش آن است.

/ 172