تبیان، دستیار زندگی
طبیعت رقابت گرای انسان همیشه در حال جوشش است طوری که اگر نگاهی مثبت به آن داشته باشیم نتیجه اش پیشرفت و حرکت روبه جلو برای تمدن بشری خواهد بود. در تمام زمینه های صنعتی و علمی چنین رقابت هایی وجود دارد که البته دنیای بی نظیر صنعت هوافضا از آن مسنثنی نیست.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

داستان سه قلوها(1)

طبیعت رقابت گرای انسان همیشه در حال جوشش است طوری که اگر نگاهی مثبت به آن داشته باشیم نتیجه اش پیشرفت و حرکت روبه جلو برای تمدن بشری خواهد بود. در تمام زمینه های صنعتی و علمی چنین رقابت هایی وجود دارد که البته دنیای بی نظیر صنعت هوافضا از آن مسنثنی نیست. تلاش ابرقدرت ها برای سبقت گرفتن و عقب نماندن از یکدیگر هواپیماهای جدیدی را شکل داده که در پاره ای موارد شباهت زیادی بین آنها حاصل گردیده چنانکه اسم خود را به عنوان پرنده هایی مشابه در تاریخ هوانوردی ثبت کردند. کنکورد، توپولف-144 و بوئینگ 2707 مثال هایی از این دست هستند که در ادامه بیشتر با آنها آشنا خواهیم شد.

بوئینگ 2707

بوئینگ 2707

در خلال سال های پس از جنگ جهانی دوم جتهای تجاری مسافربری به خدمت بشر در آمدند.تا آن زمان آرزوی دست یافتن به هواپیمایی با سرعت مافوق صوت دور از ذهن به نظر می رسید تا اینکه با ساخت بمب افکن بی-58 هاستلر با سرعت 2 ماخ توسط کانویر این امر تحقق یافت و آرزوها دوباره جان گرفت.

مطالعات صورت گرفته پیرامون طراحی و ساخت چنین هواپیمایی طرحی را در برداشت به نام بی-28 که کابین مسافر در زیر آن قابل نصب و برداشتن بود.در نهایت طرح بوئینگ 2707 مطرح شد. با طولی بیشتر از بوئینگ 747 ظرفیت حمل 300 نفر با سرعت پیمایش 2.7 برابر سرعت صوت و بدنه ای از فلز گرانقیمت تیتانیوم. تحقیقات اولیه بوئینگ در زمینه هواپیماهای مسافربری مافوق صوت در دهه 30 شمسی تقریبا مقارن با هواپیمای 707 ولی در مقیاس بسیار کوچک آغاز شد. در سال 1337 این پروژه رسما 733 نامیده شد. ولی آشکار بود که طراحی و ساخت هواپیما فراتر از منابع هر شرکت هواپیما سازی به طور مستقل است. آغاز همکاری بریتانیا و فرانسه در زمینه هواپیمای مافوق صوت مسافربری که به کنکورد انجامید برخی از سیاستگذاران آمریکایی و به ویژه مسئولان سازمان هوا نوردی فدرال را به تکاپو انداخت. این سازمان تلاش کرد که علاقه دولتمردان آمریکایی را به هواپیمای مافوق صوت مسافربری جلب کند. این تلاش ها در دولت جمهوری خواه آیزنهاور به جایی نرسید ولی با روی کار آمدن کندی دموکرات اوضاع تغییر کرد.کندی عملگرایی بود که علاقه داشت در زمینه های تازه ای به فعالیت بپردازد. با اینکه برخی از تلاش های او در زمینه های اجتماعی ناکام ماندند ولی او در زمینه های فضایی و هوانوردی بسیار موفق بود.

