تبیان، دستیار زندگی
آقا محمد خان قاجار را برخلاف سایر شاهان این سلسله فردی سیاستمدار و اقتصاد فهم خوانده اند اما به روایت تالریخ خساست او بیش از مقتصد بودنش شهره بوده است دو حکایت زیر این مساله را به خوبی نمایان می کند:
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

خساست و خشونت آقامحمدخان


آقا محمد خان قاجار را برخلاف سایر شاهان این سلسله فردی سیاستمدار و اقتصاد فهم خوانده اند اما به روایت تاریخ خساست او بیش از مقتصد بودنش شهره بوده است دو حکایت زیر این مساله را به خوبی نمایان می کند:


حکایت اول

آقامحمدخان قاجار

آورده اند كه: گاهی آقا محمد خان غش می كرد و در آن وقت هوش و حواسش را از دست داده و بیهوش می شد. اتفاقاً روزی در اطراف كرمان و در حین شكار از جماعت دور افتاده و اسبش در باتلاقی فرو رفت و در این هنگام دچار غش شد.

در همین وقت یكی از غلامان او سر رسید و خان را از گل بیرون كشید و بالای سرش ایستاد تا به هوش آمد. آقا محمد خان چون به هوش آمد ابتدا از دیدن وی بالای سرش دچار هراس شد، اما وقتی متوجه موضوع شد، از وی تشكر كرده وعده ی انعام به او داد. و به وعده ی خود نیز وفا كرد. اما گویا غلام آن پاداش را در برابر آن خدمت ناچیز دانسته و برای همین هر وقت به حضور شاه می رسید مدام به صورت خان نگاه می كرد.

تا بالاخره خان غضبناك شد و دستور داد تا چشمهای وی را كور كردند. اما بعد از كرده پشیمان شد و دستور داد تا حقوق وی را دو برابر كردند و برای بقیه ی عمر نیز او را از خدمت معاف كردند.

حکایت دوم

نوشته اند كه: وقتی به دلیل خطایی جزیی حكم كرد كه گوش مرد فقیری را ببرند و بعد شنید كه بیچاره به میر غضب می گفت كه اگر همه ی گوشش را نبرد چند قرانی به او خواهد داد.

آقا محمد خان وی را صدا زد و گفت كه اگر مبلغی را كه به میر غضب پیشنهاد كرده ای دو برابر كنی و به خود من بدهی من ترا می بخشم. بیچاره دهقان فكر كرد كه خان شوخی می كند و او را بخشیده است.

برای همین جلوی خان به خاك افتاد و پس از تشكر قصد رفتن كرد. اما هنوز قدمی برنداشته اطرافیان شاه به او فهماندند كه این خواسته ی خان شوخی نبوده و وی باید آن مبلغ را بپردازد.

بخش تاریخ ایران و جهان تبیان


منبع : تابناک