شهيد سعدالله محمدپور - وصیت نامه شهید سعدالله محمد پور نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

وصیت نامه شهید سعدالله محمد پور - نسخه متنی

سعدالله محمدپور

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

شهيد سعدالله محمدپور

استان مازندران > شهرستان بهشهر

وصيت نامه

«طلبة شهيد: سعداله محمدپور» به نام خداي ياري دهنده لشكريان اسلام و در هم شكننده قواي كفار و درود بر رهبر كبير انقلاب اسلامي . خدايا! تو را شكر مي كنم كه مرا توفيق دادي كه بتوانم در جبهه جنگ شركت بكنم و دو بار مورد اصابت تركش خمپاره بعثيون كافر قرار گرفتم و ليكن نمي دانم كه چرا شهيد نشدم و آن قدر در جبهه جنوب و غرب و حتي در جنوب لبنان دنبال شهادت مي روم تا آن سعادت شهادت را پيدا بنمايم و شهيد بشوم. خدايا! تو را شكر مي كنم كه باز مرا توفيق دادي به جبهه حضور بيابم. من چند سخن به عنوان درد و رنج نه به عنوان وصيت نامه كه بر اين صفحه مي خواهم قلم بگذارم هم چون تير و يا تيري بر قلب سياه دلان كه اين آزادي و استقلال را حس نكرده اند و همچنان دست به ترور و انفجار در كنار و گوشه اين مملكت امام زمان مي زنند كه اين رژيم اسلامي نو بنياد را ساقط بكنند و به خواسته شوم و پليد خود كه همان خواسته امپرياليسم امريكا و سوسيال امپرياليسم شوروي كافر است، برسند. زهي خيال خام كه بخواهند اين نظام و رژيمي كه با خون 90 هزار شهيد آبياري شده است، سرنگون كنند و ان شاءالله اين انقلاب خونين اسلامي ما تا انقلاب مهدي مداوم و پايدار است و... و شما اي امامم! اي كه به اندازه تمامي قرن‌ها از دست اين نابخردان سختي و رنج كشيدي. لحظه لحظه اين زندگي بر تو هم چون نوح و ابراهيم و حضرت محمد (صل الله عليه و آله) گذشت ولي تو اي امامم و اي عصارة تاريخ كه با حركتت اسلام را در تاريخ بدين گونه شروع كردي و آزادي مستضعفان و مسلمانان جهان را تضمين كردي، ولي اي امام! كيست كه اين همه رنجهاي تو را درك كند و كيست كه دريابد كه لحظه اي كوتاهي ازاين حركت به هر عنوان خيانتي به تاريخ انسانيت و اسلام و كليه انسانهاي حاضر و آينده تاريخ مي باشد؟! وليكن ما مي جنگيم و مي ميريم، سازش نمي پذيريم تا به رنجديدگان جامعه هاي فرداي خود بگوييم كه زندگي در رفتن است نه به مقصد رسيدن. چون مقصد پايان زندگي انسان است و همه يكسان به مرگ مي رسند ولي همه يكسان زندگي نكرده اند. زندگي، مرگ است و شهادت، مقصد. پروردگارا! اينك تو را شاهد مي گيرم و آگاهانه براي جهاد در راه تو و در راه به تحقق رساندن جمهوري اسلامي در سراسر دنيا به مشهد خويش مي روم. و تو اي مادرم! اگر شهيد شدم هرگز مبادا گريه كنيد و تو اي پدرم! اگر شهيد شدم هرگز گريه براي من نكنيد چون كه آرزوي شهادت در دل من بود و به كام خود رسيدم. برادران حزب اللهي! با منافقان آن گونه رفتار كنيد كه در حكم آن آمده است و هرگز به اين گونه افراد ضد انقلاب رحم نكنيد كه مايه فساد كشور و اسلام است. از پدر و مادرم خواهشمندم كه قرآن را هميشه بخوانند و مرا در مسجد جامع زيروان پهلوي برادر شهيدم قربان توبه دفن كنيد و تمام كتاب‌هاي مرا به كتابخانه وقف كنيد. در پايان آرزوي موفقيت سپاهيان اسلام را از درگاه خداوندمتعال خواهانم. با تقديم بهترين احترامات، پاسدار خاكي سعد الله محمد پور.

استان: مازندران

شهرستان: بهشهر

تولد: 1341

شهادت: 9/1/1361- رقابيه

/ 1