شهيد محمدرضا گلشن
استان آذربايجان شرقي > شهرستان تبريز
وصيت نامه
«طلبة شهيد: محمد رضا گلشن » «والعصر إن الإنسان لفي خسر إلا الذين آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر»(سورة عصر) قسم به عصر كه انسان همه در خسارت و زيان است، مگر آنان كه به خدا ايمان آوردند و نيكوكار شدند و درستي و راستي و پايداري در دين يكديگر را سفارش كردند. سلام به پيامبر اسلام رسول خدا و سلام بر علي وصي پيامبر و سلام بر فاطمه دخت پيامبر و سلام بر امام حسن و سلام بر حسين، سالار شهيدان و سلام بر ائمه اطهارعليهم السلام، سلام بر شهيدان و سلام بر رزمندگان توانمند اسلام و سلام بر تمامي مؤمنين كه در راه خدا جان‌فشاني مي‌كنند. اي امت شهيد پرور! وصيتم را شروع مي‌كنم با نام خدائي كه خالق تمامي موجودات است، با نام خدائي كه وعده پيروزي و نصرت را به همه مسلمانان و به آناني كه در راه خدا و انسانيت قدم بر مي‌دارند، با نام خدايي كه مستضعفان را وارثان اصلي و خليفه خود در روي زمين قرار داد. برادارن عزيز! ما در راهي قدم گذاشتيم كه راه برگشتي وجود ندارد مگر به جهنم، ياران حسين(عليهم السلام) در شب عاشورا امام را تنها گذاشتند و خود را در آتش دنيا و آخرت هلاك كردند، آن طوري كه در اول وصيتم، آيه‌هايي از كلمات خدا را نوشتم كه مومنين را به صبر و استقامت دعوت مي‌كردند. برقراري يك حكومتِ عادل و اسلامي، صبر و استقامت و جان‌فشاني در برابر دشمنان اسلام و انسانيت مي‌خواهد. برادران عزيز! انقلاب ما براي برقرار كردن حكومتي انجام پذيرفته كه آن حكومت براي بارور شدن، خون و شهيد مي‌خواهد و صبر و استقامت! ما تا زماني كه دشمنان خود را در داخل و خارج از بين نبرده‌ايم، انقلاب ما بارور و پر ثمر نخواهد شد. برادران عزيز جنگ ما دو جبهه دارد، يكي در داخل و يكي در خارج (همان جبهه‌هاي مرزي) ‌و نبايد هيچ كدام از اين دو جبهه را از ياد ببريد، اين دو، هر يكي بر ديگري مقدم است، يعني دشمن هيچ وقت از يك جبهه حمله نمي‌كند، بلكه از داخل، روحيه را ضعيف، و نفاق مي‌افكند و از مرزها وارد مي‌شود، برادران عزيز! هم‌چنان‌كه جبهه‌هاي مرزي را پشتيباني مي‌كنيد از جبهه داخل هم نگهداري كنيد، تا زماني كه در داخل مشكلاتي داشته باشيم و دشمناني بسيار اعم از منافق و ماركسيست، و يك عدّة محدود سرمايه‌دار كه خون خود اين ملت مسلمان را مي‌مكند و در شيشه مي‌كنند، نمي‌توانيم در جبهه‌هاي خارجي پيروزي‌هاي اساسي كسب كنيم و پيروز شويم ولي اين پيروزي ها در يك بعد و در يك جبهه است، پيروزي اساسي آن است كه ما دشمن را در دو جبهه نابود كنيم و اينجا جبهه داخلي است كه جبهه‌هاي خارجي را پشتيباني مي‌كند و اين جبهه بايد از وجود دشمنان بي‌دين و چند چهره، پاك و پاكيزه شود. برادران عزيز! امام امت و ياران با وفايش را از ياد نبريد و هميشه امام و رزمندگان را دعا كنيد و هميشه پشت سر امام حركت كنيد و اين شعار را از ياد نبريد: خدايا خدايا تا انقلاب مهدي، خميني را نگهدار. و در آخر به پدر و مادر و خواهر و برادرانم، سلام مي‌رسانم و از آنها مي‌خواهم كه در مرگ من بيش از حد ناراحت نباشند كه به مهماني خدا شتافته‌ايم و خدا وعدة ميزباني را بر شهيدان داده است. اين راهي است كه خود انتخاب كرده‌ايم و قدم گذاشتيم و از شما عاجزانه استدعا دارم كه مرا حلال كنيد و همچنين از دوستان و آشنايان و آنهايي كه مرا مي‌شناسند و از من بدي ديده‌اند مي‌خواهم كه مرا حلال كنيد. پدر بزرگوارم، من مقداري پول لاي يكي از كتاب‌هايم دارم، از شما مي‌خواهم كه آنها را به حساب جنگ بريزيد. والسلام. ساعت 8:20 تاريخ 28/7/62 «صالحي4/12/80» استان: آذربايجان شرقي شهرستان: تبريز تولد:1338 شهادت:4/8/1362-پنجوين