تبیان، دستیار زندگی
رمان «باغ تلو» مجید قیصری در میان آثار هم سلک خود آغازگر پروسه پرسشگری انسان از خود در رمان دفاع مقدس است که انسان از جنگ بازگشته و انسان بازمانده از جنگ، در این فرآیند سئوال گونه دو عنصر اساسی را تشکیل می‏دهند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

قتل در باغ تلو

«باغ تلو»؛ تقابل تراژیک انسانیت و جنگ با یکدیگر


رمان «باغ تلو» مجید قیصری در میان آثار هم سلک خود آغازگر پروسه پرسشگری انسان از خود در رمان دفاع مقدس است که انسان از جنگ بازگشته و انسان بازمانده از جنگ، در این فرآیند سئوال گونه دو عنصر اساسی را تشکیل می‏دهند.


 باغ تلو

بخش اعظمی از قصه و داستان هر جنگ و دفاعی که بدون شک برای مردمان درگیر در آن در هر کجای عالم قداستی منحصر به خودش را دارد، با پایان آن جنگ شروع‌ می‌شود، با حضور انسان‌های حاضر در جنگ در فضایی که دیگر جنگ حرف اول آن نیست، فضایی که در آن نگه‏داشتن یا فراموش‏کردن موقعیت جنگ به چالشی میان بازماندگان جنگ و بازآمدگان از جنگ مبدل شده است و بدون شک رمان «باغ تلو» مجید قیصری را نیز باید فصل مشترک همین نگاه در ادبیات دفاع مقدس دانست؛ رمانی که فراغ از قصه آن، منتقدان موافق و مخالفی را برای خود رقم زد که جبهه جدیدی در فضای انتقادی ادبیات داستانی ایران بعد از خود گشود.

باغ تلو بدون شک، قصه بسیار تلخی دارد؛ قصه‏ای متعلق به حاشیه جنگ، قصه انسان‏هایی از جنگ بار آمده که بازماندگان جنگ با حضورشان غریبه هستند و فضا و ذهن و زبانشان را بر نمی‏تابند و این تضاد و سئوال‏های همراه با آن است که بزرگ‌ترین سئوال انسان در معرض جنگ را در این رمان ایجاد می‏کند.

قیصری در باغ تلو به دنبال القای حس پرسشگری به مخاطب خود است؛ پرسشی نه از او که درباره او و پاسخ‌هایی که تنها و تنها خود اوست که باید آن را بیابد.

باغ تلو از زبان شخصیتی به نام جلال روایت می‏شود که خواهرش اسیر جنگی بوده و پس از سال‌ها اسارت با بازگشت به خانه و خانواده خود موقعیتی متضاد ایجاد می‏کند. نه مرضیه و نه جلال و نه سایر شخصیت‏های جانبی قصه در عدم تناسب و تناسخی با هم تنها به واسطه ریسمان نازک خانواده بودن در کنار هم هستند و سرانجام این جلال است که در جنونی تدریجی مرضیه را که در آستانه تجربه جدیدی در زندگی خود است، در باغ تلو حبس و به آتش می‏کشد.

باغ تلو بدون شک، قصه بسیار تلخی دارد؛ قصه‏ای متعلق به حاشیه جنگ، قصه انسان‏هایی از جنگ بار آمده که بازماندگان جنگ با حضورشان غریبه هستند و فضا و ذهن و زبانشان را بر نمی‏تابند و این تضاد و سئوال‏های همراه با آن است که بزرگ‌ترین سئوال انسان در معرض جنگ را در این رمان ایجاد می‏کند.

باغ تلو در زمان انتشار خود با انتقادات متعدد و متنوعی همراه بود. عده‏ای آن را به دلیل نوع پایان‌بندی خود اثری غیر‏منطقی در گونه ادبات دفاع مقدس خواندند که با نگاهی ضدارزش به دلیل کشته شدن راوی جنگ دیده خود، حتی نمی‏بایست تجدید چاپ شود. بخش دیگری از منتقدان این داستان را صرفاً روایتی تراژیک و انسانی نامیدند که جنگ در آن نمود عینی و شهودی ندارد و تنها یکی از شخصیت‏های آن به نوعی در حاشیه با آن درگیر بوده است. بخش دیگری از منتقدان نیز این رمان قیصری را از حیث زاویه دید و نوع نگاه روایتگری یک تجربه آوانگارد و تازه نامیدند که به دلیل شتابزدگی نویسنده، قوام لازم را به خود نیافته است.

جدای از تمام این قیل و قال‌ها، قیصری که عمده فعالیت‏های ادبی اش در قبل و بعد از باغ تلو در خلق داستان کوتاه خلاصه شد، در این رمان به دنبال خلق پرسش از چیستی و چرایی جنگ است. پرسش از بود و نبود و خلق و محو انسان و انسانیت در بستر واقعیتی زیستی به عنوان جنگ.

مجید قیصری

وجهه انسانی حاضر در داستان باغ تلو و شخصیت‏پردازی شگف‌انگیز راوی داستان ـ جلال ـ‌ در آن در کنار فرجام تراژیک داستان قیصری که در زمان انتشار رمان به نوعی بدعت‏گذاری در فضای آرمان زده فرهنگ دفاع مقدس در کشور به شمار می‏رفت، همه و همه در کنار یکدیگر از داستان قیصری سوژه‏ای را خلق کردند که بهت و حیرت خوانندگان نسبت به چرایی و وجوب  و لزوم آن ساده ترین و ابتدایی ترین موضوعی بود که به ذهن خواننده منتقل می‏شد.

شاید باغ تلو اگر در روزگار کنونی و در فضای فعلی حاکم بر ادبیات دفاع مقدس که به قول پاره‏ای از منتقدان باید آن را عصر نوگرایی در ادبیات جنگ نامید، منتشر می‏شد، همانند زمان انتشار خود با سئوال و اما و اگر همراه نبود، اما خط‌شکنی قیصری در طرح سوژه‏ای اجتماعی که جنگ بطن آن را تشکیل می‏دهد از باغ تلو رمانی ساخت که هنوز هم در قفسه ادبیات پایداری در کشور می‏توان از آن به عنوان اثری به یاد ماندنی یاد کرد.

قیصری در باغ تلو، روح پرسش از جنگ را دوباره در کالبد مخاطبان ادبیات داستانی در ایران دمید و اینک این جسم دوباره حیات یافته بود که باید در پهنای زمان به حرکت خود به جلو ادامه‌ می‌داد و شاید به همین بهانه بود که خالق باغ تلو پس از خلق سئوال‏های خویش از جنگ در سایر آثار از این دست خود به ارائه نوعی پاسخ به چیستی سئوالش از زاویه احساسات انسانی همچون عشق پرداخت و در عین حال، سایر صاحبان و مدعیان قلم در این عرصه را به وادی‌ای معرفی کرد که کمتر ردپایی از پاسخ به سئوال بنیادی وی، رهاورد سفر آنها در آن وادی شد و به نظر که همچنان نیز به همین سیاق باقی بماند.

بخش کتاب و کتابخوانی تبیان


منبع:خبرگزاری مهر