تبیان، دستیار زندگی
کتاب «مقتل امیر المؤمنین علیه السلام» اولین و کهن‌ترین کتابی است که درباره شهادت امیر مومنان علی علیه‌السلام به نگارش درآمده است. این اثر به واسطه نزدیکی به زمان وقوع حادثه می‌تواند مورد توجه قرار بگیرد
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

کهن‌ترین کتاب درباره‌ی شهادت امام علی

امام علی

کتاب «مقتل امیر المؤمنین علیه السلام» اولین و کهن‌ترین کتابی است که درباره شهادت امیر مومنان علی علیه‌السلام به نگارش درآمده است. مولف این اثر، "ابوبکر عبدالله بن محمد بن عبید معروف به ابن ابی‌الدنیا قرشی است که سی سال زودتر از "طبری درگذشته است. این بدین معناست که اثر او، به واسطه نزدیکی به تاریخ وقوع حادثه می‌تواند معتبرتر و قابل استنادتر باشد. حجة‌الاسلام رسول جعفریان در یادداشتی به بررسی این کتاب و احادیث موجود در آن پرداخته است.

بخش دوم

در روایت 11 آمده است که دو شب قبل از این ماجرا، وقتی امام وارد مسجد شد و افراد را از خواب بیدار می‌کرد، ابن ملجم نزد آن حضرت آمد و نامه ای به دست امام دارد که او را دعوت به توبه کرده بود. امام آن لحظه نتوانست بخواند.

بعد از نماز آن را باز کرده خواند. در آن نوشته شده بود: تو را به توبه از شرک دعوت می‌کنم. حضرت فرمود: صاحب این نامه کیست؟ کسی پاسخ نداد. امام آب دهان بر آن انداخت و محو کرده بیرون انداخت و فرمود: لعنت خداوند بر او.

امام روی منبر از زبان رسول خدا (ص) ‌نقل کرد که آن حضرت به من فرمود: "لایبغضک مؤمن و لا یحبک کافر" و افزود:‌ من در خواب دیدم که شیطانی ضربتی بر من زده و ریش مرا به خون سرم تر کرده است

در روایت 12 به نقل از امام باقر علیه السلام آمده است: آنگاه که خداوند اراده کرد که کرامت شهادت نصیب امام علی شود، ابن ملجم شب را در مسجد بنی اسد بود. وقتی هوا تاریک شد به خانه‌ای از خانه‌های کندیان رفت. یک جمعه پیش از آن امام روی منبر از زبان رسول خدا (ص) ‌نقل کرد که آن حضرت به من فرمود: "لایبغضک مؤمن و لا یحبک کافر" و افزود:‌ من در خواب دیدم که شیطانی ضربتی بر من زده و ریش مرا به خون سرم تر کرده است، اما این مرا ناراحت نکرد..."

این بود تا شب معهود که ابن ملجم کنار در کمین کرد. وقتی امام برای نماز وارد مسجد شد، ابن ملجم ضربه خود را فرود آورد. محمد بن حنیفه نزدیک آن حضرت ایستاده بود. او را گرفت. مردم نیز بر ابن ملجم یورش بردند تا او را بکشند. امام علی فرمود: صبر کنید. او را نکشید. اگر ماندم او را قصاص خواهم کرد یا خواهم بخشید. اگر نماندم، نفس در برابر نفس.

در روایت 13 از قول عبدالغفار بن قاسم انصاری نقل شده است که گفت: از چندین نفر شنیدم که ابن ملجم شب را در خانه اشعث بن قیس خوابیده بود و او بود که وقت سحر به وی گفت:‌ صبح شد! در آن صبحگاهان مؤذن مسجد بنی کنده حجر بن عدی بود و همو بود که در بالای مناره گفت: اعور علی را کشت. (ابن ملجم یک چشم داشت). بعد هم خطاب به اشعث گفت:‌ ابن ملجم نزد تو بود و تو با او نجوا می کردی.

بدین ترتیب این کتاب حاوی روایاتی است که موضوع شهادت امام علی علیه السلام را دنبال کرده است. در روایات اخیر این رساله، متن خطابه امام مجتبی علیه السلام پس از شهادت امام علی (ع) درج شده است.

در روایت 91 آمده است: زحر بن قیس گفت: حسن بن علی مرا به مدائن فرستاد تا خبر شهادت را به حسین بن علی که در آنجا بود برسانم. وقتی رسیدم حسین بن علی گفت: زحر! چرا رنگ صورتت تغییر کرده است؟‌ گفتم: امیر المؤمنین را در آخرین روز حیاتش در این دنیا و اولین روزش در آن دنیا ترک کردم. این هم نامه حسن به شماست.

عبدالملک بن سلیمان گوید: به عطاء‌ گفتم: آیا احدی از اصحاب رسول الله فقیه تر از علی بود؟ گفت: نه والله من کسی را نمی شناسم

امام پرسید: چه کسی او را کشت؟ گفتم: مردی از بنی مراد از مارقین فاسق که به او عبدالرحمان بن مجلم می گویند. پرسید: آیا کشته شد؟ گفتم: آری. تکبیر گفته افزود: "انا لله و انا الیه راجعون و الحمد لله رب العالمین، چه مصیبت بزرگی. با این که رسول خدا فرمود: هرگاه مصیبتی بر شما وارد شد، از مصائب من یاد کنید که بالاتر از آن نیست. رسول خدا راست گفت و این مصیبت پس از مصیبت او بالاترین بود و من در عمرم مصیبتی بالاتر از آن نخواهم دید." سپس فرمود: "ان البلاء الینا أهل البیت سریع. مصیبت برای ما اهل بیت سریع است."

در آن وقت، حسین بن علی، مردمان مدائن را جمع کرده و نامه امام حسن را برای آنان خواند. همانجا بود که ابن السوداء که مردی از همدان بود و به او عبدالله بن سباء می گفتند: گفت: حتی اگر علی را در قبر ببینم، می دانم که او نخواهد مرد تا ظهور کند.  در این وقت، گریه و زاری و استغفار مردم بلند شده و به حسین بن علی تعزیت گفتند و آن حضرت در میان مردم به کوفه بازگشت.

در پایان روایاتی در برتری امام علی علیه السلام از قول این و آن نقل شده است.  در روایت 97 آمده است: عبدالملک بن سلیمان گوید: به عطاء‌ گفتم: آیا احدی از اصحاب رسول الله فقیه تر از علی بود؟ گفت: نه والله من کسی را نمی شناسم.

روایت 109 شمار فرزندان امام علی علیه السلام است: حسن بن علی که نیمه رمضان سال سوم به دنیا آمد و رسول الله او را حسن نامید. روز سوم ربیع الاول سال 50 هم درگذشت.

حسین که پنجم شعبان سال چهارم هجرت به دنیا آمد و روز عاشوراء دهم محرم سال 61 به دست سنان بن انس نخعی که لعنت خدا بر او باد کشته شد و خولی بن یزید اصبحی سر او را جدا کرد. زینب دختر بزرگ علی که همسر عبدالله بن جعفر شد. ام کلثوم کبری که همسر عمر شد و بچه ای از او نماند. مادر اینها فاطمه زهرا دختر رسول خدا بود.

محمد حنفیه که مادرش خوله دختر جعفر بن قیس بود.

بخش اول را این‌جا بخوانید

منبع: جهان آنلاین


تهیه و تنظیم: گروه کتاب تبیان - محمد بیگدلی