ديدار با امام زمان (ع) در چادر مني در مجلس روضه حضرت ابوالفضل (ع)
در سال 1372 هجري شمسي كه با عده اي از دوستان به حج تمتع مشرف شده بوديم، در روز يازدهم ذيحجه 1413 هجري قمري مطابق با 11/3/1372 هجري شمسي، مجلس روضه اي در چادر كاروان ما برگزار شد كه بسيار با معنويت بود. چند ماه پس از بازگشت از سفر حج يكي از دوستان كه راضي نيست نامش در كتاب آورده شود جرياني را كه در آن جلسه برايش اتفاق افتاده بود با مقدمه اي برايم چنين نقل نمود: قبل از مسافرت به مكه در حرم مطهر آقا علي بن موسي الرضا (ع) از درگاه خداوند طلب نمودم كه در اين سفر عنايت امام زمان (ع) شامل حالم گردد. شنيده بودم كه عده اي از عاشقان آن حضرت در جريان سفر به مكه خدمت آن بزرگوار رسيده اند، لذا از ابتداي سفر بياد امام زمان (ع) بودم. در مدينه منوره كه مدت يك هفته اقامت داشتيم، همواره دنبال حضرت مي گشتم در مسجد النبي (ص)، در روضه منوره، كنار منبر، محراب، ماذنه، نزديك ستون توبه، جايگاه اصحاب صفه، محراب تهجد پيامبر، كنار درب خانه حضرت زهرا (س) و در بين سيل جمعيت، در قبرستان بقيع، كنار قبور خراب شده چهار امام مظلوم و غريب و در بين زائرين مدينه دنبال كسي مي گشتم كه نشانيهاي او را داشته باشد. ايام توقف ما در مدينه سپري گشت و ما با چشم گريان و قلب سوزان از پيامبر اكرم (ص)، دخت گراميش و ائمه بقيع با كوله باري از خاطره جدا شده و خداحافظي نموديم. در مكه نيز در حين انجام اعمال عمره تمتع، در مطاف، پشت مقام حضرت ابراهيم (ع)، در زمزم، در سعي صفا و مروه، بياد حضرت بودم. چند روز بين اعمال عمره تمتع و حج تمتع نيز در جاي جاي مسجدالحرام خاطره حضرت د رذهنم بود، گاهي اوقات به عاشقان دلسوخته امام زمان (ع) برخورد مي نمودم كه به او متوسل شده و در هجران او مي سوزند، گاهي نيز باخود زمزمه مي كردم:
از جهان دل بتو بستم بخدا مهدي جان
هر كجا ياد تو و ذكر تو و نام تو بود
بي تامل بنشستـم به خـدا مهدي جــان
طالب وصل تو هستم بخدا مهدي جان
بي تامل بنشستـم به خـدا مهدي جــان
بي تامل بنشستـم به خـدا مهدي جــان
اي حريم كعبه محرم بر طواف كوي تو
گرچه بر محرم بود بوئيدن گلها حرام
زنده ام من اي گل زهرا ز فيض بوي تو
من به گرد كعبه مي گردم بياد روي تو
زنده ام من اي گل زهرا ز فيض بوي تو
زنده ام من اي گل زهرا ز فيض بوي تو