شهيد علي اکبر قرائي - وصیت نامه شهید علی اکبر قرائی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

وصیت نامه شهید علی اکبر قرائی - نسخه متنی

علی اکبر قرائی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

شهيد علي اکبر قرائي

استان سمنان > شهرستان شاهرود

وصيت نامه

بسم الله الرحمن الرحيم «وَ لاتَقوُلوا لِمَن يُقْتَلُ فيِ سبيل الله اَمْواتٌ بَلْ اَحْيَاءٌ ولکِنْ لا تَشعُروُن» و آن کسي را که در راه خدا کشته شده مرده مپنداريد بلکه او زندة ابدي است ليکن همة شما اين حقيقت را درک نخواهيد يافت. اي شمشيرهاي آخته ... بياييد و مرا از اين زندان همچون قفس برهانيد تا بسان مرغي سبکبال آزاد و رهين از تعلقات دنيوي بسوي او روم. مورخ 26/11/63 اينجانب علي‌اکبر قرائي متولد 1345 از شهرستان شاهرود پشت بسطام روستاي قلعة عبدالله وصيت‌نامة خود را آغاز مي‌کنم. بسم‌الله الرحمن الرحيم با درود بر امام زمان(عج) فرماندة نيروهاي مسلح اسلام در جبهه‌هاي نبرد حق عليه باطل که هميشه در جبهه کمک رزمندگان اسلام مي‌باشد ـ که خداوند فرجش را نزديک بنمايد ـ و با درود بر رهبر بزرگ انقلاب اين اسوة جامعه و اين پيامبر زمان و اين عاشق قرآن روح الله الموسوي الخميني، رهبر بزرگ جامعة اسلامي که با قيام پيامبر گونه‌اش جامعة اسلامي را به تحرک درآورد و ما را از خواب غفلت بيرون کرد. درود و سلام بر اين رهبر که با پيامهاي پيامبر گونه‌اش دنيا را به تحرک درآورد. درود و سلام بر اين رهبر و از ما ملت است که از پيامهاي اين رهبر بزرگ سرپيچي نکنيم و من اين را به عنوان يک برادر کوچک به شما مي‌گويم که به جان رهبر دعا کنيد و در آخر نمازهايتان به جان اين رهبر بزرگ دعا کنيد زيرا اين اسوة نجات انسان مي‌باشد و با درود و سلام بر ارواح مطهر شهداي راه فضل و فضيلت و راه حق و حقيقت. درود بر شهيدان عزيز که خونشان را نثار راه حق نمودند و اين انقلاب را به پيروزي رساندند و ما بايد ادامه‌دهندة راه شهيدان باشيم. اي مردم عزيز! توجه به خدا داشته باشيد. نکند خداي ناکرده منافقين داخلي خون شهيدان ما را پايمال کنند. اي مردم عزيز! توجه داشته باشيد که منافقين هميشه در کمين هستند که در انقلاب نفوذ کنند. دشمنان اسلام در اين فکر هستند که جامعة اسلامي ما را به فساد بکشانند و شما مردم عزيز موظفيد در مقابل اين دشمنان بايستيد و اين دشمنان را سرنگون کنيد. پدر و مادر عزيز! مرا ببخشيد اگر نتوانستم خدمتي به شما کنم. پدر و مادرجان! بدانيد که ديگر من خسته شدم و نمي‌توانم در اين قفس دنيايي زندگي کنم. مرا بس است اين دنياي بي‌وفا اگر چه من نتوانستم خدمتي به شما کنم مرا ببخشيد که خيلي بي‌احترامي به شما کردم. پدرجان و مادرجان! مرا ببخشيد. اميدوارم که انشاءالله راه بسته شدة کربلا بزودي زود باز گردد. پدر و مادر عزيز! بدانيد که موقعي شهيدان ما بخون مي‌غلتند، حسين بن علي(ع) سر اين شهيدان را به زانو مي‌گذارد و همچون علي‌اکبر و حضرت