تبیان، دستیار زندگی
هویت‌های مرموز و اسرارآمیز همیشه دستمایه بسیاری از نویسنده‌های بزرگ در طول تاریخ برای نوشتن داستان‌ها و شخصیت‌های داستانی خود بوده است. همیشه وجود اشخاصی که در آخر داستان معلوم می‌شود چهره‌ای متفاوت از آنچه در داستان از ایشان نشان داده‌اند، دارند، ..
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

هویت‌های مرموز و نویسندگان مشهور

هویت‌های مرموز و نویسندگان مشهور

هویت‌های مرموز و اسرارآمیز همیشه دستمایه بسیاری از نویسنده‌های بزرگ در طول تاریخ برای نوشتن داستان‌ها و شخصیت‌های داستانی خود بوده است.

همیشه وجود اشخاصی که در آخر داستان معلوم می‌شود چهره‌ای متفاوت از آنچه در داستان از ایشان نشان داده‌اند، دارند، همیشه در طول تاریخ مخاطبان فراوانی داشته است و همین امر نویسنده‌های موفق را بر آن داشته است که در میان داستان‌های خود سری هم به این شخصیت‌ها بزنند.

این در حالی است که مخاطب داستان‌های مختلف همیشه درباره شخص و یا اشخاصی که معلوم نیست از کجا آمده و در آخر داستان چه نقشی ایفاء خواهند کرد کنجکاو است. بسیاری از نویسنده‌های مشهور و نامی تاریخ ادبیات جهان نمونه‌ای از این سبک داستان‌نویسی را ارائه کرده‌اند که روزنامه گاردین در گزارشی برخی از آنها را معرفی کرده است:

ادیسه/ هومر

ادیسه سرگذشت بازگشت یکی از سران جنگ تروا (ادیسیوس یا الیس) فرمانروای ایتیکا می‌باشد. در این سفر که بیش از بیست سال به درازا می‌انجامد ماجراهای مختلف و خطیری برای وی و همراهانش پیش آمده است.

در نهایت ادیسیوس که همگان گمان می‌کردند کشته شده، به وطن خود باز می‌گردد و دست متجاوزان را از سرزمین و حریم خانواده خود کوتاه می‌کند. ادیسه وقتی بعد از سالها دوری از خانواده‌اش به وطن باز می‌گردد آنقدر تغییر چهره داده است که تنها سگ خانگی اش او را می‌شناسد؛ در جریان همین تغییر چهره است که او افراد وفادار و خیانت کارش را از یکدیگر تشخیص می‌دهد.

قیاس برای قیاس/ ویلیام شکسپیر

«قیاس برای قیاس» نام نمایشنامه‌ای کمدی است که توسط ویلیام شکسپیر در حدود سال‌های 1604 -1603 نوشته شده ‌است. در زمان حکومت دوک وینچنتو، در شهر وین به دلیل اهمال کاری در اجرای قانون؛ بی‌نظمی در همه شئون وارد می‌شود.

پس از آنکه اوضاع بیشتر دچار هرج و مرج می‌شود، دوک حاکم تصمیم می‌گیرد مدتی شهر را ترک کند و به قصرش در لهستان برود و زمام امور را در دست دو تن از مردان بزرگ خود بگذارد به این امید که این دو بتوانند اصلاحات اخلاقی و اجتماعی لازم را انجام دهند و جامعه را به ثبات نزدیک کنند. او از این طریق برای ارزیابی زیردستان خود استفاده می‌کند و با استفاده از لباس و چهره‌های مبدل هر بار به حکومت خود سر می‌زند.

راهبه / ماتیو لوئیس

دختری جوان عاشق کشیشی به نام «پدر آمبروسیو» می‌شود که با توجه به محدودیت‌های کلیسا نمی‌تواند به خواسته خود دست یابد و همین امر او را وادار به تغییر چهره می‌کند. او با لباس مبدل راهبه‌های جوان به درون کلیسا نفوذ می‌کند. در کلیسا خود را برای پدر روحانی عرضه می‌کند و کشیش نیز که نماد انسان ضعیف النفس در رمان معرفی می‌شود، نمی‌تواند در برابر وسوسه‌های شیطان مقاومت کند...

دادگاه جین / شارلوت برونته

کتاب راجع به زندگی دختری است که در کودکی مادر و پدر خود را از دست می‌دهد و در محیط خشک و خشن پرورشگاه بزرگ می‌شود. او در شغل معلمی به خانه‌ای اشرافی می‌رود، ارباب خانه آقای روچستر به تدریج به او علاقمند می‌شود ولی جین می‌فهمد که او قبلا ازدواج کرده و همسر او که حالا دیوانه است در طبقه بالای همان خانه زندگی می‌کند.

