تبیان، دستیار زندگی
شاعری كه به علت عدم وجود كانون‌های ادبی در جوانی‌اش، محل‌هایی را برای ارائه استعدادهای جوانان تشكیل داده است و با آغوشی باز و بدون حس برتری جویی پذیرای علاقه مندان به مباحث ادبی در نهاد كتابخانه‌ها و كانون‌های ادبی است ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

جلسه ی شعر در بالای قبر!

گفت‌وگو با رضا عبداللهی ، شاعر و مسئول كانون‌های ادبی

جلسه ی شعر در بالای قبر!

رضا عبداللهی را می‌توان بنیانگذار كانون‌های ادبی سازمان فرهنگی هنری شهرداری دانست. شاعری كه به علت عدم وجود كانون‌های ادبی در جوانی‌اش، محل‌هایی را برای ارائه استعدادهای جوانان تشكیل داده است و با آغوشی باز و بدون حس برتری جویی پذیرای علاقه مندان به مباحث ادبی در نهاد كتابخانه‌ها و كانون‌های ادبی است.از رضا عبداللهی در نمایشگاه كتاب امسال، كتاب‌های «دلم هر كجا هست، یادش به‌خیر» (انتشارات نگاه)، «فاطمه پیغمبر اندیشه‌ها» (انتشارات فصل پنجم)، «خودستایی در بیان شاعران» (نشر آفرینش) و «اگر بار گران بودیم رفتیم» .

از كتاب‌های جدیدتان در نمایشگاه امسال شروع كنید.

انتهای سال چهار كتاب چاپ شد به نام‌های «خودستایی در بیان شاعران»، «اگر بار گران بودیم رفتیم» و «دلم هر كجا هست یادش بخیر» و یك كتاب آیینی تحت عنوان «فاطمه پیغمبر اندیشه‌ها»ست. چهار، پنج كتاب دیگر هم وجود دارد كه قرار است آنها هم امسال منتشر ‌بشوند و چاپ سوم كتابی بود كه در سابق هم خیلی مورد استقبال قرار گرفته بود و جزو كتاب‌های مرجع هست به عنوان بحثی پیرامون «زحاف» رایج در شعر فارسی كه كتاب عروض و آشنایی با وزن شعر فارسی است و با آهنگ‌های مختلف تقطیع شده كه دانش‌آموختگان با یك‌بار مطالعه تا حدودی می‌توانند شعر را تقطیع كنند. دو دیوان مربوط به قرن 12 و برای اولین‌بار به چاپ می‌رسد، دیوان صبوری تبریزی كه هم شاعر، هم نقاش و هم تذهیب كار بوده و از شعرای مطرح آن زمان نیز بوده است. دیوان حسرت همدانی هم، كتاب دیگری است. دو تا مجموعه شعر نیز هست كه یكی مثنوی است «بگو با چه لحنی بخوانم تو را» و یكی هم «دوبیتی‌های امروز» است كه ضرب‌المثل‌هایی رایج در قالب دوبیتی سروده شده كه بعد از ماه‌ها چاپ می‌شود و در اختیار دوستان قرار میگیرد.

پس در عرصه انتشار كتاب جزو شاعرهای پركار هستید.

امسال یك مقداری فارغ از كار بحث‌های ادبی شدم و البته به تشویق و ترغیب دوستان. چون من حدودا 20 سال كار اجرایی دارم شاید هر 10 سال یا هشت سال یك كتاب كار می‌كردم ولی یكسری كتاب‌ها را از قبل آماده كرده بودم و یكسری شعرها را جمع‌آوری كردم البته به همت دوستان وگرنه خودم كه هیچ موقع كاری نمی‌كنم مگر اینكه دوستان زیر بال ما را بگیرند و واقعا مرهون خیلی از دوستان ادیب هستم كه تشویق‌شان موثر بود و من شرمنده ایشان هستم و باعث شد كه كار ما انجام بشود.

تنوع موضوع در كتاب‌های شما دیده می‌شود، این تنوع قطعا از سر علاقه شما به این موضوعات است، این فعالیت در عرصه‌های مختلف چه تاثیری بر كار شما داشته است؟

كمك زیادی به من كرده است، من از نوجوانی و جوانی كار خوشنویسی و مینیاتور را انجام می‌دادم، ترانه می‌گفتم، غزل می‌سرودم، آن زمانی كه با استاد بیات كار می‌كردم جوان بودم و باید بگویم كه یكی دیگر از كارهایم این است كه ترانه‌ها را گردآوری كرده‌ام و در آینده‌ای نزدیك منتشر می‌شود. ریشه تمام پرداختن به این موضوعات علاقه است، علاقه به سرودن مثنوی، دوبیتی، غزل، ترانه، شعر آیینی یا پژوهش و تحقیق یا تصحیح دیوان شاعران كه تابه‌حال شش مورد صورت گرفته است، در من وجود داشته و این كارها را از جوانی تاكنون انجام داده‌ام.

با توجه به این آمار چه مشكلاتی در سال‌های مختلف در زمینه چاپ و پخش كتاب‌هایتان داشتید؟

شرایط نشر كه مشكلات خودش را دارد، این نیست كه بگویم مشكلاتی ندارد، آنها هم مشكلات خودشان را دارند، بحث مشكلات چاپ، كاغذ و...ما هم یكسری مشكل با خود ناشر داریم، ناشرانی كه بی‌ذوق هستند یا پرمشغله و فرصت كمتری برای جماعت شاعر می‌گذارند، مثلا مسائل مادی را می‌خواهند در نظر بگیرند كه كتاب‌هایی پردرآمد باشد و زود در دسترس قرار بگیرد. به‌هر حال یكسری شاعرها هستند كه از استعداد فراوانی برخوردارند ولی ناشناخته هستند، بنده‌خداها چه باید بكنند به‌هر حال یك امكاناتی هم در اختیار ناشران بگذارند برای ترویج فرهنگ و ادب فارسی و هم پرورش نیروهای مستعد.كه دست‌شان هم باز باشد و كتاب چاپ كنند اگر چه بعضی شاعرها خودشان دست به چنین كارهایی می‌زنند و این ریسك است كه آیا كتاب به فروش می‌رسد یا نمی‌رسد و مهم‌تر از همه مركز پخش است كه چگونه كتاب را پخش كند.

