تبیان، دستیار زندگی
در مطلب قبل در رابطه با عوامل موثر در روابط رژیم شاه با اسرائیل صحبت كردیم اكنون موارد همكاری میان ایران و اسرایئل را مورد بررسی قرار می دهیم.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ایران و رژیم صهیونیستی پس از مصدق

ایران و رژیم صهیونیستی در دوران سلطنت پهلوی(2)


در مطلب قبل در رابطه با عوامل موثر در روابط رژیم شاه با اسرائیل صحبت كردیم اكنون موارد همكاری میان ایران و اسرایئل را مورد بررسی قرار می دهیم.

همکاری میان رژیم پهلوی و اسرائیل پس از به رسمیت شناختن اسرائیل توسط ایران و عمدتاً از سال 1333 (1954) یعنی دوران پس از مصدق آغاز شد.

پهلوی و اسرائیل

موارد همكاری ایران و اسرائیل

در این دوران، این دو کشور در چند عرصه با یکدیگر همکاری کردند. در عرصه بین‌المللی برجسته‌ترین همکاری ایران و اسرائیل، در قضایای مربوط به فلسطین بویژه جنگ های اعراب و اسرائیل و تامین نفت اسرائیل از سوی شاه بود. همکاری ساواک و موساد، دخالت نظامی و اطلاعاتی ایران و اسرائیل در مسائل منطقه‌ای بطور آشكار و نهان و خرید تسلیحات از اسرائیل، نمونه‌هائی از همکاریهای دو رژیم بود.

روابط این دو نظام بیشتر در دو چارچوب اقتصادی‌ ـ استراتژیک (نفت) و نظامی ـ امنیتی بوده است. آنچه به عنوان همکاری‌های نظامی ایران و اسرائیل مورد مطالعه قرار گرفته است عبارت است از:

-  آموزش نیروهای نظامی و اطلاعاتی ایران و مبادله اخبار میان دو کشور

-  کمک نظامی‌ـ اقتصادی(نفت) ـ اطلاعاتی (در زمینه اعراب و گروه‌های مبارز فلسطینی) ایران به اسرائیل

-  خرید تسلیحات از اسرائیل

-  دخالت‌های نظامی ـ اطلاعاتی ایران و اسرائیل بویژه در عراق

-  دخالت نظامی ایران در شورش داخلی عمان

-  همکاری ایران و اسرائیل به منظور بهره‌برداری از جنگ داخلی یمن.

زمینه‌های همکاری نظامی ایران و اسرائیل

روابط ایران و اسرائیل بر پایه دو اصل امنیت برای اسرائیل و ایران و نفت برای اسرائیل، امریکا و اروپا شکل گرفته بود. به عبارت دیگر، در کنار عوامل داخلی، ابر قدرت های جهانی نیز در تحکیم این نوع روابط مؤثر بودند.

در ابتدای تشکیل دولت رژیم صهیونیستی، ایران از اولین کشورهایی بود که ـ پس از ترکیه ـ اقدام به شناسایی دولت اسرائیل در سال 1328 کرد و کنسول‌گری ایران در بیت المقدس تشکیل شد.

جلال آل احمد در سفرنامه خود به اسرائیل در این باره می نویسد:

"ایران از معدود کشورهای مسلمانی بود که با اسرائیل روابط دیپلماتیک برقرار کرد و طبیعی است که این امر، باعث خرسندی خاطر حکومت اسرائیل شد... برای اسرائیل که در یک منطقه مسلمان‌نشین از جهان، به کلی تک افتاده بود، چه چیزی طبیعی‌تر از اینکه دست دراز تنها کشور منطقه را که به سمتش دراز شده بود با شادی بسیار بفشرد. اما پشت این ظاهر طبیعی و در متن روابط پیچیده سیاست خارجی، این دوستی به ظاهر بی شایبه، پر از رمز و راز بود."

در دوره مصدق روابط ایران و اسرائیل قطع شد و سفارت ایران در بیت المقدس تعطیل شد. متعاقب وقفه‌ای که در دولت مصدق در روابط ایران و اسرائیل به وجود آمد و پس از کودتای سال 1332 مابین سالهای 1954 تا 1973، میان محمد‌رضا شاه و رژیم صهیونیستی ائتلافی دوستانه شکل گرفت

در دوره مصدق روابط ایران و اسرائیل قطع شد و سفارت ایران در بیت المقدس تعطیل شد. متعاقب وقفه‌ای که در دولت مصدق در روابط ایران و اسرائیل به وجود آمد و پس از کودتای سال 1332 مابین سالهای 1954 تا 1973، میان محمد‌رضا شاه و رژیم صهیونیستی ائتلافی دوستانه شکل گرفت.

