هرسال با بهار
برای پاسداری و پاسداشت فرهنگ مقدس جمهوری اسلامی ایران و دست یابی به قله های پیشرفت و موفقیت در نظر داریم طی مطالبی به بیان پیام های نوروزی مقام معظم رهبری از سال 1369 تاکنون بپردازیم تا انشاالله ضمن سیراب نمودن عطش ذهنی و جسمی خود از سخنان ولی امر مسلمین که معیاری ناب و بدون خدشه و برخاسته از منبع عظیم ولایت است و تفکر در این بیانات، آنان را راهگشای خود قرار دهیم.
پیام نوروزی به مناسبت آغاز سال1389
نکات کلیدی:
- آن چیزى كه به عنوان شاخص، میان نظام اسلامى و جامعهى اسلامى و همهى جوامع بشرى وجود دارد، در درجهى اول این نكته است؛ مسئلهى ایمان به خدا، ایمان به غیب، ایمان به راهى كه خداوند متعال براى سعادت دنیوى و اخروى انسان در مقابل بشر قرار داده است.
- شعار پیشرفت و عدالت، یك شعار محورى است؛ یك مطلب اساسى است؛ یك نیاز است. در این مرحله، هدف كلان ملت عزیز ما و مسئولان باید پیشرفت و عدالت باشد
- جمهورى اسلامى از لحاظ اعتبار بینالمللى و سیاسى در منطقه، در درجهى اول قرار دارد
- یكى از امكانات بزرگ نظام، این نسل جوانِ تحصیلكردهى پرانرژىِ پرانگیزهاى است كه در كشور ما وجود دارد.
- «سال همت مضاعف و كار مضاعف»؛ یعنى همت برتر و كار بیشتر.
- این ملت پاى حرف خود ایستاده است. ملت توانستند در تاریخ كشور این را ثبت كنند كه بعد از گذشت سى سال از استقرار نظام اسلامى، نظامى بر پایهى اسلامیت و جمهوریت است و اینها از هم تفكیكناپذیرند؛
- همت مضاعف و كار مضاعف در استفادهى بهینه از منابع موجود كشور و امكاناتى كه وجود دارد
- همت مضاعف و كار مضاعف در تأمین سلامت
- همت مضاعف و كار بیشتر در كیفیت بخشیدن به تولیدات داخلى؛ یكى از كارهاى اساسى این است. ما امروز تولیدات داخلى زیادى داریم؛ هم در زمینهى صنعت، هم در زمینهى كشاورزى؛ باید به كیفیت اینها اهمیت بدهیم، كیفیت اینها را بالا ببریم.
- یكى از مسائل مهم كه همت مضاعف و كار مضاعف میطلبد، مسئلهى تولید فكر است؛ كتابخوانى، افزایش معلومات عمومى در زمینههاى گوناگون.
- ملت و مسئولان كشور باید هوشیار باشند؛ محاسبهى این دشمنىها را بكنند؛ در مقابلهى با این دشمنىها، با تدبیر و با شجاعت عمل كنند.
متن کامل پیام:
بسماللَّهالرّحمنالرّحیم
الحمد للَّه ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام على سیّدنا و نبیّنا ابىالقاسم المصطفى محمّد
و على اله الأطیبین الأطهرین المنتجبین الهداة المهدیّین المعصومین المكرّمین
سیّما بقیّةالله فى الأرضین
خداوند متعال را از اعماق جان سپاسگزارم كه یك بار دیگر و یك سال دیگر این توفیق را عنایت فرمود كه روز اول سال در كنار شما برادران و خواهران زائر و مجاورِ این سرزمین پاك و مقدس، در كنار مرقد مطهر حضرت ابىالحسن علىبنموسىالرضا (صلوات الله و سلامه علیه) باشم و از فیوضات این روز و از فرصت بزرگ دیدار شما برادران و خواهران عزیز بهرهمند شوم. اولاً تبریك عرض میكنم حلول سال نو و عید نوروز را به همهى ملت ایران، به شما برادران و خواهران عزیز، و مطالبى را در این مناسبت عرض میكنم.
مطلب اوّلى كه مورد نظر است كه عرض بشود، به مناسبت گذشتن سى و یك سال از استقرار نظام جمهورى اسلامى، یك تعریف قرآنى از نظام مقدس اسلامى و از حكومت اسلامى است. اساس حكومت اسلامى و شاخص عمدهى این حكومت عبارت است از استقرار ایمان؛ ایمان به خدا، ایمان به تعالیم انبیاء و سلوك در صراط مستقیمى كه انبیاء الهى در مقابل پاى مردم قرار دادند. اساس، ایمان است. فرستادن پیامبران الهى براى هدایت انسانها و ایجاد جوامع دینى و الهى در طول تاریخ تا امروز، در درجهى اول براى این مقصود است. لذا میفرماید: «انّا ارسلناك شاهدا و مبشّرا و نذیرا. لتؤمنوا باللَّه و رسوله و تعزّروه و توقّروه و تسبّحوه بكرة و اصیلا».(1) یعنى هدف از فرستادن پیغمبران الهى، ایمان به خدا، دل بستن به ذات الهى و راه الهى، و دل بستن به آن تعالیمى است كه انبیاء الهى به انسان تعلیم دادهاند. این در سورهى مباركهى «انّا فتحنا» است. در سورهى مباركهى احزاب میفرماید: «انّا ارسلناك شاهدا و مبشّرا و نذیرا. و داعیا الى اللَّه».(2) رسالت پیغمبر، دعوت به خداست؛ این، اساس كار است. آن چیزى كه به عنوان شاخص، میان نظام اسلامى و جامعهى اسلامى و همهى جوامع بشرى وجود دارد، در درجهى اول این نكته است؛ مسئلهى ایمان به خدا، ایمان به
