من سرباز هخامنشی بودم از انتشار نخستین آثار ذیل نام "ادبیات دفاع مقدس" یا "ادبیات پایداری" در كشور ما چیزی بیش از 25 سال میگذرد و در این مدت بخش وسیعی از خروجی این گونه ادبی نه تنها به تكرار مكررات توجه نشان داده است بلكه بسیاری از وجوه عاطفی و حماسی دفاع مقدس نیز در ذیل عنوان تولیدات كم كیفیت و از قضا احساساتی صرف و كلیشههای داستانی هنوز مدفون مانده است.
با این وجود آنچه امروزه باعث میشود ادبیات دفاع مقدس را ادبیاتی بالنده و در آستانه دستیابی به تحولی بزرگ بدانیم، جسارت و توانمندی این ادبیات در پذیرش تجربیات تازه در بستر خود به منظور بروز وجوه تازه آن برای مخاطبانی است كه عمدتا این واقعه را از نزدیك ندیده اند.
حوادثی همچون انتشار كتاب "دا" یا "بابانظر" یا "ضربت متقابل" که در ظاهر از نظر فرم روایت به یك دسته تعلق دارند اما در باطن روایت هر یك فرمانده قبیله خویش به شمار میروند، یكی از مهمترین نمونههای شاهد بر این مدعی است.
نگاه جعفری به روایت جنگ در این مجموعه صرفا یك دغدغه تكنیكی نیست، او سعی ندارد چیزی را به رخ كسی بكشد اما در یك نگاه كلی، تمام تلاش خود را برای توجه دادن مخاطب به بعد حماسی و نیز عاطفی انسان در موقعیت جنگ به كار ببندد
ادبیات پایداری اما در آغازین روزهای چهارمین دهه از پیروزی انقلاب اسلامی در كشور رو به سمت تجرب قالبها و سبكهای تازهای برای مواجهه با مخاطبان خود شده است كه به خدمت در آوردن و بومی سازی گونههای روایی مدرن روایت ادبی از جمله مینی مالیسم از جمله آنها به شمار میآید.
هر چند مینی مالیسم در نگاه نخست خاستگاه فرم گریزی و كاهش وقت و در نتیجه تمركز مخاطب را به دنبال داشت اما رفته رفته با گذر زمان و عمق یافتن این نوع روایت در بستر ادبیات و فرا رفتن و عبور آن از حصار مرزهای جغرافیایی به یكی از مهمترین ابزارها برای توجه دادن مخاطبان به نكتهها و لطایف و ظرایفی از یك ماجرا و یا شخصیت سوق داد كه هیچ داستان بلندی قادر به رونمایی از آن نبوده است.
كتاب "من سرباز هخامنشی بودم" نوشته حسین علی جعفری نمونهای قابل توجه و در خور تحسین از در اختیار در آوردن اصول مینی مالیسم برای یك روایت و حس بومی برای مخاطبانی است كه میتوانند غیر بومی نیز متصور شوند.
جعفری پیش از این نیز در مجموعه داستان "ساعتها همه خوابند" كه توسط همین ناشر ارائه شده بود، خود را در مقام نویسندهای روایتگر و در عین حال ساختار شكن به خوبی معرفی كرده بود. جعفری در این مجموعه نیز به قالب روایت كمتر اعتنا كرده است اما در ساخت فرم با چیره دستی مقصود و هدف از خلق داستانك و در نگاه كلی تر مینی مالیسم را در خدمت مقصود خود در آورده است.
داستانكهای جعفری در مجموعه "من سرباز هخامنشی بودم" هر چند از نظر تكنیكی و نیز میزان توجه به اصول روایی مینی مال از جمله پایانبندی داستانی داری شدت و ضعف است اما مقصود نویسنده از تمركز و توجه بر برشی از وقایع و نیز انسانهای حاضر در مقطعی تاریخی با عنوان دفاع مقدس را به خوبی احصا كرده است.
"من سرباز هخامنشی بودم" را باید یك تجربه جدی، عینی و تاثیرگذار در عرصه ادبیات دفاع مقدس دانست كه نویسندگان این عرصه را به خوبی به سمت تلفیق موقعیت و شخصیت به عنوان دو عنصر كلیدی داستان، در قالب روایتی غیر متمركز به پیش میبرد
نگاه جعفری به روایت جنگ در این مجموعه صرفا یك دغدغه تكنیكی نیست، او سعی ندارد چیزی را به رخ كسی بكشد اما در یك نگاه كلی، تمام تلاش خود را برای توجه دادن مخاطب به بعد حماسی و نیز عاطفی انسان در موقعیت جنگ به كار ببندد.
در این مجموعه گاه با روایتهایی روبهرو هستیم كه دارای وجه داستانی نبوده و برشی خاطره گون از زندگی یك انسان در مواجهه با موقعیت جنگ است و همین موضوع بهرغم وجود خلأ نسبی خلاقیت در داستانها، به دلیل بداعت جعفری در انتخاب موقعیتها و شخصیتها اثر را به سمت خواندنی و قابل اعتنا بودن هدایت كرده است.
"من سرباز هخامنشی بودم" را باید یك تجربه جدی، عینی و تاثیرگذار در عرصه ادبیات دفاع مقدس دانست كه نویسندگان این عرصه را به خوبی به سمت تلفیق موقعیت و شخصیت به عنوان دو عنصر كلیدی داستان، در قالب روایتی غیر متمركز به پیش میبرد و آیا چیزی جز این نوع تجربه پذیری را باید نماد بالندگی یك گونه ادبی بدانیم؟
گفتنی است مجموعه داستان "من سرباز هخامنشی بودم" توسط انتشارات سوره ی مهر، در تیراژ 2500 نسخه و با قیمت 2400 تومان منتشر شده است.
منبع: تهران امروز
تنظیم: گروه کتاب تبیان - محمد بیگدلی