تبیان، دستیار زندگی
مگر نشاط را می شود از كودكی گرفت؛ حتی اگر هفته هاست كه نان و نمک می خورد، حتی اگر توپ بازی هایش زیر آوار خانه سوراخ شده باشد. حتی اگر با پوكه های اسلحه، بازی كند و حتی...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

روزی اگر سنگ های دنیا تمام شد

از تو زیاد نوشته اند. از سكوت خیابان هایت ، از غم كوچه هایت، از تاریكی روزها، زیر نور طلایی خورشیدی كه با فسفر آسمان، خاكستری شده است. از دشت های خشک و درختچه های بی برگت،

روزی اگر سنگ های دنیا تمام شد

از كودكان پرنشاط ، اما بی رمقت، از درهای بسته خانه ها،  شیشه ی شكسته ی  پنجره ها و مدرسه هایی كه مدیر، خیلی وقت است زنگ تعطیلی شان را زده است. از تو زیاد می نویسند و من، در عجبم كه این سكوت خیابان ها و غم كوچه هایت در روزهای محاصره، در روزهایی كه صهیونیسم با دو مثلث زندگی ات را نشانه رفته بود، این سكوت كجا بود؟! اصلا همه چیز در نهایت یافت می شد، خبر سكوت زمین، جز غم چهره ها. آن روزها كه جوانانت فریاد «القدس لنا» سر می دادند و مادرانت «حسبناالله و نعم الوكیل» می گفتند، سكوتت كجا بود؟! نه، من باور نمی كنم این سخن را. تاریكی چطور ممكن است؛ مگر این خمپاره ها كه در تو فرود می آیند، جز انفجار نور است ؟ مگر ای سرزمین زیتون های زخم خورده! دشت های پرزیتونت را به تانک ها فروخته ای تا تفرج گاهشان شود؟ مگر نشاط را می شود از كودكی گرفت؛ حتی اگر هفته هاست كه نان و نمک می خورد، حتی اگر توپ بازی هایش زیر آوار خانه سوراخ شده باشد. حتی اگر با پوكه های اسلحه، بازی كند و حتی...

حتی اگر شیشه پنجره ها شكسته باشد، در خانه ها بسته نیست به روی زندگی. زندگی جریان دارد. چونان عشق در سینه مردان و خون در قلب خاک هایت.

پس چیست كه می شنویم جوانانت تونل ها كنده اند و در زیر خاک، شهیدها داده اند تا قلم و كتاب را به دست نوجوان هایت بدهند. بگذار بنویسند و مشت هایشان را گره كنند و قلم هایشان را در دست بفشارند و ندای الله اكبر را این چنین به گوش جهانیان برسانند و بانگ برآورند كه «نصرمن الله و فتح قریب» .

ای سرزمین طور سینا، ای معراجگاه رسول الله(ص) ای منزل نزول وحی، مگر می شود نیمكت های مدرسه هایت خالی بماند و كودكانت به جز ذوق زنگ های تفریح، به مدرسه سلام كنند؟

پس چیست كه می شنویم جوانانت تونل ها كنده اند و در زیر خاک، شهیدها داده اند تا قلم و كتاب را به دست نوجوان هایت بدهند. بگذار بنویسند و مشت هایشان را گره كنند و قلم هایشان را در دست بفشارند و ندای الله اكبر را این چنین به گوش جهانیان برسانند و بانگ برآورند كه «نصرمن الله و فتح قریب»

غزه

 بگذار بنویسند تا اگر روزی سنگ های دنیا تمام شد، انتفاضه را با كلماتشان آغاز كنند و بار دیگر پیروزی داوود(ع) بر جالوت را در ذهن صهیونیست غاصب زنده كنند.

كلمه هست، اگر روزی سنگ های دنیا تمام شد...

آری؛ ای مهد دعوت موسای كلیم! فرزندان یهودا امروز تو را به اسارت گرفته اند و به قول خود قصد دارند شیر و عسلت را به تو بازگردانند. در كنار دیوار ندبه 1ات به عبادت می ایستند، به افتخار كنار هیكل سلیمان ایستادن، دریغ از لحظه لحظه ای كه پیكر سلیمان زیر تركش های انفجار پاره پاره می شود. دریغ از شنیدن صدای طور سینا، از فراق موسای كلیم. امروز، فریاد كن. سنگ در فلاخن بگذار، پر از صدای صلابت باش، پر از صدای زنگ مدرسه، پر از انفجار نور. امروز را هم مثل دیروز منتظر باش. جمعه موعود، زودتر از فرداهای دیگر خواهد رسید. منتظر می آید چرا كه معبود گفته است:

«بگو منتظر باشید كه ما هم منتظریم 2 »

زهرا قدوسی زاده، 14 ساله، قم - (عضو تیم ادبی و هنری مدرسه)

پی نوشت ها :

1- دیوار براق(ندبه) نام قسمت جنوب غربی دیوار حرم شریف قدس است. یهودیان مدعی اند كه این دیوار از بقایای هیكل سلیمان است و در برابر آن به ندبه (گریه) و عبادت می پردازند.

2-انعام- 158

تنظیم برای تبیان :

بخش هنر مردان خدا - سیفی