غیب، ایمان به راهى كه خداوند متعال براى سعادت دنیوى و اخروى انسان در مقابل بشر قرار داده است. اگر امروز نظام جمهورى اسلامى در مقابل نظامهاى گوناگون عالم سخنى براى گفتن دارد، مطلبى براى تحدى در قبال نظامهاى مادى در نظام جمهورى اسلامى وجود دارد، به خاطر همین است كه شاخص عمده، ایمان است. امروز بشر به خاطر بىایمانى، دچار منجلابهاى گوناگون زندگى است. بنابراین شاخص عمده، ایمان است. ایمان به خدا و راه خدا و راه انبیاء - كه دنبال آن، عمل به این تعالیم است - فقط براى تعالى معنوى نیست؛ اگرچه عمدهترین ثمرهى آن، تعالى معنوى و تكامل انسانى و اخلاقى است؛ چون دنیا مزرعهى آخرت است. از حركت در زندگى دنیاست كه انسان میتواند مدارج و معارج را طى كند و پیش برود. لذا زندگى مادى هم در گروى ایمان به خداست. پس ایمان به خداى متعال نه فقط سعادت معنوى را تأمین میكند، بلكه سعادت مادى را هم تأمین میكند. ایمان به خداى متعال موجب میشود كه بشر در زندگى مادىِ خود بتواند همهى آن چیزهائى را كه انسان به آن نیازمند است، به دست بیاورد. «و لو انّهم اقاموا التّوریة و الانجیل و ما انزل الیهم من ربّهم لأكلوا من فوقهم و من تحت ارجلهم»؛(3) اگر اقامهى دین بشود، اگر تعالیم اسلامى در جامعه عمل بشود، انسانها از لحاظ رفاه به آن حدى میرسند كه هیچ نیازى براى آنها باقى نماند كه تأمین نشده باشد. از لحاظ آسایش معنوى و روانى انسان، احساس امنیت و آرامش، باز نقش ایمان برجسته است. به گفتهى قرآن: «قد جائكم من اللَّه نور و كتاب مبین. یهدى به اللَّه من اتّبع رضوانه سبل السّلام»؛(4) راههاى سلامت را، راههاى آرامش را، راههاى امنیت روانى را قرآن به انسان تعلیم میدهد؛ این راهى است كه بشر را به آرامش روانى میرساند؛ یعنى همان چیزى كه امروز دنیا در فقدان آن، در حال التهاب است. پیشرفت مادى هست، پیشرفت فناورى و علمى هست، ثروتهاى كلان در دست جوامع هست؛ اما آسایش نیست، آرامش نیست. این به خاطر كمبود این عنصر اساسى در زندگى انسان است، كه عبارت است از ایمان. این یك مطلب اساسى با استفادهى از قرآن كریم است كه در جمهورى اسلامى، من و شما، همهى آحادمان، همهى جوانهایمان، همهى نسلهاى رو به جلو كه میخواهند فرداى سعادتمندى را براى كشورشان و براى خودشان و براى فرزندانشان تأمین كنند، باید به این توجه داشته باشند. اساس كار در نظام اسلامى ایمان است، كه باید این ایمان را تأمین كرد؛ نه فقط در دل، بلكه در عمل، در برنامهریزىها و در همهى اقدامها.
امسال سى و دومین سالى است كه نظام جمهورى اسلامى تشكیل شده است؛ یعنى دومین سال از دههاى است كه اعلام شد دههى پیشرفت و عدالت است. شعار پیشرفت و عدالت، یك شعار محورى است؛ یك مطلب اساسى است؛ یك نیاز است. در این مرحله، هدف كلان ملت عزیز ما و مسئولان باید پیشرفت و عدالت باشد. «پیشرفت» و «عدالت» دو خواستهاى است كه انسانها به آن نیازمندند.
اگر امروز نظام جمهورى اسلامى در مقابل نظامهاى گوناگون عالم سخنى براى گفتن دارد، مطلبى براى تحدى در قبال نظامهاى مادى در نظام جمهورى اسلامى وجود دارد، به خاطر همین است كه شاخص عمده، ایمان است.
پیشرفت، یعنى از لحاظ علم و عمل و آنچه كه در دنیا براى یك جامعه لازم است، به نتائج مطلوب برسد. عدالت هم یعنى میان انسانها تبعیض وجود نداشته باشد، بىعدالتى نباشد، ظلم نباشد. هر دو خواسته، جزو خواستههاى اساسى و اصلى و دیرین بشریت است، كه تا تاریخ بشر وجود داشته است، این دو خواسته، خواستهى اصلى انسانها بوده است: پیشرفت و عدالت. این شعارها را میشود داد؛ مهم این است كه كِى میشود به این شعارها عمل كرد. ما در نظام جمهورى اسلامى، این دههى چهارم را هنگام مناسب براى عمل در جهت رسیدن به این دو شعار یافتیم. پیشرفت را میشود به معناى حقیقى كلمه به دست آورد؛ عدالت را هم با رشدى كه در جامعهى ما هست، با آگاهى و بصیرتى كه مردم ما بحمداللَّه پیدا كردهاند، موانع را شناختهاند، اهداف را تشخیص دادهاند، دوست و دشمن را امروز جوانهاى ما تشخیص میدهند، اگر مسئولى در پى عدالت باشد، میتواند در جامعهى ما مقدمات استقرار عدالت كامل را فراهم كند. البته این كارِ كوتاهمدت نیست، كارِ بلندمدت است. بنابراین این دهه را، دههى پیشرفت و عدالت در نظر میگیریم. هر اقدامى كه میشود، هر برنامهریزىاى كه میشود، باید این دو عنصر در آن ملحوظ باشد؛ هم در جهت پیشرفت جامعه باشد، هم در جهت عدالت باشد.
كشور آمادگىهاى زیادى دارد. عزیزان من! در این سى سال، ملت و كشور در همهى زمینهها پیشرفت كرده است. زمینه براى یك حركت عظیم و بنیانى، یك حركت محسوس كه اثر آن را در زندگى مردم بشود ملاحظه كرد، فراهم است. ما هم در زمینهى زیرساختهاى اقتصادى پیشرفتهاى زیادى كردهایم. در زمینهى زیرساختهاى ارتباطى و مواصلاتى كارهاى بزرگى انجام گرفته است. در زمینهى پیشرفت علمى و فناورى، یك روند پرشتابى از چندى قبل تاكنون آغاز شده است. ملاحظه میكنید؛ در زمینههاى علمى، جوانان ما، دانشگاهیان ما، برجستگان و نخبگان ما به یك مراحلى دست پیدا میكنند كه براى یك كشورى كه از مرحلهى دانش و تحقیق و فناورى و ابتكار علمى بسیار دور بوده است و فاصله داشته است، بسیار چیزهاى عجیبى است.