جین که دل شکسته می‌شود از آن خانه می‌گریزد و کشیشی با خواهرانش او را بیهوش می‌یابند و از او نگه داری می‌کنند. جین کم کم به کشیش علاقه می‌شود ولی شبی در خواب، صدای روچستر را می‌شنود و می‌فهمد که همسر دیوانه روچستر خانه را آتش زده و روچستر درحال نجات دادن او بینایی خویش را از دست داده است....سر انجام جین نزد روچستر می‌رود و با وی ازدواج می‌کند.

در این داستان که ژانری جدید در داستان‌نویسی و استفاده از لباس‌های مبدل برای جنس‌های مخالف ایجاد کرد. روچستر همیشه عادت دارد برای طالع بینی مهمانان خود لباس زنان کولی بپوشد که در بعضی از جاهای داستان به ضرر خودش نیز تمام می‌شود.

لین شرقی/ هنری وود

ایزابل با حسادت ناشی از بدبینی شدید نسبت به همسرش، در دام‌های عاشقانه فرانسیس گرفتار می‌شود و پس از آن در انزوا و پشیمانی خود تصمیم می‌گیرد از خود انتقام بگیرد. او در اثر رفتارهای ناپسند گذشته خود دچار افسردگی شده است و وقتی بعد از حادثه‌ای همه فکر می‌کنند که او مرده است با لباس و چهره ای متفاوت به نزد فرزندان خود باز می‌گردد و سعی می‌کند با رفتاری متفاوت گذشته خود را جبران کند. از این داستان سریالی نیز در کشورمان تهیه شده است.

اسرار ادوین درود / چارلز دیکنز

در سال 1870، دیکنز درگذشت در حالی که بسیاری مرگ او را مشکوک می‌دانستند آن هم بعد از نگارش تنها شش داستان... آیا دیکنز مرگ خود را پیش بینی کرده بود؟ این رازی بود که او با خود به گور برده بود و هیچگونه یادداشتی بر جا نگذاشته بود که سرنخی برای این راز باشد. اما جواب سوالات آنها در راه بود.

یکسال بعد از مرگ دیکنز یک چاپچی جوان و خوش قیافه وارد شهر ورمونت شد. اسم این جوان توماس جیمز بود. جوانی که کمی راحت‌طلب به نظر می‌رسید، اما در کار چاپ مهارت داشت. جیمز جوان یک شبه به عنوان یک شخصیت ادبی معروف شد و یکی از روزنامه‌های اسپرینگ فیلد چاپ ماساچوست او را جانشین شایسته‌ای برای چارلز دیکنز معرفی کرد.

این در حالی بود که روزنامه دیگری نوشت جیمز بدون کمک دیکنز قادر نبود که این کتاب را بنویسد. اینکه به او الهام شده و یا از طریق دیگری این کار را انجام داده بر ما روشن نیست .سر آرتور کانن دویل، نویسنده و خالق معروف شخصیت شرلوک هلمز در حدود پنجاه سال بعد به بررسی کار عجیب توماس جیمز پرداخت و سرانجام در دسامبر 1927 مقاله‌ای در مجله فورت نایتلی ریویو چاپ کرد. در این مقاله دویل نوشت که جیمز نشان داده است که هرگز ذوق و استعداد ادبی چه قبل و یا بعد از انتشار کتاب نداشته است.

دختر سوم / آگاتا کریستی

دختر سوم یک رمان جنایی است که آگاتا کریستی آن را در سال 1966 منتشر کرد. در این داستان دختری به نام نرما با بازگشت پدرش از سفر آفریقا مواجه می‌شود که با زن دیگری ازدواج کرده است. وی برای دور شدن از آنها به لندن می‌رود با دو دختر هم ‌اتاق می‌شود و بعد از آن برای مدت‌ها فکر می‌کند روانی است و قتل‌هایی را انجام می‌دهد که خودش متوجه نیست.

ابتدا یک پیرزن را از ساختمان پرت می‌کند و بعد از آن وجود لکه‌های خون روی چاقویش و پیدا کردن داروی مسموم‌ کننده در کشوی میزش همزمان با اینکه نامادریش مسموم می‌شود... در رمان‌های کریستی هویت‌های نامعلوم موج می‌زند؛ ولی در این داستان این مسئله به اوج خود رسیده است به طوری که کلاه گیس یکی از اعضای اصلی شخصیت داستان محسوب می‌شود و به شدت برای قتل‌ها به آن وابسته است.

محمد حسنلو / گاردین

تهیه و تنظیم : بخش ادبیات تبیان