خود نویسنده یا شاعر با توجه به وقتی كه دارد چگونه می‌تواند به هر كتابفروشی برود و بپرسد و كتابش را به امانت به انتشاراتی‌ها بدهد. این معضلاتی است كه باید فكری به حالش بشود.

راهكار شما برای حل این مشكلات چیست؟

تمامی ناشران این معضل را دارند یا بحث این است كه كاغذ كم است یا گران است یا ازدستگاه‌ها می‌نالند. ما هم ناله‌های خاص خودمان را داریم ولی ارشاد به‌نظر من باید به كل ناشران یك امكاناتی بدهد. اصلا شاید در جریان هستید كه خیلی از ناشران عنوان می‌كنند كه 2000 نسخه از كتاب به چاپ می‌رسانند ولی احتمالش هست كه 5000 نسخه چاپ كرده باشند و جایی هم نیست كه این امر پیگیری بشود، باید این مسئله را حل كنند كه عدد بیشتر از حد نگویند و بعد هم امكاناتی برای چاپ و نشر در اختیار ناشران قرار بدهند و ناشران را فقط مختص این كار ترغیب كنند.

اقبال عمومی نسبت به محافل ادبی در سال‌های اخیر بیشتر شده است یا خیر؟ علت چیست؟

با توجه به مسئولیت بنده در كارهای ادبی، می‌بینم كه این استقبال بیشتر شده است و می‌دانم كه هر لحظه و هر هفته شاعرهای جدید با چهره‌های جدید می‌آیند و یك عده كه ماندگار می‌شوند و یك عده هم بعد از دو ماه، سه ماه می‌روند و جذب كانون‌های دیگه می‌شوند. آنچه كه مسلم است این است كه اهل ذوق مخصوصا در نسوان بیشتر از آقایان است.با توجه به فعالیت‌هایم در سال‌های مختلف این مسئله را بررسی كرده‌ایم. از كانون‌ها در استان‌های دیگر هم استقبال شده است. مثل مشهد، شیراز، اصفهان و... خوشبختانه مهندس واعظی كه دبیركل نهادهای كتابخانه كل كشور است اهل ذوق و اندیشه است، حمایت و پشتیبانی می‌كنند و به تعبیر دیگر شعر درهای كتابخانه را گشود، یعنی كلاس‌های شعر باعث شد كه اقبال به سمت كتابخانه‌ها بیشتر شود. ذوق و علاقه از طرف جوانان وجود دارد، فقط باید آغوشی باشد كه اینها را پذیرا باشد بدون آنكه احساس برتری بر آنها بشود. در كل استقبال قابل قبول بوده است.

شما طی این سال ها چه اقداماتی برای جذب جوانان داشته اید؟

ما ازسال 1370 فعالیت‌های خودمان را شروع كردیم.از خانه فرهنگ امامزاده یحیی و فرهنگسرای خاوران كه هنوز داشتند ساخت و ساز می‌كردند و نكته جالب این است كه بالای سر قبرها ما جلسه شعر برگزار می‌كردیم.با توجه به شرایط آن زمان، و بعد منتقل شدیم به فرهنگسرای اندیشه، نهاد كتابخانه‌ها و حدود 60 كانون ادبی در تهران را تاسیس كردیم و شاید بتوان گفت كه بنیانگذار كانون‌های ادبی در تهران بودیم.فرهنگسرای شفق،خاوران، اندیشه، ملل و... نیز از این فعالیت‌ها بوده است.كه در سرتاسر تهران چه در محله‌های پایین و چه در بالاترین نقاط تهران این كانون‌ها راه اندازی شده است. و هدف از این كانون‌ها نیز جذب جوانان علاقه‌مند ومستعد این عرصه از همه جای شهر بود و همچنان هست و با توجه به اینكه شاعران جوان در ابتدای كار، آثارشان خیلی قوی نیست، نوع برخورد با آنها خیلی اهمیت دارد. باید با محبت و دلسوزی آنها را پذیرا شد تا باعث سرخوردگی و دلزدگی شان نشود.كه سعی شده است در رفتار با دوستان شاعر این اتفاق بیفتد.

چه انگیزه‌ای برای این فعالیت‌هایتان داشته اید؟

در سالهای جوانی ما این مراكز یا وجود نداشت یا اگر هم بود راهیابی به آنجا خیلی سخت بود و رفتارها نیز خیلی دلسوزانه و محبت آمیز نبود و با توجه به اینكه علاقه به نوشتن و چاپ مطلبم داشتم، فعالیت‌های زیادی می‌كردم و دوست داشتم كه این مطالب نقد شود اما گاهی اوقات در حالی كه چاپ نمی‌شد حتی توسط برخی، این كاغذها پاره می‌شد یا در بهترین حالت به ما نصیحت می‌كردند كه برویم مطالعه كنیم و اینها همه انگیزه شد تا این فعالیت‌ها شكل بگیرد و در این سال‌ها سعی كرده ام كه با هیچ‌كس آن برخوردی كه با من شد، نشود.

سید مهدی موسوی تبار

تهیه و تنظیم : مهسا رضایی – بخش ادبیات تیبان