«روحاني شهيد: نورالدين عبد الله نيا» «وَما خَلَقْتُ الجِنَّ وَ الانس الا ليعبُدُون» (ذاريات/56) «الحمد لله رب العالمين والصلوة والسلام علي رسول الله اشرف الانبياء والمرسلين محمد (صلي الله عليه و آله)» اما بعد الحمد والصلوة والسلام، وصيت خودم را برحسب تكليف و وظيفه در اين كاغذ مينگارم. اينجانب نورالدين عبدالله نيا فرزند حاج زين العابدين ابتداءاً شهادت ميدهم به يگانگي خداوند متعال «بانَّ لا اله الا الله» و سپس شهادت ميدهم به رسالت ختمي مرتبت، محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله) «بانَّ محمداً رسول الله» و بعد از آن شهادت ميدهم به ولايت ائمه معصومين (عليهم السلام) كه اول آنها علي (عليه السلام) و آخر آنها خاتم الاوصيا، حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) ميباشند «باَنَّ علياً و اولاده المعصومين ولي الله» هم آنانكه زمين و آسمان به خاطر آنان برافراشته شد و به خاطر آنان آسمان بر فراز زمين برافراشته شده و زمين تحت آن بنا شده است و اگر لحظهاي عنايات آنان از كائنات گرفته شود، آسمان بر روي زمين ميافتد و فرش به روي زمين و عالم خلقت دگرگون ميشود. هم آنانكه نظم در امور جهان به سبب وجود پر بركت و ميمنت آنان است و در زيارت جامعه ميخوانيم «بِكُم فَتَح اللهُ و بِكُم يَختمُ و بكُم يُنزلُ الغَيث و بِكُم يُمسك السماء اَن تقع علي الارض الّا بِاذنه و بكُم ينفس الهم و يكشف الضر». هر كس آنان را دوست بدارد، سعيد شود و هر كس آنان را دشمن بدارد هلاك شود و هر كس كه آنان را انكار كند، زيان بيند و هر كس كه از آنان جدا شد، گمراه شود و هر كس به آنان متمسك شد، رستگار شود و هر كس به آنان پناه برد، ايمن باشد. «... سَعَدَ مَن والاكم و هَلَكَ مَن عاداكُم و خابَ من جَحدكُمْ وَ ضَلَّ مَنْ فارقكم و فاز مَنْ تَمَسكَ بِكُم و اَمِنَ مَنْ لَجَاَ اِلَيكم..» وخلاصه كلام اين كه نجات انسان از هلاكت و سقوط در جهنم، متوقف بر شفاعت آن والاگهران است. خداوندا! تو را به آبروي آنان قسم ميدهم كه ما را به شفاعت آنان نايل بگردان. اما بعد: هدفم انجام وظيفه و اسقاط تكليف و امتثال امر بوده است. اسلام و ايمان و عقل و وجدانم بر من حكم كرده تكليفي را كه بر ذمهام بار شده، از ذمة خودم بري كنم و دين را بر جان و مال و پدر و مادر و همسرم مقدم بدارم و جانم را در طبق اخلاص گذاشته و در راه خدا صرف كنم؛ اوست كه بر اين بندة ناچيزش منت نهاد و صفت فضيله شهادت را نصيبم نمود و اين كه انسان دين را بر جان مقدم بدارد، عين هدف از خلقت است و عين سيره انبيا واوليا و اوصيا و خصوصاً سيدالشهدا(عليه السلام) بود، عين دستور آنهاست كه اطاعت از دستور آنان واجب است و نمونهاي از آن اوامر را متذكر ميشوم: حضرت امام صادق(عليه السلام) فرمود: اميرمؤمنان علي (عليه السلام) در يك قسمت از سفارشات خود به اصحاب فرمود «... هرگاه پيش آمد ناگواري روي داد، ثروت و مال را فداي جان خويش كنيد. چنانچه امري پديد آمد كه بين حفظ دين و فدا كردن جان، مجبور شديد، جان خود را فداي دين كنيد، توجه داشته باشيد آن كسي نابود شده كه دينش نابود شده باشد. تمام ثروت و هستي آن كس را دزد برده كه دينش را ربوده باشند. بدانيد با داشتن بهشت، فقر و تنگدستي در هر حال وجود ندارد و با رهسپار شدن به سوي آتش نيز ثروتي نخواهد بود، آن آتشي كه گرفتارش را رهايي نيست و چشمي كه به آن آتش نابود شد، خوب شدني نخواهد بود» (از اصول كافي ج 1 ص 216)