مسیری که به بوئینگ 2707 انجامید حاصل گسترش وظایف و مسئولیت های سازمان هوانوردی فدرال بود. چالش های فنی هواپیمای مافوق صوت مسافربری قابل قیاس با برنامه آپولو بود و همان طور که برنامه آپولو پاسخی به رقابت فضایی شوروی بود این هواپیما نیز پاسخ آمریکا به تلاش های بریتانیا و فرانسه در مورد هواپیمای کنکورد به شمار می رفت.در همین زمان شرکت هواپیمایی معتبر و صاحب نام (پان آمریکن) 6 فروند کنکورد سفارش داد و مدیر عامل آن (جوآن تریپ) گفت که وی تمایل بسیار داشت که هواپیمای آمریکایی بخرد اگر چنین چیزی می توانست وجود داشته باشد.این موضوع تاثیر بسیاری بر دولتمردان آریکایی بر جای گذاشت.در آن زمان همه توافق داشتند که هواپیمای مسافربری مافوق صوت می باید با سرعتی نزدیک به 3 برابر صوت پرواز کند. اکنون دلیل دیگری هم در دست بود زیرا کنکورد به دلیل سازه آلومینیومی قادر به پرواز با سرعت بیش از 2.2 ماخ نبود لذا شرکت های هواپیما سازی آمریکایی با این هواپیمای جدید قادر به کسب برتری بر رقبای اروپایی خود بودند و می توانستند شکستی مشابه به شکست هواپیمای کامت را مجددا به رقبای اروپایی خود وارد کنند.اگر مشکلات پرواز با سرعت 3 برابر صوت حل می شد این هواپیما فضای زیادی برای رشد داشت.در طی سال های 1342 هر کسی که مسئولیتی در برنامه مافوق صوت داشت معتقد بود که این هواپیما باید بر کنکورد پیروز شود.

بوئینگ 2707

به منظور برسی آثار صدای شکستن دیوار صوتی سازمان هوانوردی فدرال و نیروی هوایی آمریکا فعالیت مشترکی را با عنوان عملیات (بانگو) آغاز کردند.هدف از این عملیات آن بود که مشخص شود که آیا مردم می توانند به صدای شکستن دیوار صوتی عادت کنند یا خیر؟ لذا در سال 1964 نیروی هوایی به مدت 6 ماه جنگنده های مافوق صوت اف-104 را بر فراز اوکلاهماسیتی به پرواز در آورد و روزانه 8 بار دیوار صوتی را شکست.پس از این آزمایشات سازمان هوانوردی فدرال ونیروی هوایی به این نتیجه رسیدند که این صداها احتمالا مشکلاتی را ایجاد می کند. نتیجه آزمایشات آن بود که هواپیمای مسافربری آمریکا هرگز نباید با سرعت مافوق صوت بر فراز خشکی پرواز کند.با این حال بوئینگ و سازمان هوانوردی فدرال تخمین می زدند که حتی اگر پرواز مافوق صوت این هواپیما محدود به فراز دریا شود باز همم تقاضا برای 500 فروند آن وجود خواهد داشت. در 29 سپتامبر 1966(1345) بوئینگ ماکت به مقیاس واقعی خود را با هزینه 11 میلیون دلار ساخت و در معرض دید همگان قرار داد و بوئینگ 2707 نامگذاری کرد.ماکت به مقیاس واقعی لاکهید هم که همانقدر هزینه داشت و از بال دلتا شکسته در آن استفاده شده بود حدود 3 ماه قبل از آن پرده برداری شده بود. سرانجام در 31 سپتامبر 1966 طرح پیشنهادی بوئینگ به عنوان برنده رقابت اعلام شد. از همان آغاز هواپیمای مسافربری مافوق صوت بوئینگ با مشکلات احاطه شده بود.بسیاری با طعنه می گفتند که بوئینگ هرگز دیوار صوتی را نشکسته است.

این شرکت هرگز جنگنده جت نساخته بود و در رقابت برای ساخت بمب افکن 3 برایر سرعت صوت ایکس-بی-70 و هواپیمای اف-111 شکست خورده بود. با اینکه بوئینگ بزرگترین هواپیما ساز ایالات متحده بود هرگز هواپیمای سرنشین داری که قادر به پرواز مافوق صوت باشد تولید نکرده بود.بال های نصب شده بر روی نمونه اولیه قابلیت حرکت داشتند و زاویه پسگرایی آنها در لبه حمله از 72 درجه تا 30 درجه تغییر می کرد.یکی از مزیت های بال متغییر در مقایسه با بال ثابت بدون شک این بود که در سرعت های کم و مسافت های کوتاه نشست و برخاست می کرد.