جوانان عزیز! امروز در كشور شما چیزهائى كه ایران را در ردیف ده كشور اول دنیا قرار میدهد، یا در ردیف هشت كشور اول دنیا قرار میدهد، كم نیست. در بخشهاى مختلف، در بخشهاى علوم زیستى، علوم نانو، علوم فضائى، علوم گوناگون، شما مىبینید دانشمندان كشور - كه عمدتاً هم همین جوانان پرشور و پرشوق و پرنشاط هستند - توانستهاند كشور را به اینجا برسانند كه بگویند در این مقوله، ایران جزو هشت كشور دنیاست؛ در این مقوله، ایران جزو ده كشور اول دنیاست؛ یعنى این پیشرفت عظیمى است، این یك جایگاه مهمى است براى كشور.
در زمینهى اعتبار و اقتدار منطقهاى و بینالمللى، امروز نظام جمهورى اسلامى و دستگاه اسلامى در كشور ما، آنچنان از ابهت و اهمیتى در چشم كشورها برخوردار است كه دشمنان ما هم اعتراف میكنند كه اعتبار بینالمللى جمهورى اسلامى جزو برترینِ كشورهاى همسطح خود و كشورهائى است كه میتوانند اثرگذار باشند. میتوان گفت جمهورى اسلامى از لحاظ اعتبار بینالمللى و سیاسى در منطقه، در درجهى اول قرار دارد. افرادى كه بهترین تعبیر دربارهى آنها این است كه انسان بگوید كوتهبینند و دقت نظر ندارند، میشنوید از آنها كه گاهى از اینكه فلان رئیس كشورِ مستكبر غربى یا فلان وزیر خارجه یا فلان مأمور بینالمللى دربارهى ایران بدگوئىاى كرده است، این را دلیل بىاعتبارى نظام جمهورى اسلامى میشمارند؛ این خطاست. جمهورى اسلامى امروز در چشم ملتها، در چشم دولتها، حتّى در چشم دشمنانِ خودش داراى اعتبار و اقتدار است؛ یك دولت اثرگذار است. در مسائل جهانى، حضور نظام جمهورى اسلامى، یك حضور محسوس است؛ قابل مقایسه نیست با یك كشورى كه از لحاظ وضع اقتصادى و وضع ثروت عمومى، در حد ایران است. یعنى ایران از همهى كشورهائى كه از لحاظ اوضاع اقتصادى از او جلوترند یا در سطح او هستند، از لحاظ تأثیر در سیاستهاى منطقهاى، بالاتر است.
اینها همه زمینههاست؛ سى سال تجربهى خدمتگزارى و مدیریت هم امروز متراكم، در اختیار مسئولان نظام جمهورى اسلامى است. استمرار حركت این نظام و استقرار و ثبات نظام جمهورى اسلامى، این اهمیت را داشته است، این اثر بزرگ را گذاشته است كه یك تجربهى متراكمِ ذىقیمتى در برخورد با مسائل جهانى و منطقهاى و مسائل داخلى در كشور جمع شده است؛ این خودش یك زمینهى بسیار مهمى است، یك زیرساخت قابل توجهى است.
چشمانداز روشنى تعیین شده است - یعنى سند چشمانداز بیست سالهى جمهورى اسلامى - این سند باارزشى است. دولتهائى كه پشت سر یكدیگر با انتخاب مردم بر سر كار مىآیند، میتوانند بر اساس این سند چشمانداز، اهداف را مشخص كنند؛ هر كدام بخشى از راه را بروند و دنبالهى كار را به دولت بعدى بسپارند. وجود سند چشمانداز، یكى از امكانات باارزش نظام جمهورى اسلامى است.
اساس كار در نظام اسلامى ایمان است، كه باید این ایمان را تأمین كرد؛ نه فقط در دل، بلكه در عمل، در برنامهریزىها و در همهى اقدامها.
یكى از امكانات بزرگ نظام، این نسل جوانِ تحصیلكردهى پرانرژىِ پرانگیزهاى است كه در كشور ما وجود دارد. اینها تحصیل كردهاند، درس خواندهاند، باانگیزهاند، در راه فهم و درك مسائل گوناگون در بخشهاى مختلف تلاش میكنند، داراى اعتماد به نفساند. ما امروز در جوانهایمان احساس میكنیم یك اعتماد به نفسى وجود دارد كه در گذشته وجود نداشته است، و در كمتر ملتى هم این را مشاهده میكنیم. هر كدام از این مسائل گوناگون اقتصادى و فنى و سیاسى و اجتماعى و مسائلى كه احتیاج به دانش و تخصص دارد، اینها را وقتى انسان با مجموعههاى جوان و اهل تحقیق مطرح میكند، مىبیند اینها با اعتماد به نفس، میگویند میتوانیم. احساس نمیكنند كه عاجزند، ناتوانند؛ احساس میكنند میتوانند. این اعتماد به نفس خیلى ارزش دارد براى یك ملت كه احساس كند میتواند؛ چون سالهاى متمادى به ما تلقین میشد كه شما نمیتوانید. به ملت ما گفته میشد شما عُرضه ندارید. سیاستمداران كشور، حكام جائرى كه بر كشور ما مسلط بودند و غالباً با دشمنان این ملت دستشان در یك جیب و در یك كیسه بود، اینها غالباً به كشور ما، به مردم ما، به جوانهاى ما تلقین میكردند كه نمیتوانید؛ زحمت بیهوده نكشید. یعنى باید ما بنشینیم، دیگران تحقیق كنند، پیشرفت پیدا كنند، ما برویم از آنها دریوزگى كنیم، گدائى كنیم، از آنها بگیریم؛ خودمان نمیتوانیم از درون خود بجوشیم. این به ملت ما و جوانهاى ما و نسل ما تلقین میشد و جزو باورهاى این ملت بود.
