پيش گفتار - دانشوران روشندل نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دانشوران روشندل - نسخه متنی

ناصر باقر بیدهندی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

پيش گفتار

بسم اللّه الرحمِن الرحيم

حقيقت و ارزش آدمى به انديشه, نحوه تفكر, فضايل, ملكات اخلاقى و اعمال اوست. زيرا انسان تركيبى از جسم و روح است و اين بعد معنوى اوست كه بدو شخصيت و اعتبار مى دهد نه بُعد طبيعى وى; چون در اين صورت مى بايست بسيارى از حيوانات به سبب برترى هايى كه در حواس پنجگانه نسبت به انسان دارند, از او ارزشمندتر باشند. در عالم آخرت نيز صورت واقعى انسان تجسّمى از شخصيتى است كه او در سايه عقايد, اعمال و فضايل اخلاقى, در وجود خويش ترسيم كرده است. در اين ميان, جسم آدمى وسيله اى براى ارتباط روح با عالم طبيعت از طريق حواس پنجگانه و مركبى براى عروج به اعلي§ عليين يا سقوط در اسفل سافلين است.

هرچند كامل بودن قواى جسمانى و حواس انسانى نقش غيرقابل انكارى در تكامل روح دارد و منشأ بسيارى از فضايل و خيرات است, اما فقدان همه يا برخى از آن ها به معناى توقف تكامل نيست. با نگاهى به سرگذشت دانشمندان و نوابغ, به شواهد بسيارى در اين زمينه مى توان دست يافت.

در ميان قواى طبيعى, حس بينايى از جايگاه ويژه اى برخوردار است: چون با چشم است كه جهان زيبا و رنگارنگ و شگفتى هاى آسمان و زمين ديده مى شود و پرده از نقاب تاريك طبيعت برداشته مى شود. در پرتو اين نعمت الهى است كه انسان, افزون بر تكاپوى فردى, به شناخت رخدادهاى طبيعى, سير در آفاق و دورى از مهلكات مى پردازد و در بعدى وسيع به زندگى اجتماعى خويش روندى طبيعى مى بخشد و آن را از ركود و سستى مى رهاند. سنّت الهى اين گونه جريان يافته كه همه انسان ها بر اساس سرشت خويش داراى اين توانايى باشند, تا نظام بشرى دچار اختلال نگردد. مطالعه تاريخ ملت ها و اقوام بشرى مؤيد اين حقيقت است. در اين ميان, به ندرت به افرادى برمى خوريم كه بر اثر حوادث و پيشامدهاى غيرمنتظره يا بى احتياطى و يا تعدى و تجاوز به ديگران و يا در جنگ با دشمنان حق و عدل, بينايى خود را از دست داده اند.

به هر تقدير, نقصان يا فقدان قوه بينايى اگرچه محدوديت ها و محروميت هايى دربردارد, ولى نمى تواند مانع رشد و ترقى انسان شود.

آن چه در اين كتاب دنبال مى شود, معرفى شخصيت هاى برجسته اى از نابينايان است كه با وجود محروميت از نعمت بينايى, با تلاش پى گير و كوشش خستگى ناپذير و از روى اخلاص نيت و پاكى طينت براى مبارزه با جهل و خدمت به فرهنگ, به تحصيل پرداختند و از گوهر گران بهاى وقت, بهترين استفاده را بردند و برخى از ايشان عروسِ معانى را به زيور سخنان نغز و آسمانيِ خود آراستند و برخى ديگر از روى عقيده پاك, ثابت و منزه از شائبه هوا و هوس در عرصه هاى گوناگون علم و دانش منشأ خدمات بزرگى براى جهانيان شدند و عملاً اين واقعيت را به ديگران گوشزد كردند كه: (لَيْسَتِ الرُؤيةُ مَعَ الْعُيونِ وانّما الرُؤيةُ الحقيقيةُ مَعَ العُقُول)(1).

(ولَيْسَ الأعمى مَنْ يَعْمى بَصَرُهُ, اِنّما الأعمى مَنْ تَعمى بَصِيرتَهُ.)(1)
در خاتمه از برادر عزيز و دانش دوستم, آقاى محمد خليلى بيدهندى, كه در پاكنويس يادداشت ها مرا يارى دادند, تشكر مى كنم و اميدوارم, جوانان و دانش پژوهان عزيزى كه از نعمت بينايى برخوردارند, با اشتياقى تمام به آموختن علم و ادب بپردازند و با عزمى مردانه در راه ساختن كاخ سعادت و بهروزى جامعه بشرى و زدودن آفات و تباهى ها تلاش كنند.

ربّنا تقبّل منّا بفضلك وكرمك

قم, ناصر باقرى بيدهندى










/ 141