ویژگی تاثیر گذار در این هواپیما حین ورود به کابین این بود که بخش به اصطلاح باریک بدنه از همه هواپیمای هم عصر خود حدود 1.22 متر عریضتر بود.

با توجه به شکل خاص بدنه برای رسیدن هواپیما به سرعت بالا در نهایت فضای مناسب و راحتی برای مسافرین در این گونه هواپیماها فراهم نمی شد که البته بوئینگ 2707 یک استثنا محسوب می شد.بوئینگ دو شکل احتمالی از سرگرمی ها در پرواز را ارائه کرد که در یکی تلویزیون تاشو که بالای سر مسافر قرار داشت و در همه ردیف ها ششم تعبیه شده بود یا صفحات کوچک در کنسول هایی بین هر جفت از صندلی های درجه یک نصب می شد.به منظور بهبود دید خدمه پروازدر هنگام تقرب طرح بوئینگ هم مانند کنکورد دارای یک دماغه متحرک بود که روبه پایین حرکت می کرد.کمترین فاصله دماغه از سطح زمین در بالاترین وضعیت 2.67 متر و در پایینترین وضعیت 1.22 متر بود.رویای هواپیمای فراصوت بال متغییر در نهایت هرگز تحقق نیافت و شکل بال ها همانند کنکورد دلتا شکل انتخاب شد.پایان کار این پروزه در مارس 1971 فرارسید.

زمانی که کنگره آمریکا با سرمایه گذاری بیشتر در این زمینه مخالفت کرد.تا آن زمان بیش از یک میلیارد دلار برای این هواپیما هزینه شده بود و تخمین زده می شد که با ساخت دو نمونه اولیه این هزینه به 4 میلیارد دلار افزایش یابد.با این حال اگر افکار عمومی با توجه به مسائل زیست محیطی پذیرای این طرح بود تمام هزینه ها از نظر سیاسی کاملا پذیرفته می شد.ولی هیچکس در ایالات متحده خواهان هواپیمای مسافربری مافوق صوت نبود. نه خطوط هوایی که سرمایه گذاری عظیمی در زمینه هواپیمای پهن پیکر از جمله 747 کرده بودند نه افکار عمومی که نگران تاثیرات آلودگی صوتی و سایر مسائل آن بود و نه حتی بوئینگ که می بایست 10 درصد هزینه های هواپیمایی را که احتمالا هرگز نمی توانست به سودآوری برسد پرداخت کند. ماکت به مقیاس واقعی بوئینگ 2707 که 11 میلیون دلار برای آن هزینه شده بود به مبلغ 31 هزار دلار به شرکت دیسنی فروخته شد که از آن برای جلب نظر دیدار کنندگان در دیسنی لند به نمایش گذاشته شود. این ماکت تا اوایل دهه نود در آنجا قرار داشت و در حال حاضر رها و فراموش شده در محوطه پشتی پایگاه فضایی کندی در حال پوسیدن است.

بوئینگ 2707

مشخصات بوئینگ 2707

مجهز به چهار موتور توربو جت GE4/J5P

رانش موتور با پس سوز 28677 kgp

وزن خالی عملیاتی 13030 kg

حداکثر وزن برخاست 306175 kg

حداکثر وزن فرود 195045 kg

حداکثر بار مفید 34020 kg

سرعت پیمایش در ارتفاع 64000ft _2.8mach

برد : با 277 مسافر 6840km

طول لازم برای نشستن 6500ft

طول لازم برای برخاستن5700ft

ابعاد : دهنه بال در حالت باز( 54.97 متر)...... در حالت جمع ( 32.23) متر

طول 93.27 متر...........ارتفاع 14.1 متر

بیشترین ابعاد خارجی 5.08 متر...........ارتفاع 4.75 متر

منبع: سایت مرجع هوافضا

تنظیم برای تبیان: محسن مرادی