ماشین فراری و «پول بیشتر از خدا» کتاب «پول بیشتر از خدا» نوشته سباستین مالابای، درباره ی روش سرمایه گذاری آلفرد وینسلو جونز سرمایه گذار سالهای نه چندان دور بازارهای تجاری آمریکا منتشر شده است.
به گزارش خبرآنلاین به نقل از انپیآر، «آلفرد وینسلو جونز» سرمایه گذار سالهای نه چندان دور بازارهای تجاری آمریکا و مبدع و مخترع روش سرمایه گذاری تامینی در بازارهای بورس و مبادلات پول در واقع هیچ مدرک دانشگاهی در زمینه تجارت و اقتصاد نداشت و به جای آن تنها اصول و عقیدههای مارکسیسم را در برلین تحصیل کرده بود.
در آن زمان یعنی سال 1948 اقتصاددانان اعتقاد داشتند بازارهای بورس باید به صورت گردشی اداره شود و پول می تواند در آن جریان یافته و باعث تولید باروری اقتصاد شود که در حال حاضر نیز بسیاری از نخبه های اقتصادی هنوز این روش را موثرترین و مهمترین کارکرد بازارهای بورس می دانند و در بسیاری از کشورهای شرقی و غربی نیز اجرا می شود ولی جونز در راستای اهداف متفاوت خود برای رسیدن به پول کاملاً متفاوت فکر می کرد و نمی خواست سرمایه های صاحبان آمریکایی خود را در وال استریت آن زمان که مطابق میل سرمایه گذاران نوسان داشت از دست دهد.
این سرمایه گذاران بر خلاف بانک ها و حتی دلالان و واسطه ها بخش کوچکی از پول خود را سرمایه گذاری می کنند و به همین دلیل در رکود اقتصادی کوچکترین آسیبی نمیبینند
برای اینکه خطر از دست دادن سرمایه کاهش پیدا کند، وی هیچ تلاشی برای شناسایی سهام شرکت های پرسود نمیکرد و تنها کاری که انجام میداد این بود که سهام را به مدت کوتاه مدتی خریداری میکرد و با همان قیمت به سرعت میفروخت و با کاهش بیشتر قیمت آنها بدون درنگ آنها را میخرید و بدون اینکه نگران روند بازار باشد در این میان پولی برای او باقی میماند که در مدت کوتاهی سرمایه دارانی که با این روش کار می کردند را صاحب ثروتی انبوه می کرد.
«سباستین مالابای» کارشناس و خبرنگار اقتصادی در کتاب جدید خود با نام «پول بیشتر از خدا» اصول اولیه چنین سرمایه گذاری و اصولاً روش کسانی که راه وینسلو را دنبال میکنند، توضیح می دهد و مینویسد که این روش به شرم آورترین ابزار برای جمع کردن پول در آمریکا تبدیل شده است و هر سرمایه گذار وقتی به پول بیشتری می رسد به جای جریان انداختن آن در اقتصاد و بهبود وضعیت مردم فقیر سعی میکند پول بیشتری از آن مبلغ به دست آمده، کسب کند.
مالابای این روش سرمایه گذاری برای کاهش خطر از دست دادن اصل پول تجارتی را مثل ماشین فراری خطاب میکند که سرعتش هرچند زیاد است ولی بیشتر از چند نفر را نمی تواند سوار کرده و با خود ببرد.
این سرمایه گذاران بر خلاف بانک ها و حتی دلالان و واسطه ها بخش کوچکی از پول خود را سرمایه گذاری می کنند و به همین دلیل در رکود اقتصادی کوچکترین آسیبی نمیبینند و اولین نشانه پیروزی آنها زمانی است که میلیونها نفر در تایلند به کام فقر فرو روند و افرادی با میلیاردها دلار سود خالص به کشورهای خود بازگردند.
بر اساس مستندات ارائه شده در این کتاب، سرمایه گذاری تامینی برای کاهش ریسک اقتصادی در آینده به خودی خود بحرانی ایجاد نمیکند ولی همین مبادلههای کوتاه مدت سهام و کالا موجب تنش در جامعه می شود که نتیجه اش تنها موجب ایجاد فضایی میشود که ثروت به صورت نامتعادل بین اقشار جامعه توزیع میشود
هرچند مالابای در فصلهایی از کتابش این افراد را به خاطر اختراع روش های اقتصادی جدید تحسین می کند و افرادی مثل جیمز سیمونس را در اختراع الگوریتم های طلایی برای بالا بردن ضربان نبض وال استریت از نخبه های اقتصادی قلمداد میکند ولی به نکته ای دیگر اشاره می کند که چنین روشهایی تنها به خوشبختی و پول زیاد بخش اندکی از جامعه میانجامد و وقتی بسیاری از افراد کار خود را از دست میدهند چه کسی می تواند این نخبههای اقتصادی را دوست داشته باشد.
بر اساس مستندات ارائه شده در این کتاب، سرمایه گذاری تامینی برای کاهش ریسک اقتصادی در آینده به خودی خود بحرانی ایجاد نمیکند ولی همین مبادلههای کوتاه مدت سهام و کالا موجب تنش در جامعه می شود که نتیجه اش تنها موجب ایجاد فضایی میشود که ثروت به صورت نامتعادل بین اقشار جامعه توزیع میشود.
مالابای در جایگاه یک خبرنگار اقتصادی که سالها با نخبههای این رشته سر و کار داشته نتیجه میگیرد که شاید این تجارت در دنیای بعضی از افراد به یک امر عادی تبدیل شده است ولی برای اقشار دیگر دنیا یک مسئله غیر عادی محسوب میشود چرا که آنها نمیتوانند سهمی از این پولهای کسب شده داشته باشند.
تهیه و تنظیم: گروه کتاب تبیان - محمد بیگدلی