کودتای 28 مرداد 1332 نفوذ امریکا در ایران را حداکثر کرد بطوریکه محمد‌رضا شاه بقای خود را مدیون امریکایی‌ها می‌دانست. بنابراین در راستای هماهنگی با اولویت های سیاست خارجی ایالات متحده، روابط خود را با اسرائیل گسترش داد. کودتای جمال عبدالناصر در مصر در 1952 یکی از عوامل بین‌المللی بود که اشتیاق ایران و اسرائیل و ترکیه را برای ائتلاف با یكدیگر می‌افزود. ناصر كه با شوروی هم پیمان بود ناسیونالیسم عربی را در کشورهای مسلمان و عرب ترویج می کرد و از این رو در برابر ایران که ضد شوروی بود و ناسیونالیسم عربی را برنمی تابید، قرار گرفت. منافع ایران پهلوی و رژیم صهیونیستی در اینجا به هم نزدیک شده بود .

در دوران سلطنت محمد‌رضا شاه، عوامل و علایق مشترکی نظیر جهت‌گیری و وابستگی دو کشور ایران و اسرائیل به بلوک غرب بویژه ایالات متحده امریکا، ضدیت با اتحاد جماهیر شوروی و بلوک شرق، مخالفت با رادیکالیسم عرب باعث نزدیکی تهران و تل‌آویو شد. شاید از بعد کلان بین‌المللی مهمترین علت همسویی ایران و اسرائیل آن بود که از سوی بلوک غرب، این دو در کنار پاکستان به عنوان متحدین نظامی منطقه‌ای در نظر گرفته شده بودند.

محمدرضا شاه

در همین راستا، سفارتهای امریکا و اسرائیل درباره مسائل منطقه‌ای به صورت هماهنگ عمل می‌کردند. ارتباط سفارت امریکا و اسرائیل و همسویی سیاست‌های آنها در اسناد لانه جاسوسی (سفارت امریکا) بوضوح و به کرات به چشم می‌خورد. این اسناد حاکی از مبادله اطلاعات میان امریکا و اسرائیل درباره ایران و کشورهای عربی بوده، و همسویی این دو کشور را در سیاستهایشان نشان می‌دهند. همچنین این اسناد بیانگر آن هستند که درباره محورهای ذکر شده میان رئیس هیئت اعزامی اسرائیل به ایران و سفیر سیاسی امریکا در ایران ملاقات صورت می‌گرفت.

عوامل بازدارنده در روابط ایران و اسرائیل

روابط ایران و اسرائیل، به رغم مناسبات ویژه دو کشور، هرگز شکل رسمی به خود نگرفت. شاه و اطرافیانش بر اهمیت روابط دوستانه با اسرائیل تأکید می ورزیدند و تلاش می کردند اصرار اسرائیلی ها را برای برقراری مناسباتی رسمی و آشکار، پاسخ دهند؛ اما موانعی پیش رو داشتند که آنان را از این کار بازمی داشت. مهم ترین عوامل بازدارنده در روابط میان دو کشور عبارت بود از:

1-مخالفت های وسیع و عمیق داخلی، به ویژه از سوی روحانیان و نیروهای مخالف رژیم

2-واکنش های تهدیدآمیز کشورهای عرب منطقه، به ویژه رادیکال، مانند مصر و عراق

از همان آغاز تشکیل دولت اسرائیل، نیروهای مذهبی در ایران به مخالفت با صهیونیست ها از همان آغاز تشکیل دولت اسرائیل، نیروهای مذهبی در ایران به مخالفت با صهیونیست ها پرداختند و رهبران روحانی، مردم را به حمایت از مردم فلسطین فراخواندند. آنان از تمایلات برخی از سیاستمداران ایرانی برای برقراری روابط با اسرائیل احساس ناخوشایند داشتند. در همان زمان، آیت الله کاشانی موضع گیری سختی علیه این اقدام های دولت ابراز داشت. او تأکید کرد:

در هر صورت تشکیل دولت [صهیونیستی] در آتیه کانون مفاسد بزرگ برای مسلمین خاورمیانه و بلکه تمام دنیا خواهد بود و زیان آن تنها متوجه اعراب فلسطین نمی گردد و علی ایحال بر تمام مسلمین عالم است از هر طریقی که می شود از این ظلم فاحش جلوگیری نموده و رفع این مزاحمت را از مسلمین فلسطین بنمایند.

