« طلبه شهيد: رسول عيسي پور» قال علي(عليه السلام): اتقوا معاصي الله في الخلوات فان الشاهد هو الحاكم ترجمه: بپرهيزيد (بترسيد) از گناهاني كه در خلوت انجام ميدهيد، پس به درستي كه شاهد آن گناهان اوست (خدا) كه حاكم است. در دنيا كساني هستند كه به نظر مردم، آدمان با تقوا و صالحند، ولي در آخرت ديده ميشود بعضي از آن صالحان، صالحاني كه به نظر مردم صالحند، رو به دوزخ ميروند، از آنها سؤال ميكنند كه شما به ما درس اخلاق و رفتار ميگفتيد در حالي كه ما پاي منبر شما مينشستيم و از سخنان شما مستفيض ميشديم در جواب گويند ما به شما سخنراني آتشين ميكرديم در حالي كه خودمان به آنها عمل نمي كرديم، اي برادران عزيز! تا آنجا كه ميتوانيد آن سخناني را به امت شهيد پرور بگوييد كه كه خودتان عمل ميكنيد، چنانكه به قول يكي از برادران؛ آيتالله مشكيني فرمودهاند: تا به حال آن حرفي را خود عمل نكردهام به ملت نگفتهام، بلكه آن حرفهايي را كه عمل كردهام به ملت گفتهام. عزيزان و دوستان و اي ادامه دهندگان راه راستين اهل بيت(عليهم السلام) جامعهاي كه بخواهد حكومت الله در آن جامعه حكمفرما شود امكان ندارد؛ مگر با يك شرط، خود ميدانيم وقتي كه ميخواهيم چيزي بكاريم هر چند زمين خود، قادر به توليد است ولي اگر مواد شيميايي پاي او بريزيم، برداشت دو برابر ميشود، براي انقلاب هم بايد خون داد و شهيد شد و هجرت كرد. (خوشبختانه مكتب ما ، مكتب هجرت و مكتب مبارزه با هر نوع شخص يا گروه يا هر طائفه ظالم چه به نام اسلام مانند صدام و چه در لواي كفر مانند اسرائيل است. عزيزان و دوستان بايد تا سر حد خون خود، ثابت كنيم كه مؤمن به قوانين الله و بهشت و دوزخ هستيم و با خون خود ثابت كنيم كه قولهاي خدا حق است و تخلفي در آن نيست و واي بر ما كه خداي نكرده از آن دسته افرادي باشيم كه سرنوشت آنها مانند سرنوشت خوارج باشد.) زمان، زمان امتحان است. زمان، زمان گلچين شدنهاست و بالاخره زمان، زمان جهاد است، و اين بزرگترين نعمت خدا بر بندگان، اي گنهكاران بيم آن داشته باشيم كه به نزد پروردگارمان با حالتي برويم كه سر افكنده و خجل از اعمال خويشتنيم. بيم از فشار قبر داشته باشيم و بيم از روز حساب كشي داشته باشيم كه در قرآن ميفرمايد: «فمن يعمل مثقال ذره خيرا يره و من يعمل مثقال ذره شرا يره» (زلزال،7-8) چگونه ميتوانيم با اين اعمالمان نزد خدايمان حاضر باشيم، پس بشارتتان ميدهم. همانگونه كه يكي از دوستان من بر من بشارت داد كه اي گنهكاران، اي ضعيفان درگاه خدا، شما را به جهاد، كه نعمتي بس بزرگ است؛ ميخوانم؛ نعمتي كه بخشاينده گناه گنهكاران است و خوشا به حالشان كه شفيع گنهكاران هم ميشوند. عجب! چه خوش معاملهاي! خون بده در راه خدا، آن خوني كه خدا خودش عطا فرموده تا بهشت برين را باتمام زيبائيهايش بگيري، آه خدايا! به من قلبي ده كه خود، در آن جاي گيري، الهي چشمي ده تا راهم را از ميان كوره راهها بيابم و گوشي ده تا صدايت را از ميان نغمه هاي شيطاني جدا سازم، خدايا دستي ده تا بدان، سنگلاخها را هم كنار بگذارم و پايي ده تا آن راه را بپيمايم و آنگاه در پايان شهادتي ده تا بدان سر منزل مقصود برسم. اي پدر و مادر! انشاءالله اين بنده گنهكار را ميبخشيد با اينكه شما را زياد اذيت كردهام، امّا شما با صبر و شكيبايي در راه اسلام و مسلمين در سهم خودتان خدمت بكنيد، و شما اي خواهران و برادران، رسالت خون شهدا به عهده دوستان هست و ادامه دهندگان راه راستينشان هستيد و با الهام گرفتن از قرآن و دستورات انبيا و با پيام شهدا و مخصوصاً معلولين و خانوادههاي آنها و با رهنمودهاي امام عاليقدر و با رهبري روحانيت عزيز و گرامي، اين رسالت اصليتان را به ثمر برسانيد كه در اين راه بايد خونهاي فراوان هديه و نثار كنيد. اي برادر عزيز غلامحسين، كتابهايي كه در خانه دارم در اختيار تو ميگذارم كه از آنها استفاده كافي ببري و انشاءالله به وصيت من عمل ميكني و راهي حوزه ميشوي و جاي برادرت را خالي نميگذاري تا به جامعه اسلامي و حكومت اسلامي خدمت بيشتري بكني و در پيش خداوند تعالي رو سفيد باشي و روح شهداء را شاد كني. والسلام، رسول عيسي پور استان: آذربايجان شرقي شهرستان: تبريز تولد: 1342 شهادت: 1363 جزيره جنون