ابوالفضل آنان را نوازش مي‌دهد. بدانيد که موقع شهادت، حضرت مهدي بر بالين شهيدان مي‌آيد شهداي زنده هستند و در نزد پروردگارشان روزي مي‌خورند و پدرجان و مادرجان از شهادت فرزندتان هيچگاه ناراحت نباشيد و دعا بجان امام کنيد و در تشييع جنازه‌ام گريه نکنيد و مرا در روستايمان دفنم کنيد. جمعه‌ها بر سر قبرم بياييد و هر وقت خواستيد گريه کنيد. به مظلوميت امام حسين گريه کنيد عکس رهبر را و عکسم را بر سر قبرم بزنيد و يک عرضي به برادرانم دارم که از برادر کوچکشان راضي باشند و اگر موقعي بي‌احترامي به آنها کردم مرا ببخشند و اسلحة بر زمين افتاده‌ام را بردارند و امام را تنها نگذارند (و ديگر اينکه سلامم را به خواهر کوچکم صديقه برسانيد و او را با حجاب و پاکدامن در آينده درآوريد). و يک پيامي به کلية خواهران مسلمان دارم بخصوص اقوام خودم و اهل روستايمان که حجابشان را از دست ندهند و حجاب اسلامي را مراعات کنند و به کلية برادران مي‌گويم که کتابخانه را باز کنيد تا از کتابهايش برادران استفاده کنند. اي مردم عزيز! جوانانتان را براي حفظ اسلام به جبهه بفرستيد تا اسلام پايدار بماند و چند کلمه‌اي هم با خدايم مي‌گويم: که خدايا! من ديگر خسته شدم. خدا جان! مرا در دنيا بس است من نمي‌توانم امتحانم را کامل پس دهم. خدا جان! مرا درياب. مرا درياب. مرا درياب. مرا از اين زندان آزاد کن. اي مردم عزيز! پشتيبان روحانيت باشيد زيرا روحانيت بازوي قدرتمند اسلام است. محافظ انقلاب باشيد. چند سخني با دوستان طلبه‌ام که هم‌درس من بودند و در يک جا بوديم که درس بخوانند زيرا اسلام در آينده احتياج به روحانيت مبارز دارد و استاد عزيزم که مرا مي‌شناسيد از شما تشکر مي‌کنم که مرا کاملاً به راه اسلام هدايت کرديد و نسبتاً کمي اسلام را به من و شاگردتان آموختيد که نتوانست خدمتي به شما بکند راضي باشيد. طلبه‌هاي هم‌درس من! از من راضي باشيد. اي ملت عزيز! از کمک به جبهه دريغ نفرماييد، زيرا کمک به جبهه کمک به اسلام است. پيامي به اهل روستايمان دارم که در دعاي توسل و کميل شرکت کنيد. زيرا اين دعاها رزمندگان را به پيروزي مي‌رساند. از فرستادن فرزندانتان جهت نگهباني به پايگاه بسيج دريغ نفرماييد گروه مقاومت شهيد رجايي را توسعه دهيد. از اقوام مي‌خواهم که ادامه دهندة راه من باشند. اي مردم روستاي قلعة عبدالله! انسجام و برادري را از دست ندهيد و برادرانه در کنار يکديگر زندگي کنيد. بدانيد که افرادي هستند که خود را در نيروهاي بسيار باصطلاح اسلامي جاي دادند و آنها فقط هدفشان تفرقه‌افکن مي‌باشد. از اين حقير راضي باشيد و يک جمله‌اي به برادران شوراي ده مي‌گويم که درست کار کنيد و براي خدا کار کنيد و سعي کنيد انسجام و برادري در اين ده حفظ گردد. پدر و مادر عزيز! از شهادت فرزندتان ناراحت نباشيد و افتخار کنيد که فرزندتان در راه خدا و براي خدا فدا شد. التماس دعا دارم براي امام. و السلام عليکم و رحمه ا... و برکاته.

3/12/62ـ‌علي‌اکبر قرائي

/ 1