در ابتدای تشکیل دولت رژیم صهیونیستی، ایران از اولین کشورهایی بود که ـ پس از ترکیه ـ اقدام به شناسایی دولت اسرائیل در سال 1328 کرد و کنسول‌گری ایران در بیت المقدس تشکیل شد

با آغاز دورة نخست وزیری مصدق و اوج گیری روحیة ضداسرائیلی نیروهای اجتماعی، دولت وی شناسایی غیررسمی (دوفاکتو) ایران از اسرائیل را پس گرفت. مهم ترین واکنش ها علیه روابط میان دو کشور، در اوایل دهة چهل و با آغاز نهضت امام خمینی تحقق یافت. در این زمان، روابط ایران و اسرائیل آماج اصلی موضع گیری های ضداسرائیلی و رهبری نهضت و پیروان وی قرار گرفت. امام خمینی، با استفاده از موج احساسات ایرانیانی که اسرائیل را آشکارا دشمن خود می دانستند، انتقادها و حملات خود را علیه رژیم سیاسی تشدید کرد.

به هر حال، شاه تصمیم نداشت اسرائیلی ها را رها کند و همکاری ها همچنان ادامه یافت.

شاه از پیامدهای سیاسی همکاری بیشتر با اسرائیل نگران بود. او نه تنها از واکنش کشورهای تندرو عرب می ترسید؛ بلکه از واکنش مخالفان داخلی نیز بیم داشت. مقام های ایرانی تلاش می کردند این همکاری ها محرمانه باقی بماند. بنابراین، وقتی مطبوعات اسرائیلی، اخبار روابط میان دو کشور را منتشر کردند با واکنش تند شاه و اطرافیانش روبه رو شدند.

نمونه هایی از احساسات ضداسرائیلی مردم ایران را می توان در شکست اعراب در جنگ شش روزه (خرداد 1347) مشاهده کرد. در این زمان، موجی از خشم و اعتراض مطبوعات و مردم علیه اسرائیل به راه افتاد. جدی ترین راهپیمایی ضداسرائیلی، هنگام مسابقات فوتبال آسیایی(1351) در تهران روی داد. از این رو، فدراسیون بر آن شد، تیم اسرائیل را از شرکت در بازی ها محروم سازد. استدلال فدراسیون این بود که شرکت اسرائیل موجب می شود عده ای از کشورها فدراسیون را تحریم کنند.

ارتباط سفارت امریکا و اسرائیل و همسویی سیاست‌های آنها در اسناد لانه جاسوسی (سفارت امریکا) بوضوح و به کرات به چشم می‌خورد

از سوی دیگر، فشار کشورهای نفت خیز عربی، که از دولت ایران می خواستند در تحریم نفتی علیه اسرائیل شرکت کند، موجب نگرانی هایی در میان مقامات ایرانی شده بود. آنان، ضمن انتقاد شدید به روابط محرمانة ایران و اسرائیل، از دولت ایران خواسته بودند هیأت نمایندگی اسرائیل را از ایران اخراج کند. این تهدیدها، اسرائیلی ها را در هراس برد. آنها از امکان مؤثر واقع شدن فشار اعراب، جهت تغییر سیاست دولت شاهنشاهی، بیمناک بودند. حتی زمانی که شاه با انتقال نفت ایران به اروپا از خاک اسرائیل موافق بود، موافقت قطعی خود را به بررسی واکنش کشورهای عربی مشروط ساخت.

در اواخر حکومت شاه، رفتار دولت ایران با اعراب، دگرگونی بسیار یافت. فاصله گرفتن برخی از کشورهای طرفدار شوروی مانند مصر و بهبود روابط ایران با این کشور، نگرانی اسرائیلی ها را بیشتر ساخت. موقعیت جدید ایران در میان اعراب موجب کاهش علاقة ایران به همکاری با اسرائیل شد؛ در این زمان، اسرائیلی ها با ترتیب دادن همکاری تکنولوژیک دو کشور، اهمیت سیاسی اسرائیل را، که در نظر ایران کاهش یافته بود، جبران کردند.

فرآوری:طاهره رشیدی

بخش تاریخ ایران و جهان تبیان


منابع :

1- حاجی یوسفی. امیرمحمد. (1382). ایران و رژیم صهیونیستی از همکاری تا منازعه. تهران، انتشارات دانشگاه امام صادق.

2- حسینی سمنانی. سید حمید. (1377). بررسی روابط بین ایران و اسرائیل در دوران سلطنت محمد رضا پهلوی. استاد راهنما: دکتر مقتدر. استاد مشاور: دکتر رحمانی. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکزی.

3- وبلاگ پارسی

4- آفتاب