در دوران جوانى ما، آنطورى كه در جامعه واضح بود، این احساس وجود داشت كه ایرانى نمیتواند؛ فرنگىها، اروپائىها، آمریكائىها باید پیش بروند، ما باید دنبال آنها حركت كنیم و از آنها یاد بگیریم. اینكه ما هم میتوانیم یك راهى را باز كنیم، یك حركتى را شروع كنیم، یك قلمروى را از قلمروهاى مهم زندگى فتح كنیم، این براى ملت ما یك امر باور نكردنى بود. امروز درست بعكس شده است. جوان ایرانى، هیچ مقولهاى از مقولههاى مهم نیست كه برایش مطرح بشود و احساس كند كه نمیتواند. عرض كردم؛ در مسائل علمى، در مسائل فنى، در مسائل سیاسى، آنچه كه براى مجامع اهل تحقیق و پژوهش ما - كه عمدتاً هم جوانهاى كشورمان هستند - مطرح میشود، كارها و پیشرفتهاى گوناگونى كه مطرح میشود، جوان ایرانى احساس میكند كه میتواند. این اعتماد به نفس، چیز بسیار مهمى است. این اعتماد به نفس در مجامع علمى پشتوانهاى دارد از اعتماد به نفس ملى؛ آن چیزى كه من در چند سال قبل از این مطرح كردم كه باید ملت به اعتماد به نفس ملى برسد؛ یعنى احساس كند كه همهى كارهاى بزرگ را میشود با اراده، با خواست، با حركت انجام داد. در هیچ كارى ما عاجز نیستیم. اینها زمینههاى پیشرفت است.
خوب، ما امسال را عرض كردیم «سال همت مضاعف و كار مضاعف»؛ یعنى همت برتر و كار بیشتر. این تعبیر مضاعف -
یعنى چند برابر - شكل آرمانى است. اگر دو برابر هم شد، اگر سه برابر هم شد، اگر ده برابر هم شد، ما قانع نیستیم. اما اینجور هم نیست كه اگر یك جائى نتوانستیم دو برابر كار كنیم، یك برابر و نیم توانستیم كار بكنیم، مأیوس شویم؛ نه، مهم این است كه همت برترى داشته باشیم از آنچه در گذشته داشتیم، و كار بیشترى بكنیم از آنچه در گذشته میكردیم. این، شعار امسال است. این شعارها نه فقط یك امر نمایشى است، و نه هم اینجورى است كه ما خیال كنیم در این سال، این شعار همهى مشكلات كشور را حل خواهد كرد؛ نه، این تشریفاتى نیست، نمایشى نیست؛ این خط روشنى را به ما نشان میدهد.
سال گذشته ما عرض كردیم: سال اصلاح الگوى مصرف. من همین جا در روز اول سال تصریح كردم: اصلاح الگوى مصرف چیزى نیست كه در یك سال بتواند اتفاق بیفتد. سال گذشته را گفتیم سال شروع حركت به سمت اصلاح الگوى مصرف است. خوب، حركتى آغاز شد. من نمیتوانم این را بگویم كه الگوى مصرف اصلاح شد؛ نه، ما هنوز خیلى فاصله داریم. تا وقتى الگوى مصرف را اصلاح نكنیم، تا وقتى ندانیم آب را چه جور باید مصرف كرد، برق را چه جور باید مصرف كرد، نان را چه جور باید مصرف كرد، پول را چه جور باید مصرف كرد، تا اینها را درست مصرف نكنیم، راههاى مصرف را ندانیم، مشكلات ما به حال خود باقى خواهند ماند. باید ما اصلاح الگوى مصرف را دنبال كنیم. سال 88 مسئولین كارهائى كردند، برنامهریزىهائى كردند، تحقیقاتى كردند، اما این كار نباید متوقف بماند. این، جهت را نشان داد؛ معلوم شد كه در سال 88 مسئلهى اصلاح الگوى مصرف یك مسئلهى اساسى است و باید دنبال شود. امسال هم همین است. امسال ما عرض میكنیم همت بیشتر. این همتِ بیشتر مخصوص امسال نیست. همت برتر مخصوص سال 89 نیست. ما باید این را به عنوان یك انگشت نمایشگر راه در مقابل چشم خودمان قرار بدهیم؛ همتمان را نباید كم كنیم. كارهاى بزرگى داریم، اهداف بلندى در مقابل ماست؛ باید همت را بلند داشت تا بتوانیم به آن هدفها برسیم. كار هم باید بیشتر بشود. كار باید متراكمتر بشود تا بتوانیم به آن اهداف برسیم.
البته سال گذشته، سال مهمى براى كشور ما بود. به نظر من - همان طور كه در پیام نوروزى هم به ملت ایران عرض كردم - سال 88، سال ملت ایران بود؛ سال پیروزى ملت ایران بود؛ سال حضور نمایان ملت ایران در عرصههاى عظیم زندگى در نظام اسلام و در كشورمان بود. یك جا در بیست و دوم خرداد چهل میلیون نفر پاى صندوقهاى رأى آمدند؛ یعنى هشتاد و پنج درصد شركت مردم در انتخابات؛ این چیز بسیار مهمى است. یقیناً حضور مردم در مشروعیت یك نظام نقش دارد. آن كسانى كه در غرب، مشروعیت خودشان را اساساً ناشى از حضور مردم میدانند و هیچ عامل دیگرى را در آن دخیل نمیدانند، آنها یك چنین حضورى را الان ندارند. در حدود زمان انتخابات ما، در كشور انگلیس انتخاباتى برگزار شد با حضور تقریباً سى درصد كسانى كه میتوانستند رأى بدهند. هشتاد و پنج درصد كجا، سى درصد كجا؟! این حركت مردمى، این حضور مردمى خیلى اهمیت دارد. تحلیلگران و مفسران سیاسى مسائل دنیا از این چیزها بهآسانى نمیگذرند. ممكن است در مطبوعاتشان این را منعكس نكنند؛ ممكن است سیاستمدارها در حرفهایشان كه تبلیغ میشود، این را بر زبان نیاورند و كتمان كنند؛ اما در دلشان مؤثر است، میفهمند.
