بسم الله الرحمن الرحيم « طلبة شهيد: سيدعلياصغرميرکريمي» شهيد نظر ميکند به وجهالله (امام خميني) «کتب عليکم القتال و هو کره لکم و عسي ان تکرهوا شيئا و هو خير لکم و عسي ان تحبوا شيئا و هو شر لکم» (بقره/216) واجب است بر شما جنگ و جهاد در حاليکه اين فرمان به شما گران و سنگين و مورد کراهت شماست ولي بدانيد که چه بسا چيزي که مورد ناگواري شماست در حقيقت به نفع است و نه بالعکس. سلام بر تو اي مهدي، سلام بر تو اي امام عزيز، سلام بر تو که در راه خدا به حيات خود ادامه ميدهيد و سلام بر شهيدان راه خدا. اي مهدي عزيز! آيا چنين است که ديگر ظلم پرورش يافته و تمام جهان را فراگرفته و انگار خيال ميکنند که ديگر اسلامي نيست و اسلام نابود شده است؟! اما در ايران اسلام پرورش يافته است و بر طاغوتيان ميجنگد. همچنانکه عليه حکومت ديکتاتوري پهلوي جنگيد و پيروز شد. جندالله عليه صدام و حزب بعث ـ که همه آنها آمريکائي هستند ـ در واقع با دنيا ميجنگند و اسلام پيروزي خود را بر طاغوتيان اعلام داشته و ميدارد. همچنانکه خداوند در قرآن کريم ميفرمايد: «ألا انَّ حزبَ الله هم الغالبون» چنين است که ميگويند حزب خدا پيروز است و جنگ به خاطر خدا پيروز است. غنيمت شمر اي شمع وصل پروانه که اين معامله تا صبحدم نخواهد ماند پس ما شتاب ميکنيم تا به آرزوي خود برسيم که شايد جزء شهيدان کربلا محسوب شويم. اي مادرم! بر مزار من مگري که دشمن در شوق نشيند،هر چند هم که گريه کردن بر شهيد زنده نگهداشتن راه اوست. از امت رزمندهمان ميخواهم تا هميشه به فکر خون شهيدان باشند و هرگز لحظهاي غفلت مگزينند. هميشه دعاگوي اين مرد بزرگ، اين مرد خدا، امام خميني باشند و از خدا بخواهند او را تا انقلاب مهدي(عج) زنده بدارد و از بليات در پناه خود نگهدارد. ملت ما نبايد بيتفاوت در مقابل هرگونه جريان انحرافي باشد و چنان پيکار کنند و فرياد تکبير اللهاکبر سر دهند که دشمن انقلاب به لرزه بيفتد و توان حرف زدن و ناي راه رفتن و خوشحالي در صورت او ظاهر نشود و همچنين [خداوند] علما و طلبههاي حوزهها و بخصوص حوزههاي قم ـ که اينها مسئوليت بزرگي به گردن دارندـ [را حفظ نمايد]. الهي! اين منافقان از خدا بيخبر را هر چه زودتر از صحنه روزگار برانداز. مادر! دخترت را چنان تربيت کن که تربيت زينبي باشد که تربيت او پيامي از خون من باشد مخصوصاً حجابش. پدرم! برادرم را اخلاق حسيني بياموز که مسئوليت آنها به گردن توست. چنانچه غافل شوي دچار عذاب نزد خدا خواهي شد. من عاشق شهادتم. جانم فداي الله و در انتظار آنم که چه وقت چکهاي از شرب شيرين شهادت را بنوشم. برادرانم بايد حرفشان بر اين ملت استوار در راه انبيا و براي عطوفت باشد و از آنها ميخواهم تا راه مرا ادامه دهند. از همين کساني که از نزديکان ميباشند ميخواهم که با شهادت من غمگسار نباشند و اشک شوق بريزند. خداوند با صابرين است. والسلام عليکم و رحمه الله و برکاتهسيدعلياصغر ميرکريمي