این ملت پاى حرف خود ایستاده است. این یك حركت عظیم بود از ملتمان. ملت توانستند در تاریخ كشور این را ثبت كنند كه بعد از گذشت سى سال از استقرار نظام اسلامى - كه نظامى بر پایهى اسلامیت و جمهوریت است و اینها از هم تفكیكناپذیرند؛ آنهائى كه این دو را از هم تفكیك میكنند، جمهورى اسلامى را نشناختند - آنچنان پابند به مبانى این نظام هستند كه در یك انتخاباتى با این شور و شوق، با این عظمت شركت میكنند. خوب، این یك حركت عظیم مردمى بود. در قبال این حركت، دشمنان ملت ایران نقشههائى داشتند؛ این نقشهها را شروع كردند به عمل كردن. اگر حضور شما مردم در انتخابات بیست و دوى خرداد سال 88 یك حضور ضعیفى بود، اگر به جاى چهل میلیون، مثلاً سى میلیون شركت كرده بودید، به احتمال زیاد دشمنان شما موفق میشدند. نقشههائى از پیش طراحى شده بود. من كسى را متهم نمیكنم؛ اما هندسهى كار دشمن را میشناسم، مىبینم، آن را تشخیص میدهم؛ نمیتوانم آن را انكار كنم. هندسهى كار دشمن، یك هندسهى مشخصى بود. نظیر این كار را در جاهاى دیگر هم كردند.
در زمینهى اعتبار و اقتدار منطقهاى و بینالمللى، امروز نظام جمهورى اسلامى و دستگاه اسلامى در كشور ما، آنچنان از ابهت و اهمیتى در چشم كشورها برخوردار است كه دشمنان ما هم اعتراف میكنند كه اعتبار بینالمللى جمهورى اسلامى جزو برترینِ كشورهاى همسطح خود و كشورهائى است كه میتوانند اثرگذار باشند.
وقتى قدرتهاى مستكبر بینالمللى از یك نظامى ناراضى و ناخشنود باشند، یكى از راههائى كه یافتند و عمل كردند، این است كه منتظر یك فرصت انتخابات بشوند، بعد در آن فرصت انتخابات، اگر كسانى كه مورد رضاى آنها نیستند، بر سر كار آمدند، و آنهائى كه آنها میخواهند، بر سر كار نیامدند، آن وقت با یك حركت نمایشىِ مردمى، اوضاع را برگردانند؛ با شعارهائى گروهى از مردم را توى صحنه بكشانند، با فشار در صحنهى خیابانها، آن چیزى را كه با قانون به دست آمده است، با خشونت دگرگون كنند. این یك نقشهى شناخته شده است. اگر ملاحظه میكنید كه حوادثى كه بعد از انتخابات پیش آمد، در ذهن مردم، در ذهن تحلیلگران مستقل و صادق و تیزبین، منتسب به عوامل خارجى و بیرونى میشوند، ناشى از این است. اگر كسى هیچ خبرى هم از پشت پرده نداشته باشد، اطلاعاتى كه افراد صاحب اطلاع به دست مىآورند، اگر این اطلاع هم در دسترس نباشد، انسان شكل كار را كه نگاه میكند، میفهمد كه این كار، كار دشمنان ملت است؛ كار بیگانگان است. انتخاباتى انجام میگیرد، یك حركت قانونى اتفاق مىافتد، یك نتیجهاى هم با خود به دنبال مىآورد؛ این نتیجه را به زور خشونت بخواهند عوض كنند. یك عدهاى را بكِشند توى صحنه؛ احیاناً اگر اقتضاء شد، خشونت هم بكنند، آتشسوزى هم راه بیندازند، بانك هم آتش بزنند، اتوبوس هم آتش بزنند، براى اینكه نتائج قانونى را برگردانند. خوب، این حركتى است كه هم خلاف شرع است، هم خلاف قانون است. پیداست این حركت، حركت هدایت شدهاى از طرف بیگانگان است. یك چنین اتفاقى را میخواستند در كشور پیش بیاورند.
آزمون مهمى بود براى كشور. من به شما عرض بكنم، آزمون مهمى بود؛ هم عبرتهاى زیادى داشت، هم درسهاى زیادى داشت؛ و در این آزمون، ملت ایران پیروز شد. آنها میخواستند مردم را تقسیم كنند به یك گروه اقلیت، به یك گروه اكثریت؛ یك گروهى كه برندهى انتخابات است، یك گروه هم كه در انتخابات به نتیجهى مطلوب خود دست پیدا نكرده، اینها را در مقابل هم قرار بدهند. ملت را دوپارچه كنند؛ یك عده اغتشاشگر هم وارد میدان بشوند و با ایجاد اغتشاش، جنگ را در داخل كشور مغلوبه كنند، جنگ داخلى راه بیندازند؛ امیدشان این بود. اما ملت هوشیارى به خرج داد. شما دیدید در روز انتخابات، مردم به دو گروه سیزده چهارده میلیونى، و بیست و چهار پنج میلیونى تقسیم شدند؛ اما بعد از گذشت مدتى نه چندان بلند، همین دو گروه با هم یكى شدند و در مقابل شورشگران و اغتشاشگران و خرابكاران ایستادند. بیدارى ملت را انسان اینجا میشود بفهمد. میخواستند بین مردم اغتشاش ایجاد كنند. بدخواهانى كه سى سال است علیه این انقلاب و علیه این مردم هر كارى توانستند، كردند، اینها هم فرصت را مغتنم شمردند و با تبلیغاتِ خودشان وارد میدان شدند. بیش از این، كارى نمیتوانستند بكنند. اگر آمریكائىها و انگلیسىها و صهیونیستها میتوانستند نیرو وارد خیابانهاى تهران بكنند، یقین بدانید میكردند. اگر برایشان امكان داشت كه با حضور وابستگان و مزدوران خودشان از خارج، عرصه را آنچنان كه میخواهند، هدایت كنند، میكردند. منتها میدانستند كه این كار به ضررشان تمام میشود. تنها كارى كه میتوانستند بكنند، این بود كه در صحنهى تبلیغات، در صحنهى سیاست جهانى، از آشوبگر، از اغتشاشگر حمایت كنند. رؤساى جمهور كشورهاى مستكبر در این قضیه وارد میدان شدند؛ اغتشاشگران خیابانى و خرابكارانى را كه با آتش زدن میخواهند موجودیت خودشان را نشان بدهند، ملت ایران نامیدند؛ شاید بتوانند اوضاع را آنچنان كه طبق میل خودشان است، در افكار عمومى دنیا و كشورمان تصویر و ترسیم كنند؛ اما شكست خوردند.
قوىترین و آخرین ضربه را ملت در روز نهم دى و بیست و دوى بهمن وارد كرد. كار ملت ایران در بیست و دوم بهمن، كار عظیمى بود؛ نُه دى هم همین جور. یكپارچگى ملت آشكار شد. همهى كسانى كه در عرصهى سیاسى به هر نامزدى رأى داده بودند، وقتى دیدند دشمن در صحنه است، وقتى فهمیدند اهداف پلید دشمن چیست، نسبت به آن كسانى كه قبلاً به آنها خوشبین هم بودند، تجدید نظر كردند؛ فهمیدند كه راه انقلاب این است، صراط مستقیم این است. در بیست و دوى بهمن، ملت همه با یك شعار وارد میدان شدند. خیلى تلاش كردند، شاید بتوانند بین ملت دودستگى ایجاد كنند؛ اما نتوانستند. و ملت ایستاد؛ این پیروزى ملت بود. از بیست و دوم خرداد تا بیست و دوم بهمن - هشت ماه - یك فصل پرافتخار و پرعبرتى براى ملت ایران بود؛ این یك درس شد. آگاهى جدیدى به وجود آمد. فصل تازهاى در بصیرت ملت ایران گشوده شد. این یك زمینهى بسیار مهمى است. باید بر اساس این زمینه، حركت كنیم.
حالا همت برتر و كار بیشتر، همت مضاعف و كار مضاعف بر این اساس باید انجام بگیرد. عرصههاى گوناگونى وجود دارد. ما نباید بگذاریم وقت بگذرد. هر سالى از سالهائى كه دوران انقلاب گذرانده است، و در هر سالى هر ماهى، و در هر ماهى هر روزى، وزن و مقدارى دارد، ارزشى دارد؛ نباید این را از دست داد. ممكن است در هشت ماه از سال 88 كه اشتغالات فتنهانگیزان بعضى از ذهنها را به خود مشغول كرد، برخى از كارها نیمهكاره مانده باشد؛ باید جبران بشود. باید حركت، یك حركت سریعى باشد. عرصههاى گوناگونى وجود دارد: عرصهى علم و تحقیق در درجهى اول، دانشگاهها و مراكز تحقیقاتى در همهى زمینهها، علوم تجربى، علوم انسانى در همهى بخشهائى كه براى كشور مورد نیاز است، بایستى همتشان را در تحقیق و علم افزایش بدهند؛ مراحل دورترى را در مقابل چشمشان و مد نظرشان قرار بدهند؛ كار را باید متراكمتر كنند.
من عرض كردم؛ باید جوانان ما همتشان این باشد كه با گذشت یكى دو دههى دیگر، كشورشان را یك مرجع علمى براى دانشمندان جهان قرار بدهند. پس این شد همت مضاعف و كار مضاعف در عرصهى علم و تحقیق.
همت مضاعف و كار مضاعف در استفادهى بهینه از منابع موجود كشور و امكاناتى كه وجود دارد. از همهى آن چیزهائى كه میتواند براى سازندگى كشور در دورانهاى آینده مورد استفاده قرار بگیرد، یا زندگى عمومى مردم را رفاه و رونق ببخشد، باید حداكثر استفاده بشود؛ یعنى همان چیزى كه یكى از اركانش اصلاح الگوى مصرف است. از آب در كشور استفادهى بهینه بشود. ما امروز از آب در كشور استفادهى بهینه نمیكنیم. سال گذشته كه بنده مسئلهى اصلاح الگوى مصرف را مطرح كردم، پژوهشگران كشورمان تحقیق كردند، به ما اطلاع دادند كه اگر آبى كه در كشور مصرف میشود، ده درصد آن صرفهجوئى شود، این ده درصد به قدر تمام استفادهاى است كه امروز براى شرب خانگى و براى صنعت مورد استفاده قرار میگیرد. امروز نود درصد آب كشور در بخشهاى كشاورزى مصرف میشود - مصرف غلط، مصرف اسرافآمیز - ده درصد دیگر براى آب شرب و براى صنعت و براى مصارف گوناگون به كار میرود. یعنى اگر در كار كشاورزى ما ده درصد صرفهجوئى كنیم، مقدار مصرف شرب و صنعت و امثال اینها به دو برابر خواهد رسید؛ اینقدر مسئله مهم است. مسئلهى مصرف برق و مصرف حاملهاى انرژى - بنزین، گازوئیل - هم مهم است. این لایحهى هدفمند كردن یارانهها كه مطرح شده است، ناظر به این مسائل است؛ لایحهى بسیار مهمى است.
من همین جا در حضور شما مردم عزیزمان توصیه میكنم؛ هم به قوهى مجریه، هم به قوهى مقننه، كه در این مسئلهى مهم باید با هم همكارى كنند، باید به هم كمك كنند. از یك طرفِ قضیه، نگاه به قوهى مجریه است - كه بار بر دوش قوهى مجریه است؛ دولت بایستى اقدام كند، عمل كند؛ پس همهى دستگاههاى دیگر، از جمله دستگاه قانونگذارى باید به دولت كمك كنند - از طرف دیگر هم دولت بایستى آن چیزى كه قانونى است و مراحل قانونى را گذرانده است، معتبر بداند و بر طبق آن عمل كند. بنابراین دولت، مجلس - قوهى مجریه، قوهى مقننه - در این كار دوشادوش هم حركت كنند، به هم كمك كنند و با هم باشند؛ «ید اللَّه مع الجماعة». وقتى با هم بودند، خدا هم كمك خواهد كرد. بنابراین استفادهى بهینه از امكانات و منابع موجود كشور و بهرهورى مهم است؛ بهرهورى بیشتر از آنچه كه داریم و آنچه كه بسیارى از آنها متأسفانه مورد اسراف و استفادهى غلط قرار میگیرد.
از همهى آن چیزهائى كه میتواند براى سازندگى كشور در دورانهاى آینده مورد استفاده قرار بگیرد، یا زندگى عمومى مردم را رفاه و رونق ببخشد، باید حداكثر استفاده بشود؛ یعنى همان چیزى كه یكى از اركانش اصلاح الگوى مصرف است.
همت مضاعف و كار بیشتر در كیفیت بخشیدن به تولیدات داخلى؛ یكى از كارهاى اساسى این است. ما امروز تولیدات داخلى زیادى داریم؛ هم در زمینهى صنعت، هم در زمینهى كشاورزى؛ باید به كیفیت اینها اهمیت بدهیم، كیفیت اینها را بالا ببریم. باید جورى باشد كه مصرفكننده احساس كند آنچه كه در كشورش تولید میشود، به دست كارگر ایرانى تولید میشود، از لحاظ كیفیت، یا بهتر از نوع خارجى است یا لااقل همسطح آن است.
همت مضاعف و كار مضاعف در تأمین سلامت. مسئلهى سلامت، هم در برنامهى پنجم باید مورد توجه ویژه قرار بگیرد، هم در برنامهریزىهاى گوناگون اجرائى در دستگاههاى مختلف. یك بخش از مسئلهى تأمین سلامت، مسئلهى ورزش همگانى است؛ كه بنده بارها توصیه كردم، باز هم توصیه میكنم. ورزش همگانى براى همه لازم است. نشاط، سلامت، آمادگى، حوصلهى كار، در سایهى ورزش عمومى و همگانى براى جامعه تأمین میشود.
همت مضاعف و كار مضاعف در سرمایهگذارى، در كارآفرینى. بسیارى از كسانى كه سرمایه دارند، پول دارند، درآمدهاى كلانى دارند، نمیدانند این درآمدها را چگونه باید صرف كنند. اینجا هم باز همان اصلاح الگوى مصرف خود را نشان میدهد. پول را به جاى سرمایهگذارىِ تولیدى، صرف تجملات میكنند؛ سفرهاى خارجى بیهوده، بىثمر، پرخرج و احیاناً فسادآور، بهانه براى تغییر وسائل خانه، وسائل زندگى؛ این چیزها یك حركت مسرفانه است نسبت به ثروت. میشود پول را، درآمد را سرمایهگذارى كرد. امروز وسائل این كار فراهم است. با فعال شدن بورسهائى كه در كشور هست، میتوان سرمایهگذارى كرد. همه میتوانند آنچه را كه دارند، در سرمایهگذارىها دخالت بدهند.
یكى از مسائل مهم كه همت مضاعف و كار مضاعف میطلبد، مسئلهى تولید فكر است؛ كتابخوانى، افزایش معلومات عمومى در زمینههاى گوناگون. این كرسىهاى آزاداندیشى كه ما عرض كردیم، پیشنهاد كردیم در دانشگاهها و در حوزهها به راه بیفتد، میتواند یك جریان سیال فكرىِ بسیار باارزشى را در جامعه به راه بیندازد.
و از همه مهمتر، همت مضاعف و كار مضاعف در مبارزهى با فقر، در مبارزهى با فساد، در مبارزهى با بىعدالتى. اینها چیزهائى است كه ما در پیش روى خودمان داریم. ملت، دولت و مسئولان باید تلاش كنند.
البته چالشهائى هم داریم، موانعى هم داریم. ما ملتى نیستیم كه در دنیا هیچ كس با ما دشمنى نداشته باشد. آن
ملتهائى دشمن ندارند كه ارزش وجودى ندارند. ملتى كه راهى دارد، هدفى دارد، كارى دارد، تلاشى میكند، دشمنانى هم پیدا میكند. البته دشمن داریم تا دشمن. دولت آمریكا هم در دنیا خیلى دشمن دارد؛ اما دشمن دولت آمریكا كیست؟ ملتها. ملتهایند كه متنفرند، مكدّرند، از دولت آمریكا بدشان مىآید. چرا؟ به خاطر اینكه دولت آمریكا سابقهى تجاوز و تعرض به كشورها از پنجاه سال، شصت سال قبل از این تا امروز در پروندهاش ثبت شده است. در طول پنجاه سال گذشته، دولت آمریكا نزدیك به شصت كشور را مورد تجاوز نظامى خودش قرار داده؛ این شوخى است؟ این كم است؟ خوب، پس او هم دشمن دارد، نظام جمهورى اسلامى هم دشمن دارد. دشمن نظام جمهورى اسلامى كیست؟ دولتهاى مستكبر، سرمایهدارهاى صهیونیست، دشمنان بشر، دستگاههاى جاسوسى غدار و سفاك. بنابراین دشمن هست؛ این دشمنان فعالیت میكنند، تلاش میكنند.
ملت و مسئولان كشور باید هوشیار باشند؛ محاسبهى این دشمنىها را بكنند؛ در مقابلهى با این دشمنىها، با تدبیر و با شجاعت عمل كنند. هم تدبیر لازم است، هم شجاعت لازم است. اگر شجاعت وجود نداشته باشد، در مقابل ابهت و هیبت و چهرهى عبوس دولتهاى مستكبر، كسى دل خود را ببازد، قطعاً شكستخورده است. دولتهاى مستكبر یكى از كارهایشان همین تشر زدن است؛ چهرهى عبوس گرفتن است؛ حق را ناحق كردن است. در مقابل اینها اگر شجاعتى وجود نداشته باشد، مسئولان كشور اگر نتوانند در مقابلهى با این حركتهاى نمایشىِ خصمانه و مستكبرانه روى پاى خودشان بایستند، قطعاً كلاهشان پس معركه است؛ هم خود شكست میخورند، هم ملت را به شكست میكشانند. بنابراین شجاعت لازم است.
تدبیر هم لازم است. تدبیر یعنى آگاهى از آنچه كه در برنامهى دشمن است، و تصمیم درست و بجا در مقابلهى با آن. دشمن به شكلهاى مختلفى ظاهر میشود. شما امروز ملاحظه كنید؛ در مقابل ملت ایران و نظام جمهورى اسلامى، صهیونیستها هستند، دولت آمریكا قرار دارد؛ گاهى لباس گرگ میپوشند، گاهى لباس روباه میپوشند؛ گاهى چهرهى خشن و خصمانهى خودشان را نشان میدهند، گاهى چهرهى فریبگرانه نشان میدهند؛ باید متوجه بود.
من سال گذشته، روز اول سال، در همین اجتماع عظیم به شما مردم عزیز گفتم: در مقابل اظهاراتى كه رئیس جمهور جدید ایالات متحدهى آمریكا میكند و میگوید ما دست دوستى را دراز میكنیم، با نگاه تیزبین مسئله را دنبال خواهیم كرد. ما نگاه میكنیم ببینیم آیا واقعاً دست دوستى است؟ آیا واقعاً نیت، نیت دوستانه است یا نیت خصمانه در قالب الفاظ فریبگر؟ این براى ما خیلى مهم است. پارسال گفتم اگر در زیر دستكش مخملى، دست چدنى و پنجهى چدنى باشد، ما دستمان را دراز نمیكنیم؛ دوستى را قبول نمیكنیم. اگر با لبخندى كه زده میشود، خنجرى در پشت پنهان شده باشد، ما حواسمان جمع است. متأسفانه آنچه كه اتفاق افتاد، همان چیزى بود كه حدس زده میشد. دولت آمریكا و همین تشكیلات جدید و رئیس جمهور جدید، با همهى ادعاى علاقهمندى به روابط عادلانه و صحیح، كه نامه هم نوشتند و پیغام هم دادند و در بلندگوها هم گفتند و در مجالس خصوصى هم تكرار كردند كه ما میخواهیم با جمهورى اسلامى روابطمان را عادى كنیم، متأسفانه در عمل عكس این عمل كردند. در همین قضایاى هشت ماه بعد از انتخابات، بدترین موضع را گرفتند.
ملت و مسئولان كشور باید هوشیار باشند؛ محاسبهى این دشمنىها را بكنند؛ در مقابلهى با این دشمنىها، با تدبیر و با شجاعت عمل كنند. هم تدبیر لازم است، هم شجاعت لازم است
رئیس جمهور آمریكا اغتشاشگران و خرابكاران خیابانى را به عنوان جنبش مدنى معرفى كرد! آتش زدن بانك، آتش زدن اتوبوس، كتك زدن عابر بىگناه و بىخبر، كتك زدن خواهر و مادر شهید به خاطر اینكه چادر بر سر دارد، آتش زدن موتورسیكلت جوان چون محاسن دارد، اینها جنبش مدنى است؟! شما دم از حقوق انسان میزنید، دم از دموكراسى میزنید، اما حركت عظیم مردم را در انتخاباتشان، در انتخابشان، در حضورشان در صحنه نمىبینید و ندیده میگیرید؛ طرف یك عده اخلالگر و اغتشاشگر را میگیرید؟! این را جنبش مدنى اسم میگذارید؟! خجالت نمیكشید؟! ادعا میكنند كه ما طرفدار حقوق بشریم، احساس مسئولیت نسبت به حقوق بشر میكنیم! شما در موقعیتى نیستید كه با كسى دربارهى حقوق بشر بحث كنید. شما در كدامیك از اقدامات خودتان در این چند سال نسبت به گذشته تغییر ایجاد كردید؟ در افغانستان كشتار را كم كردید؟ در عراق دخالتتان را كم كردید؟ از كشتار فاجعهآمیز مردم در غزه و كشتن كودكان حمایت نكردید كه ادعاى طرفدارى از حقوق بشر میكنید؟
من امروز بار دیگر اعلام میكنم؛ دولتهائى كه با حالت استكبارى، با روحیهى استكبارى بخواهند با ملت ایران و با مسئولین جمهورى اسلامى مواجه بشوند، بدانند از سوى ملت ایران و از سوى مسئولین جمهورى اسلامى محكوم و مردود هستند. شما نمیتوانید دم از میل به صلح و دوستى بزنید، اما در همان حال توطئه بكنید، فتنه بكنید؛ به خیال خودتان بخواهید به نظام جمهورى اسلامى ضربه بزنید.
ملت بیدار است، مسئولین بیدارند. تدبیر این است كه رفتار خصم را انسان زیر نظر بگیرد، ببیند چه میخواهند بكنند. نه در لباس گرگ، نه در لباس روباه، از چشم ملت ایران نبایستى اینها پوشیده و مخفى بمانند، ناشناخته بمانند. ملت ایران بایستى هوشیارانه تصمیم بگیرند، و ما انشاءاللَّه به توفیق الهى هوشیارانه تصمیم میگیریم. ما منافع ملت خود را در مقابل تشر و اخم دشمنان، هرگز رها نخواهیم كرد. آنچه را كه در راه پیشرفت این ملت لازم است، اقدام میكنیم و مطمئنیم و میدانیم كه این ملت پیروز است؛ همچنان كه در این سى سال پیروز بوده است. دشمنان ما در این سى سال آنچه با ملت ایران انجام دادهاند، شكست خوردند؛ نتوانستند به نظام جمهورى اسلامى ضربه و لطمه بزنند؛ نتوانستند مردم را از نظام جدا كنند. بعد از این هم همین خواهد بود. بعد از این هم به توفیق الهى، به حول و قوهى الهى، سرنوشت ملت ایران پیروزى و پیشرفت است؛ سرنوشت دشمنان ملت ایران، شكست و عقبماندگى است.
پروردگارا! قدمهاى ما را در صراط مستقیمِ ایمان به خدا و به قرآن و به آئین مقدس اسلام، ثابتقدم بدار. پروردگارا! دلهاى ما را از توجه و تضرع در مقابل خودت هرگز غافل مفرما. پروردگارا! ما را از دعاى حضرت بقیةاللَّه (ارواحنا فداه) محروم مكن. پروردگارا! این ملت را، این جوانان را، این دلهاى پرشور و پرانگیزه را همواره مورد لطف و تفضل خود قرار بده. پروردگارا! روزبهروز پیوندهاى برادرى میان این ملت و ملتهاى مسلمان را مستحكمتر بفرما؛ كید دشمنان را باطل بفرما.
والسّلام علیكم و رحمةاللَّه و بركاته
پی نوشتها:
1) فتح: 8 و 9
2) احزاب: 45 و 46
3) مائده: 66
4) مائده: 15 و 16
فرآوری:پریسا چیذری
بخش سیاست تبیان
منبع:دفتر حفظ ونشر وآثار آیت الله العظمی خامنه ای